آبیِ مدیترانه همرنگ پرچم فلسطین شد / کاروان مهر روز میلاد رحمت العالمین از تونس به سوی غزه میرود

دلشان دریایی است که دل به دریا زدهاند تا محاصره را بشکنند و فریادرس غزه شوند؛ دلشان دریایی و روحشان به وسعت نور رحمانی است، که ناوگان دریایی صمود راهی دریا کردهاند و چه باک اگر دوباره با سد و شبیخون صهیون مواجه شوند، که راهشان بیبازگشت و پُررهروست.
خبرگزاری تسنیم- فاطمه مرادزاده: دل به دریا زدهاند دریادلانی از سراسر جهان که همدل و همزبان شدهاند زیر یک پرچم.
دل به دریا زدهاند و تصویری شدهاند باشکوه و زیبا و ماندنی از نوعدوستی و مهرورزی و اتحاد؛ اتحاد مظلومان و آزادگان.
دل به دریا زدهاند تا در سالگرد ایامی که طاق کسری فروریخت و «رحمت للعالمین» پا به خاک این زمین گذاشت، رحمت شوند برای ظلمدیدگان سرزمین رنج؛ غزهی به خاک و خون کشیده شده در فلسطین اشغالی.
رحمت شدهاند و مثل نسیم وزیدن گرفتهاند روی دریای مدیترانه، تا مهر و محبت و حمایتهای نوعدوستانهشان را سوار بر کشتیهای کوچک و زیبا و رنگارنگ به باریکهای برسانند که در حال جان دادن است.
دریادلان و آزادگان جهان که فرقی نمیکند کیش و مذهبشان چیست و کدام کُنج این خاک و زیر سایه چه پرچمی زندگی میکنند، چندی است طاقتشان طاق شده، چندی است ظلم و تبعیض و بیعدالتی در هر کجای جهان که باشد انگار چنگ انداخته بیخ گلوی خودشان. با هر اشکی، اشک میریزند و با هر دردی، درد میکشند و با هر آتش ظلمی که سرپناهی را بسوزاند، آتش به جانشان میافتد، و با چنین حال ویرانی چندی است درد و رنج غزه، درد و رنج خودشان شده و این درد آنچنان در لای گوشت و پوست و استخوانشان ریشه دوانده، که خود دست به کار شدهاند...
پرده اول: اسپانیا؛ بندر زیبای بارسلونا؛ نقطه آغاز کریدور انسانی
روز یکشنبه 9 شهریور، 31 آگوست، بندر زیبا و تاریخی بارسلونای اسپانیا از هر زمانی زیباتر شده بود؛ رقصِ نور آفتاب و نسیمی که از دریا به خشکی میرسید، میهمان بزم جمعیتی بود که گردهم آمده بودند تا باشکوهترین و رحمانیترین همبستگی جهانیِ قرن را رقم بزنند.
چفیههایی که روی دوش برخی بود، حکایت از خبری داشت؛ خبری که تازه آغاز شده بود و میخواست دنیای خوابرفته را تکان بدهد. خبری با عنوان «آغاز حرکت ناوگان جهانی صمود».
20 کشتی در بندر بارسلونا پهلو گرفته بود؛ 20 کشتی زیبای کوچک و بزرگ که پرچم فلسطین روی دماغهشان در باد میرقصید و با اشتیاق در انتظار مسافران خود بودند.
جمعیت که جمع شد، یک گردهماییِ خبری با حضور تعداد بالای رسانهها شکل گرفت و چند نفر شروع به سخنرانی کردند؛ حرف اول و آخرشان فلسطین بود و غزه.
