شنبه 3 آذر 1403

آقای نکونام از شما ناراحتم ولی دوستت دارم!

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
آقای نکونام از شما ناراحتم ولی دوستت دارم!

ورزش سه نوشت: بلافاصله پس از حضور در سفارت قبرس سعید مهری در محل قرار مصاحبه حاضر شد.

تا میکاپ آرتیست موهای سعید را آب و شانه بزند، صحبت‌های ما از همان جا آغاز می‌شود. صحبت‌هایی احتمالاً جنجالی با هافبکی که دوره حضورش در استقلال هرگز منجر به خبرسازی خاصی نشد تا اینکه او پای یک برگه قرارداد 160 میلیون تومانی را امضا کرد.

مهری اهل شهر میانه و فرزند یک خانواده فرهنگی است و به همین سبب می‌شود رفتار و خوش‌اخلاقی را در سیمایش دید. او فوتبال را به‌عنوان یک جوان آینده‌دار از گسترش آغاز کرد و بعد از حضور در ماشین‌سازی و تراکتور به استقلال پیوسته است.

پس از نیم فصلی که او با درخواست محمود فکری به استقلال منتقل شد، سال گذشته با ورود ریکاردو ساپینتو تحول بزرگی در زندگی ورزشی او صورت گرفت و این هافبک دفاعی خوش نقش بدل به بازیکن ثابت سرمربی پرتغالی شد. سعید البته همواره در استقلال، کمتر حمایت سکوها را پشت سر خود داشته و در حالی که در این فصل سعی کرد با قراردادی فداکارانه شانس بازی کردن را برای خودش بالا ببرد در نهایت قربانی اتفاقی شد که تقصیری در آن نداشت.

او رضایت‌نامه‌اش را از استقلال گرفته و به قبرس می‌رود تا دوباره زیر نظر ریکاردو ساپینتو به اعتماد به نفسی که سال گذشته داشت و او را به تیم ملی برد، برگردد. مهری می‌خواهد در جدیدی را در فوتبال بکوبد و پایش را در زمینی بگذارد که فکر می‌کند زیر پایش صدای بهتری می‌دهد. این گفت‌وگوی بلند و ویدیویی با هافبک شماره هشت سابق استقلالی‌هاست که تقریبا درباره همه چیز در آن صحبت شده است. اگرچه بخشی از گلایه‌ها و حرف‌ها ماند برای یک وقت دیگر که البته شاید هم گذشت زمان آن را از ذهن مهری پاک کند.

سفارت چه خبر؟ فعلاً دنبال کارهایم هستم. یک دعوت‌نامه‌ای آمده است و به سفارت بردم تا ببینم کارهایم کی آماده می‌شود.

یعنی الان در مرحله اولیه رفتنت به قبرس هستی؟ از لحاظ رفتن که نه چون صحبت‌های قراردادی انجام شده و یک پیش نویسی هم امضا شده ولی اصل قرارداد باید همان‌جا بسته شود. حالا یک دعوت‌نامه‌ای فرستادند و با همان پیش‌نویس قرارداد کارهای ویزایم را انجام می‌دهم. آنجا بعد از تست پزشکی کارهایم انجام می‌دهم. واقعیتش من فکر می‌کردم قبرس شمالی اصلا ویزا نمی‌خواهد ولی آن تیم برای جمهوری قبرس است و یک مقدار زمانبر است. فردا با سفیر جلسه داریم و امیدوارم انجام شود.

تو داری می‌روی پیش سابنیتو سرمربی پرتغالی که فصل گذشته با یک بازی هجومی فصل جالبی را با استقلال پشت سر گذاشت. او نتایج غیر قابل باوری هم گرفت و اگر او دربی لیگ یا حذفی را می‌برد شاید او را هنوز در لیگ برتر می‌دیدیم. چه چیزی بین شما وجود دارد که با وجود اینکه به یک کشور دیگر رفته هنوز تو را می‌خواهد؟

