چگونه بدون درد و خونریزی به گفتوگو و نقد نظرات یکدیگر بنشینیم
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، «نقد کردن» و «مخالفت» با عقیده و سخنی، مثل هرکار دیگر آداب و بایستههای خود را دارد که اگر این اصول رعایت نشوند نتیجهای که به وجود می آید، ایجاد فضای متشنج و ملتهب در جامعه است. میتوان گفت که از میان قواعدی که هر ناقدی در مقام نقد عقاید و دلایل دیگران باید بدانها پایبند باشد، قواعد زیر ضرورت و اهمیت بیشتری دارند که میکوشیم هر یک را توضیح دهیم و نشان دهیم که هر ناقدی در مقام نقد چگونه باید بدان پایبند باشد.
قاعده زرین، آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند
مراد از قاعده زرین این است که هر ناقدی در مقام نقد عقاید و دلایل دیگران باید چنان به نقد بپردازد که بتواند به نحو سازگار و معقول اراده کند و دیگران نیز به عنوان یک «قانون کلی» همواره مواضع وی را چنان نقد کنند. البته برای اینکه قاعده زرین الزام اخلاقی بیشتری برای هر ناقدی داشته باشد میتوان و بهتر است که آن را به صورت سلبی بیان کرد. صورت سلبی بیان قاعده زرین در اینجا چنین است که هیچ ناقدی در مقام نقدِ آرای دیگران چنان به نقد عقاید و دلایل آنان نپردازد که در حین نقد آنان به نحو سازگار و معقولی اراده کند که دیگران نیز به عنوان یک قانون کلی هرگز عقاید و دلایل وی را چنان نقد نکنند.
عدم دخالت هیجانات
پیداست که اگر هر ناقدی به قاعده زرین چه در صورت ایجابی آن و چه مخصوصاً در صورت سلبیاش پایبند باشد در نقد عقاید و دلایل دیگران، همواره باورها، احساسات، عواطف و هیجانات خواستهها منافع و مصالح فردیاش را بینالهلالین قرار خواهد داد و آنها را در نقد عقاید و دلایل آنان دخالت نخواهد داد.
قاعده پرهیز از جزمینگری؛ خود را حق مطلق ندانیم
مراد از قاعده پرهیز از جزمینگری این است که هر ناقدی در مقام نقد عقاید و دلایل دیگران اولاً هیچ سخنِ بی دلیلی بر زبان و یا بر قلم نیاورد و ثانیاً در سخن خویش درباره صدق و کذب و عقاید دیگران احتمال کذب دهد و نیز در سخن خویش درباره قوت یا ضعف دلایل دیگران احتمال ضعف دهد. به عبارت دیگر مقتضای پایبندی به این قاعده آن است که هیچ ناقدی در نقد عقاید و دلایل دیگران اولاً معتقد و مدعی نشود که «چون فلان عقیده، عقیده من است ضرورتاً عقیدهای صادق است» و «چون فلان دلیل، دلیل من است ضرورتاً دلیلی قوی است» و ثانیاً درباره رای خویش درباره صدق یا کذب عقاید و نیز قوت و ضعف دلایل دیگران هرگز شعار «این است و جز این نیست و نتواند بود» پیشه نکند. بدین ترتیب بر اساس قاعده مذکور هر ناقدی در نقد نظرات دیگران موظف است که برای نشان دادن صدق و کذب عقاید آنان و نیز قوت یا ضعف و دلایل آنان حجت اقامه کند و نیز موظف است که سخنانش درباره نقد عقاید و دلایل دیگران را همواره نقدپذیر بداند.
قاعده پرهیز از پیشداوری
مفاد قاعده پرهیز از پیش داوری این است که هر ناقدی پیش از کشف صدق یا کذب عقاید دیگران و نیز پیش از کشف قوت یا ضعف دلایل آنان باید از هرگونه داوری مثبت یا منفی درباره آرای آنان بپرهیزد و عقاید آنان را پیشاپیش و قبل از بررسی صادق یا کاذب نداند و نیز دلایل آنان را پیشاپیش و قبل از بررسی، قوی یا ضعیف تلقی نکند.
از همین رو هر ناقدی هنگام نقد عقاید و دلایل دیگران نه فقط موظف است که عقاید و دلایل آنان را بدون بررسی و تأمل نپذیرد، بلکه موظف است که در نقد خویش از دخالت دادن عقاید متأثر از انگیزهها، احساسات، عواطف، هیجانات، عقدهها و خواستههای منطقاً نامربوطش بپرهیزد و نیز نگرشهای مثبت و مطلوب یا منفی و نامطلوبش درباره صاحبان عقاید و اقامهکنندگان دلایل را در نقد عقاید و دلایل آنان دخالت ندهد.
شما بخشهایی از این کتاب را مطالعه کردید
پایان پیام /