گفتند که دیگر طاقتشان طاق شده، که دیگر نمیشود دست روی دست گذاشت و سکوت کرد. گفتند به دولتها و حکومتها امیدی نیست، گفتند ما مردمان جهان باید خودمان حامی خودمان باشیم. گفتند ما یک پیکریم، هر جا که ظلمی شد و خونی ریخته شد، یک عضو از پیکر خودمان است باید مرهم بگذاریم و درمان کنیم. گفتند که گرسنگی و تشنگیِ کودکان غزه، آتش شده روی دلهامان. گفتند که دیگر قتلعام و بمباران و گرسنگی و قحطی دادن بس است، گفتند مدارا با رژیم اشغالگر صهیونیستی بس است، گفتند باید در مقابل صهیونیسم و جنایاتش ایستاد، مثل مردم مقاوم غزه، برای همین ناوگانشان را «صمود» نامگذاری کردهاند، یعنی پایداری و استقامت. گفتند که باید محاصره را شکست، باید دل به دریا زد...
یکی از سخنرانها گرتا تونبرگ؛ فعال محیطزیست سوئدی بود که از سکوت جامعه جهانی در برابر جنایات صهیونیسم انتقاد قرار داد و گفت: هر روز مردم بیشتری در برابر این نسلکشی بیدار میشوند.
لیام کانینگهام، بازیگر ایرلندی مجموعه «بازی تاج و تخت» نیز ویدئویی از دختری با نام فاطمه پخش کرد که آواز میخواند و همزمان برای مراسم خاکسپاری خودش برنامهریزی میکرد. کانینگهام گفت این دختر چهار روز پیش جان باخت، گفت که ما در چه دنیایی فرو رفتهایم که کودکان خودشان مراسم خاکسپاریشان را طراحی میکنند؟!
ادوارد فرناندز؛ بازیگر اسپانیایی هم از حرکت ناوگان جهانی صمود حمایت کرد و گفت: هر کشتی فریادی برای کرامت است.
کشتیهایی که در بندر بارسلونا پهلو گرفته بودند، یکی یکی مسافران خود را با غرور و افتخار سوار کردند.
ناوگان جهانی صمود به راه افتاد؛ با 300 آزاده؛ 300 آزاده مهربانی که عنوان شغلی و اجتماعیشان متفاوت بود. برخی پزشک، مهندس، وکیل و امدادگر بودند و برخی بازیگر و نویسنده و هنرمند و خبرنگار و فعال اجتماعی و...، اما چند ویژگی مشترک داشتند؛ همگی شریف، جسور، نترس و نوعدوست و مهربان بودند؛ همگی انگار در یک مکتب، درس اخلاق و انسانیت و رحمانیت و نوعدوستی را مشق کرده بودند؛ مکتبی که آنها را گردهم جمع کرده و در یک کاروان و سوار بر کشتیهایی روانه دریا کرده بود تا برخلاف تمام کریدورهای اقتصادی و تجاری دنیا، یک کریدور دریایی انسانی بسازند برای نجات مظلومترین مردم دنیا؛ مردم محاصره شده در حلقه بمب و آتش و مرگ و قحطی.
کشتیها که از بندر بارسلونا دور میشدند و مثل نقطهای در مدیترانه زیبا روی امواج تکان میخوردند، هنوز گروهی از مردم و جاماندگان از کاروان دریایی، برایشان دست تکان میدادند و غرور توی جانشان ریشه دوانده بود که کشورشان؛ اسپانیای تماشایی، حامی فلسطین است و حرکت کاروان صمود با حمایت مستقیم دولت اسپانیا همراه شده و خوزه مانوئل آلبارس؛ وزیر خارجه اسپانیا گفته که مادرید همه جوره حامی شهروندان اسپانیایی ناوگان خواهد بود.
پرده دوم: صحنههای الهامبخش در بندر «سیدی بوسعید»
زیبایی بندر «سیدی بوسعید» مثالزدنی است؛ خانههایی یکدست سپید با در و پنجرههای آبیرنگ و کوچهها و خیابانهای سنگی و آجری که مثل یک نقاشی چشمنواز سپیدآبی روی صخره پرشیب سنگی مشرف به دریای مدیترانه جان گرفتهاند، این شهر بندری را محبوب گردشگران بهویژه هنرمندان و نویسندگان و شاعرانی کرده که دلشان یک جای دنج و آرام و زیبا و الهامبخش میخواهد.