به نظرم مهم‌ترین چیز صداقت است چون من پارسال اول فصل با او صحبت کردم به او گفتم اگر مایل به همکاری هستید ادامه بدهیم و اگر نه من جدا بشوم. گفت من به شما نیاز دارم. خیلی جالب بود برایم که آمار همه بازیکنان را داشتند و می‌دانست قبلا کجا بازی می‌کردند. به من گفت تو قبلا اینجاها بازی می‌کردی و من بازی های تو را دیدم و بمان. من به او گفتم که دوست ندارم شرایطم اینجوری باشد و او هم گفت من صاف و صادق به تو می‌گویم که بمان من را در بازی با ملوان در انزلی فیکس گذاشت و تا آخر فصل بازی کردم. بینش یک هفته نیمکت هم بودم ولی از هفته نهم و دهم تمام بازی‌ها فیکس بودم.

اگر بخواهیم صادقانه حرف بزنیم تو زیاد حمایت تماشاچی را در این مدت پشت سر خود نداشتی. به نظر خودت این اتفاق دلیل خاصی دارد؟ از چند نظر می‌توان در مورد این موضوع صحبت کرد یکی از دلایلی که وجود دارد شماره‌ای است که پوشیدم. شماره 8 شماره سنگینی است و بزرگان زیادی هم در این تیم آن را پوشیدند. آقای مجتبی جباری، امیر قلعه‌نویی و محمد نوازی و همه بزرگان آن را پوشیدند. یک خرده بار شماره سنگین است. من نمی‌خواهم زیاد واضح صحبت بکنم اما بعد از یک مدت شیطنت‌های فضای مجازی هم بود. یکی در کرمانشاه نشسته و با بعضی از دوستانی که با ما در ارتباط هستند ارتباط دارد و خط‌دهی‌هایی می‌شود. به‌خاطر همین یک‌سری مسائل پیش می‌آمد و هی بدتر و بدتر می‌شد. من پارسال همه بازی‌ها را بازی کردم آخر فصل جزء منتخب لیگ بودم و تیم ملی دعوت شدم و باز می‌گفتند فلان بازیکن باید برود و فلان بازیکن عملکردش اینطوری بوده. عملکردم در دو دربی آخر فصل گذشته که باختیم مورد انتقاد بود.

دقیقا حالا باید بیشتر در مورد دو دربی آخر صحبت بکنیم. اگر شما آمار گذشته را در بیاورید بالاخره بهترین بازیکن از تیم برنده است ولی در بازی فینال بین همه بازیکنان دومین رتبه را داشتم حتی در دربی برگشت سال گذشته که گفتند پاس ندادی هم چنین اتفاقی افتاد. من این پاس ندادن را واقعاً ندیدم آن موقعیت بعد از گلی بود که خورده بودیم و جو استادیوم هم سنگین بود. توپ جلو پای من افتاد و توپ را زدم. توپ در چهارچوب بود و احتمال گل شدنش هم بود و اصلاً محمد را ندیدم. محمد بعد از بازی به من گفت چرا پاس ندادی و من گفتم به خدا تو را ندیدم و داد زد و گفتم که ندیدم. فردای آن روز وقتی دید فشار هواداران خیلی زیاد است از من معذرت‌خواهی کرد. گفت نمی‌دانستم که دوربین روی من است و الان فشار هوادار رویت آمد.

یک زمانی در پرسپولیس هم این اتفاق افتاده بود و محسن ربیع‌خواه تحت فشار و انتقاد قرار داشت و هواداران دوست داشتند محسن مسلمان بازی بکند. نمی‌خواهیم مقایسه بکنیم اما چنین اتفاقی در فوتبال ایران شایع است. دقیقا مشکل من هم همین بود که چرا باید روی یک صحنه قضاوت بشوم و 32 بازی قبلی را کنار بگذارند و این اتفاق بیفتد. من از هواداران بدی ندیدم و یک مقدار فقط فشار فضای مجازی بوده. فکر می‌کنم در چند سال اخیر جزء معدود بازیکنانی بودم که به خوبی و خوشی از این باشگاه جدا شدم و خیلی هم حمایت کردند الان هر صحنه‌ای را شما فریز کنید مسلماً یکی خالی است و می‌توانید به آن پاس بدهید. الان هم می‌گویم که محمد محبی را ندیدم. شاید کسی یادش نباشد در بازی با آلومینیوم من توپ را گرفتم در موقعیت تک به تک به محبی پاس دادم و او توپ را زد از بالای دروازه به بیرون رفت. در بازی پارس جنوبی پنالتی گرفتم و محمد گل زد. یک اتفاقاتی افتاد و نمی‌خواهم واضح در مورد آن صحبت بکنم چون جدا شدم و دوست ندارم بگویند رفت و صحبت کرد و تیم به حاشیه رفت. دوست دارم استقلال موفق باشد. من 4 سال در این تیم زندگی کردم و دوستان خوبی آنجا دارم. امیدوارم که همین روند نیم فصل اول ادامه‌دار شود.

