5 حقیقت از ناشناختهترین جت جنگی ساخت ایران / سرنوشت جنگنده شفق به کجارسید؟

به گزارش خبرنگار امنیت دفاعی خبرگزاری دانشجو؛ در تاریخ پر فراز و نشیب صنعت هوانوردی نظامی ایران، نامهایی میآیند و میروند؛ برخی به تولید انبوه رسیده و به ستون فقرات نیروهای مسلح تبدیل میشوند و برخی دیگر، همچون یک رویا، در هالهای از ابهام و راز باقی میمانند. جنگنده شفق بیتردید در دسته دوم قرار میگیرد. این طرح، که زمانی قرار بود نماد جهش فناورانه ایران در عرصه هوافضا باشد، به یکی...
به گزارش خبرنگار امنیت دفاعی خبرگزاری دانشجو؛ در تاریخ پر فراز و نشیب صنعت هوانوردی نظامی ایران، نامهایی میآیند و میروند؛ برخی به تولید انبوه رسیده و به ستون فقرات نیروهای مسلح تبدیل میشوند و برخی دیگر، همچون یک رویا، در هالهای از ابهام و راز باقی میمانند. جنگنده شفق بیتردید در دسته دوم قرار میگیرد. این طرح، که زمانی قرار بود نماد جهش فناورانه ایران در عرصه هوافضا باشد، به یکی از ناشناختهترین و مرموزترین پروژههای دفاعی کشور بدل شد. اما شفق واقعاً چه بود و چه سرنوشتی پیدا کرد؟ با بررسی پنج حقیقت کلیدی، میتوان پرده از داستان این جنگنده بلندپرواز برداشت.
حقیقت اول، آغازی مشترک و پایانی یکجانبه؛ داستان شراکت با روسیه
برخلاف تصور بسیاری که شفق را پروژهای کاملاً بومی میدانند، ریشههای این جنگنده به یک همکاری بینالمللی با روسیه در اوایل دهه 2000 میلادی بازمیگردد. این طرح، حاصل همکاری شرکت صنایع هواپیماسازی ایران (هسا) و دفتر طراحی میکویان روسیه بود. هدف، ساخت یک هواپیمای آموزشی پیشرفته و تهاجمی سبک بود که بتواند نیازهای هر دو کشور را برآورده سازد. طرح مفهومی اولیه شباهتهای زیادی به هواپیمای آموزشی رزمی یاک130 داشت، که در همان دوره در حال توسعه بود و بعدها به عنوان هواپیمای آموزشی اصلی نیروی هوایی روسیه انتخاب شد.
طراحی آیرودینامیکی پیشرفته، استفاده از سطوح کنترل مدرن و کابین دیجیتال، شفق را در زمره هواپیماهای نسل جدید قرار میداد. با این حال، این شراکت دیری نپایید. با خروج ناگهانی تیم روسی از پروژه، به دلیل تحریم های ظالمانه آمریکا، متخصصان ایرانی بهتنهایی مسئولیت ادامه کار را بر عهده گرفتند. این جدایی ضربهای جدی به بدنه پروژه وارد کرد، زیرا انتقال کامل تکنولوژیهای کلیدی، به ویژه در بخش موتور و اویونیک پیچیده، صورت نگرفته بود. توقف این همکاری، فرایند توسعه را با چالشهای عظیمی روبرو کرد و در نهایت باعث شد تا پروژه به کندی پیش رفته و اولویتهای دفاعی کشور به سمت طرحهای واقعگرایانهتر و قابل دسترستر مانند جت آموزشی یاسین و جنگنده کوثر سوق داده شود؛ پروژههایی که با تکیه بر پلتفرمهای موجود و دانش بومیشده، با موفقیت به نتیجه رسیدند.
حقیقت دوم، شفق، اولین جنگنده نسل چهارم ایران و جایگزین قدرتمند برای F5
شفق صرفاً یک هواپیمای آموزشی نبود؛ بلکه قرار بود اولین جنگنده نسل چهارم ساخت ایران باشد. این هواپیما با ویژگیهایی همچون طراحی با سطح مقطع راداری کم (رادارگریزی)، کابین شیشهای با نمایشگرهای چندمنظوره (MFD) و قابلیت حمل طیف گستردهای از تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح، یک جهش نسلی برای نیروی هوایی ارتش محسوب میشد.
مأموریت اصلی که برای شفق در نظر گرفته شده بود، جایگزینی تدریجی ناوگان قدیمی و فرسوده جنگندههای F5 تایگر بود. این جنگندههای آمریکایی که ستون فقرات اسکادرانهای پشتیبانی نزدیک هوایی ایران را برای دههها تشکیل داده بودند، به شدت نیازمند یک جایگزین مدرن بودند. شفق با توانایی ایفای نقش دوگانه آموزش پیشرفته و تهاجم سبک، گزینهای ایدهآل برای این منظور به نظر میرسید.
جالب اینجاست که این نقش خطیر، یعنی جایگزینی F5، امروزه بر عهده جنگنده کوثر گذاشته شده است. کوثر که بر اساس مهندسی معکوس و ارتقاء گسترده همان پلتفرم F5 ساخته شده، راهکاری عملگرایانهتر و کمریسکتر برای پر کردن خلأ موجود بود؛ راهکاری که نشان میدهد نیاز استراتژیک نهاجا همچنان پابرجا بود، اما مسیر رسیدن به آن از رویای پیچیده شفق به واقعیت قابل تولید کوثر تغییر کرد.
حقیقت سوم، نقش آفرینی فعال یک بانوی نخبه در طراحی شفق
یکی از شگفتانگیزترین و کمتر شنیدهشدهترین حقایق در مورد پروژه شفق، نقش کلیدی یکی از اساتید برجسته زن ایرانی در طراحی آن است. مغز متفکر پشت طراحی آیرودینامیکی پیچیده و بدنه مدرن این جنگنده، یک خانم استاد دانشگاه صنعتی شریف بود. حضور یک زن در چنین سطح بالایی از یک پروژه فوق پیشرفته نظامی، به ویژه در حوزه بسیار تخصصی و مردانه طراحی هواپیماهای جنگی، امری کمنظیر نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهان است.