در روزهای گذشته اما یک زیباییِ دیگر به این شهر بندری سنجاق شده است؛ زیبایی حضور پرشور و شوق رسانهها، خبرنگاران، هنرمندان، حامیان فلسطین و مردان و زنانی که نامشان توی فهرست مسافران ناوگان جهانی صمود جا گرفته است.
صحنهها تماشایی است و الهامبخش؛ بیش از آنچه پیشتر نویسندگان و شاعران به دنبالش بودند.
داوطلب بسیار است و ظرفیت کشتیها کم... قرعه میاندازند و به نام هر یک از 30، 40 هزارنفری که ثبتنام کردهاند، افتاد، خوشبخت است و مسافر ناوگان صمود. اسامی خوانده میشود و فهرست که به انتها میرسد، برق شادی در چشم عدهای و لبخند روی لبانشان مینشیند و در پوست خود نمیگنجند. برخی دیگر که اصرارشان برای ورود به فهرست ناوگان به جایی نرسیده، اما حالشان تماشاییتر است؛ حسرتشان زیباست؛ بغضها و اشکهای جمع شده در گوشه چشمانشان خریدنی است...
از این صحنهها الهامبخشتر برای هنرمندِ فیلمساز و نویسنده کجاست؟! وقتی که بدانی مسافران کشتیها میدانند ورودشان به دریا شاید بیبازگشت باشد و هر کشتی هر لحظه میتواند هدفی مشروع برای رژیم جنایتکار و افسارگسیخته باشد و با این همه از یکدیگر برای سوار شدن بر کشتیهای صمود سبقت میگیرند، تا مصداق آیه شریف «وَالسابقونَ السابقون» سوره واقعه باشند؛ تا سبقت بگیرند برای نیکی کردن، برای رساندن غذا به کودکان گرسنه و شکستن محاصره غزه!
بندر تونس زیباییِ الهامبخش کم ندارد. مثلا میان آن همه کشتی زیبا که در اسکله پهلو گرفتهاند، یک کشتی خاصتر است؛ خیلی خاص؛ آنقدر که فقط 11 نمونه از آن در جهان وجود دارد، اما زیبایی و خاص بودنش نه به این، که به روح بزرگ مالکش پیونده خورده است؛ مالکش یک شهروند تونسی است که قایق را به ناوگان صمود اهدا کرده است. حسامالدینبنطاهر گفته با وجود آنکه این قایق برایم بسیار ارزشمند است، اما آن را به خاطر فلسطین و غزه اهدا میکنم. حسامالدین گفته، با خودم گفتم اگر به ناوگان صمود نپیوندم، لکه ننگی روی پیشانیام میماند، پس در این ناوگان شرکت میکنم و برای تمام اتفاقات پیش رو آمادهام؛ اتفاقات پیشِ رو یعنی انفجار یا مصادره کشتی نازنین و زیبایش توسط صهیونها، یعنی اسارت یا شهادت خودش...
بندر تونس حال و هوای عجیبی دارد؛ همه منتظرند؛ همه منتظرند تا بیست کشتی که چند روز پیش از اسپانیا دل به دریا زدهاند، به سواحل تونس برسند و مسافرانِ خسته از سفر چند روزه دریاییاش را در آغوش بگیرند و غبار خستگی از تنشان پاک کنند. این انتظار برای برخی با شور و شوق و دلهره بیشتری همراه است؛ آنها که خود مسافرِ ناوگان از مبدا تونس هستند و از کشورهای مختلف به بندر سیدی بوسعید رسیدهاند.