آیا فکر می‌کنی که فضای رقابت در نیم فصل اول از تو دریغ شد و به تو میدان داده نشد؟ با بازیکنانی که بودیم چند سال هم تیمی هستیم و بیشتر از اینکه رقیب باشیم رفیقیم ولی من انتظار داشتم که امسال برای خودم خیلی بهتر از این باشد ولی این اتفاق نیفتاد. من خیلی انتظار بیشتری از آقای نکونام داشتم. حداقل از نظر معرفتی می‌گویم چون من یک ماه و نیم بدون قرارداد تمرین کردم. دوست داشتم بسیار کمک کنم و این را می‌گویم که انتظار بیشتری داشتم و به‌خاطر این است که رابطه‌ام با آقای نکونام خوب بوده. یک وقت با یکی رابطه‌ات خوب نیست و اصلا دوست نداری در موردش صحبت بکنی ولی آقای نکونام هفت سال پیش در نساجی بودند و من را می‌خواستند. صحبتش بود که به تراکتور بیاید و من در لیستش بودم. برای فولاد سه‌بار در مقاطع مختلف صحبت کردیم و در استقلال هم این فصل چندین روز با هم صحبت کردیم. من آن موقع در اردوی تیم ملی بودم و دوست داشتم سریع‌تر به استقلال بیایم تا بازی کنم و آن ادامه‌دار باشد. نمی‌دانم دلیلش چی بوده شاید به دلیل قرارداد 160 تومانی باشد! شاید به‌خاطر اختلافات ابتدای فصل آقای نکونام با باشگاه بود. این‌ها چیزهایی است که در ذهن من است. من با آن کار فقط به باشگاه کمک کردم. اینکه یک ماه و نیم بدون قرارداد تمرین کردم هم به‌خاطر کمک به کادر فنی بود. من دیگر نمی‌دانستم چه کار باید می‌کردم.

یعنی اینکه تو قرارداد 160 تومانی بستی برایت نمره منفی بوده؟ احتمالاً بوده من می‌خواستم به باشگاه کمک کنم و اصلاً فکر چنین روزی را نمی‌کردم. من به باشگاه یک کمک تاریخی کردم و می‌خواستم که همه حمایت کنند و بگویند دمش گرم. یکی گفت قرارداد اسنپی، یکی دیگر گفت این قرارداد امکان ندارد و ابتدای فصل انقدر پیشنهاد داشته. من ابتدای فصل گفتم من دلم می‌خواست که به تیم ملی دعوت بشوم.

من نمی‌پذیرم که تو قرارداد 160 میلیون تومانی بسته باشی. نمی‌خواهم تو را کنکاش کنم اما اصل این موضوع به قوانین بازدارنده نقل و انتقالاتی اول فصل برمی‌گردد. علاوه‌بر این تو از یک تیم پولدار هم ابتدای فصل پیشنهاد داشتی و فقط مانده بود بروی امضا کنی.

من از تیم‌های رقیب پیشنهاد داشتم و می‌توانستم زندگی‌ام را ببندم ولی همان موقع هم که فسخ کردم اول فصل از تیم آقای ساپینتو پیشنهاد داشتم آن موقع هم می‌خواستم آنجا بروم وگرنه استقلال یکی از بزرگترین تیم‌های آسیاست و آرزوی هر بازیکنی است. من از قرارداد پارسالم 30 درصد دریافتی داشتم و حدود 70 درصد طلب داشتم من وقتی فسخ کردم مثل بازیکنان دیگر می‌توانستم بابت قرارداد سال آینده هم شکایت کنم ولی باتوجه به صحبت‌هایی که شد آمدم.