پرده سوم: تقارن زیبای حرکت ناوگان صمود با میلاد پیامبر رحمت
ناوگان جهانی صمود که نقطه آغاز حرکتش بندر بارسلونای اسپانیا بود، طبق برنامه باید پس از رسیدن به بندر سیدیبوسعید تونس، و استراحت و توقفی چندروزه در این بندر، نهایت در یکشنبه 16 شهریور به سمت غزه میرفت و در مسیر، کشتیهایی از ایتالیا و یونان نیز به آن میپیوست تا شمارشان به 70 کشتی برسد، اما از آنجا که برخی کشتیها کوچک بودند و در مسیر اسپانیا تا تونس آسیب دیده بودند و با تاخیر به بندر تونس رسیدند، آغاز حرکت ناوگان به امروز موکول شد؛ و چه روز زیبایی که در توضیح آن در تقویم نوشته شده: 17 ربیع الاول؛ سالروز میلاد محمد (ص)؛ آخرین فرستاده خدای متعال که آیه 107 سوره انبیا اینچنین توصیفش کرده است: «وَ مَا اَرسَلناکَ اِلا رَحمهَ لِلعالَمین»؛ یعنی تو رحمتی هستی که برای جهانیان فرستادیم.
گویا همان خدایی که تصویر زیبای ناوگان جهانی صمود را روی بوم مدیترانه نقاشی کرده، حواسش به تقویم و تاریخ و روزها و زمان هم هست؛ که نقاشیاش وقتی زیباتر میشود که به بهترین اوقات و زمانها سنجاق بشود؛ به هفتهای که هفته وحدت است؛ وحدتی میان شیعه و سنی، که حالا جهانی شده است؛ وحدتی میان تمام ادیان و مذاهب و ملل و آدمهای سراسر کره خاکی؛ وحدتی میان پیروان تمام ادیان و تمام پیامبران؛ وحدتی برای استقرار صلح جهانی، و برای مهار و منزوی کردن ظلم و بیعدالتی...
حرکت باشکوه ناوگان صمود ناخواسته در هفتهای رقم خورد که هفته وحدت بود و قرار است در روزی حرکت جمعیاش آغاز بشود که روز میلاد آخرین پیامبر است؛ پیامبر رحمت که مرامش مهر و محبت بود و نجات دختران از «زنده به گور شدن» و آزادیِ بردگان و زیردستان از زیر تازیانههای تفاخر و خودبرتربینی و ایجاد برابری و برادری و مهرگستری، و مبارزه با ظلم و جور و زیردستکُشی...
پرده آخر: پهپادهای دوزخی دوباره به ناوگان زدند
آن شریفانسانهایی که به کاروان صمود پیوستهاند، میدانستند جانشان را کف دست گرفتهاند. میدانستند که احتمال شبیخون زدن به کاروانشان بسیار است. میدانستند که رژیم جعلیِ صهیونیسم کارش کشتار و جنایت است و بگیر و ببند، مثل دفعات پیش، و برای اینهمه آماده بودند، گرچه اینبار شبیخون زودتر از هر بار رخ داد.
خشم شیطانی رژیم جعلی اسرائیل سحرگاه روز گذشته؛ سه شنبه 18 شهریور، 9 سپتامبر، دامن کشتی اصلی ناوگان صمود در ساحل تونس را گرفت و پهپادهای رژیم آن را به آتش کشیدند.
خبری که الجزیره آن را با نمایش تصویر کشتیِ در حال سوختن گزارش داد؛ شبیخونی که شاید سد راه ناوگان شود و ترس و دلهره در جان کاروانیان کریدور انسانی بیندازد. هرچند بعید است، چراکه آنها خود را برای حتی چنین روز و چنین رویدادی آماده کردهاند، که این اولینبار نیست رژیم جعلی کاروانی را به آتش میکشد، یا سد راه امدادرسانیاش میشود.