علی‌رغم عجیب بودنش تو یک حرکت قابل احترام کرده‌ای و کمیته انضباطی هم تو را تبرئه کرده. شاید این مسئله قابل پذیرش نباشد و حالا ممکن است وعده‌های دیگری به تو داده باشند ولی اینکه می‌گویی بابت آن تحت فشار قرار گرفتی عجیب است. من بعد از هفته اول به باشگاه رفتم و گفتم اگر قراردادم ثبت نمی‌شود تکلیفم را مشخص کنید که تیمم را انتخاب کنم. مدیر اجرایی تیم که فرد قابل احترامی هم هستند به من گفتند که ثبت نمی‌شود چرا دروغ بگویم! او به من گفت که فقط 50 میلیون تومان جا داریم آیا 50 میلیون می‌بندی؟! که فردا به لیست وارد بشوی یا نه؟ ما فردا آن روز هم با ملوان بازی داشتیم. او دستش را جلو آورد و من گفتم دست می‌دهم اما این توافقی که کردیم بعداً انجام بدهیم. من قرار بود 15 میلیارد ببندم که نشد و در نهایت 160 میلیون تومان بستم و بچه‌ها هم در ادامه مبالغ را کم کردند که بلانکو آمد و جا برای ما باز نشد و مبلغی هم که گرفتم از طلب پارسال بود.

امروز که قرار بر این شد که ادامه فوتبال زیر نظر ساپینتو باشد، چه کاری را نمی‌کردی اگر دوباره از اول شروع می‌کردی؟ به هر کسی اعتماد نمی‌کردم!

جالب اینکه هنوز کادر فنی مخالف جدایی تو است. من از یک ماه قبل به آنها اطلاع داده بودم و زیر و رو کشیدن هم نبود. من گفته بودم که تیم ایرانی هم نمی‌خواهم بروم. آقای رجبی هم به من زنگ زدند و گفتند چرا اطلاع ندادی و من گفتم که قبلا به آقای نکونام گفتم. من دوست داشتم بیشتر هم بازی کنم امسال چون سال حساسی بود. من همه چیزم را فدای بازی کردن کردم ولی یک ایرادی از من گرفتند و بازی نکردم و فسخ کردم.

بسیاری از بازیکنان هستند که بچگی پرسپولیسی بودند و در استقلال بازی می‌کنند و یا برعکس این اتفاق هم هست. می‌خواهم بپرسم آن چیزی که از بیرون معلوم است چقدر فرق دارد با آن چیزی که واقعاً هست وقتی در آن تیم بازی می‌کنی؟

این موضوع دو بخش دارد یکی بخش هواداری است و دیگری بخش باشگاهی. یک بخش هواداری است که همه ایران به این تیم‌ها دید دارند و همیشه حمایت می‌شوی ولی در بخش باشگاهی به نظرم بازیکنان استقلال و پرسپولیس مظلوم واقع شدند. تیم‌های دیگر بدون فشار و استرس حتی اگر آخر فصل هیچ دستاوردی هم نداشته باشند کارشان را انجام می‌دهند و کسی نمی‌گوید بالای چشمتان ابرو است. اما در استقلال من یک شوت زدم و دو سال است دارم حرف می‌شنوم. به نظر باید آنها را تامین کنند و نمی‌شود که کل فصل 30 درصد بگیریم. شاید پرسپولیس به‌خاطر هواداری که دارد دریافتی بهتری داشته اما در کل شرایط سخت‌تر است.

اگر دوباره شرایطش باشد به استقلال برمی‌گردی؟ بخش هواداری‌اش انقدر لذت بخش است که آدم می‌تواند بسیاری از این چیزها را تحمل کند. پارسال هم فسخ کردم و با شرایطی بدتر برگشتم. آدم دوست ندارد این تیم‌ها را ول کند. من دو سه روز است که دلم گرفته است.