اولینبار در اردیبهشت ماه امسال بود که یک کشتی حامل کمکهای بشردوستانه با نام کانشِس توسط فعالان مردمی، کاملا مخفیانه و بدون پوشش رسانهای از مالت به سمت غزه رهسپار شد، که به محض خروج از آبهای مالت، توسط پهپاد هدف قرار گرفت و آسیب جدی دید و برنامه لغو شد.
بار دوم در اواسط خرداد، کشتیِ مادلین از سواحل اسپانیا به قصد کمکرسانی به غزه راهی دریا شد. مادلین در آبهای بینالمللی در نزدیکی غزه، توسط رژیم صهیونیسم مصادره شد و تمام 12 سرنشین آن که گرتا تونبرگ سوئدی هم یکی از آنها بود، دستگیر و البته پس از چند روز آزاد شدند.
سومینبار در اواسط تیرماه کشتی حنظله دل به دریا زد. این کشتی که در چارچوب آخرین ماموریت سازمان مردمنهاد «ائتلاف ناوگان آزادی» برای شکست محاصره غزه و رساندن کمکهای بشردوستانه از بندری در شهر کاتانیای ایتالیا به سمت غزه حرکت کرده بود و 21 سرنشین حامی فلسطین به نمایندگی از 12 کشور جهان داشت، در 27 ژوئیه، 5 مرداد توسط نیروی دریایی رژیم صهیونیستی در 74 کیلومتری سواحل غزه توقیف شد. سرنشینانش دستگیر و پس از چند روز آزاد شدند، اما حنظله مثل مادلین مصادره شد.
جالب اینکه با وجود هر سه شکست در امدادرسانی به غزه، اما سازماندهندگان مردمی این حرکت زیبا و انسانی مایوس نشدند و حرکت چهارم یعنی یک حرکت متفاوت و بینالمللیِ گروهی را رقم زدند؛ حرکتی با نام «ناوگان جهانی صمود» که با حدود 70 کشتی و حضور صدها نفر از 40 ملیت و کشور از سراسر کره خاکی، از بنادر کشورهای اسپانیا، تونس و ایتالیا راهی دریا میشود و در مسیری به نام کریدور انسانی به غزه میرسد. ناوگانی که صفر تا صد آن با کمکهای مردمی پا گرفت؛ از کشتیهای خریداریشده خصوصی تا دهها تن اقلام غذایی، بهداشتی و دارویی، و سرنشینانی که از چهرههای سرشناس سینمایی و هنری و ادبی و اجتماعی و پزشکی و اهالی رسانه هستند و همه میدانستند که شاید چهارمین حرکت نیز سرنوشتی چون سه کشتی قبلی پیدا کند، اما اینبار دلگرم به یک نتیجه بودند، اینکه حتی اگر موفق به شکست حصر غزه نشوند، باوجود پوشش گسترده و جهانی رسانهای این حرکت زیبا، دستکم رژیم جعلی را در سطح جهان رسوا میکنند و هزینه رژیم جعلی را تا حد شکست این رژیم بالا میبرند، کمااینکه کمیته راهبری ناوگان جهانی صمود نیز اعلام کرده هرگونه حمله به ما جنایت جنگی محسوب میشود و ما مطمئن هستیم که محاصره غزه شکسته خواهد شد، زیرا این سفر فراتر از رساندن کمک، یک اقدام سیاسی برای پایان دادن به اشغالگری و سکوت جهانی است؛ حرکتی که گواهی بر شکست جهان در تطبیق قوانین بینالمللی است.
بله، آنها؛ آن ابرمردها و ابرزنهای ناوگان صمود میروند تا قوانین حقوق بشر را دوباره از نو بنویسند؛ نه از روی منشورها و کتابچههای بیتاثیر این سازمان ملل یا آن سازمان حقوق بشر! که از روی دست پیامبران؛ از روی دست عیسای نبی؛ پیامبر مهربانی، و از روی دست محمد (ص)، که خدایش گفت رحمتی است برای عالمیان؛ برای تمام مردم این زمین...