اگر به تو بگویند که بعد از دوران فوتبالت ثروتمند بیرون میایی یا محبوب کدام برایت جذاب‌تر است؟ راجع به آن فکر نکردم ولی نصف نصف نمی‌شود؟ به نظرم نصف نصف بهتر است چون نمی‌شود گفت. به‌خاطر همین است که می‌گویم باید به بازیکنان استقلال و پرسپولیس توجه بیشتری بشود از سمت مسئولینی که دارند.

مهدی قایدی رفیق تو است. به نظرت راز محبوبیت او چیست؟ مهدی بازیکن فوق‌العاده‌ای است و بعضی بازیکن‌ها بازی‌شان هوادار پسند است. او کارهایی در زمین می‌کند که ما که کنارش بازی می‌کنیم هم کیف می‌کنیم و روحیه حریف هم پایین می‌آید. خودش هم گفته که پسر استقلال است. از ایران به یک تیم خارجی رفته و هر وقت هم به ایران برگردد برای استقلال بازی می‌کند. یک نکته دیگری این است که او خیلی بیخیال است و هر چقدر هم تحت فشار باشد کارش را در زمین می‌کند.

با نظر محمود فکری در نیم فصل به استقلال آمدی اما از شانس بدت محمود فکری بلافاصله رفت و فرهاد مجیدی آمد. آیا این موضوع تو را عقب انداخت؟ سال کرونا و بود ولی کلاً جابه‌جایی در نیم فصل یک‌مقدار مشکل است. من داشتم می‌رفتم رفسنجان ولی با آقای فکری صحبت کردم و ایشان گفتند که بیا اینجا و خوشحال می‌شویم من هم به استقلال رفتم. او به من گفت بیا فردا می‌بینمت آنها فردای اون روز بازی کردند و یک یک شد؛ وقتی سر تمرین رفتم دیدم وریا دارد تیم را تمرین می‌دهد. خودم رفتم سر تمرین و به کسانی که می‌شناختم دست دادم و تمرین را شروع کردم. جو سنگینی بود که مربی رفته بود ولی باز هم اوکی بود. بعد هم آقای مجیدی آمدند که اولش سخت بود اما بعدش اوضاع بهتر شد.

تو در فصلی که استقلال قهرمان شد کم و بیش بازی می‌کردی یا فیکس بودی؟ کم و بیش بازی می‌کردم. بازی نکردن نسبت امسال موضوع متفاوتی بود. من به یک تیم جدید رفته بودم و انتظار نداشتم که سریع بیایم و بازی کنم ولی امسال داشتم بازی می‌کردم و برای خودم یک جایگاهی داشتم. مثال مهران مدیری است که دلار از 20 تومان بشود 40 تومان شما خوشحال می‌شوید یا از 60 تومان بشود 40 تومان!

یک بازی استقلال و تراکتور هم بود که زیاد سوت میزد و تو بسیار عصبانی شدی و گفتی پنج دقیقه پنج دقیقه بازی می‌کنی. بله من دقیقه 80 به زمین رفتم. من در یک صحنه پایم را کنار پای محمد عباس‌زاده گذاشتم و خطا گرفتند و همان توپ را سانتر کردند و گل شد. من گفتم ما 5 دقیقه 5 دقیقه به زمین می‌آییم یک مقدار حواس‌تان به تصمیم‌هایی که می‌گیرید باشد.

تو با مربی‌های زیادی کار کردی به نظرت دیدگاه سرمربی‌های خارجی و ایرانی چقدر فرق می‌کند؟ به نظرم دیدگاه آنها تحت تاثیر چیزی قرار دارد وگرنه مربی‌های ایرانی داریم که در لول بالایی هستند. مربی‌های خارجی بیشتر از فکر کردن به حواشی‌ها تمرکزشان روی زمین است چون از یک فضای دیگر می‌آیند راحت هستند ولی مربی‌های ایرانی همه را می‌شناسند و همیشه هم دور هم بودند به‌خاطر همین می‌خواهند حواسشان جمع حواشی هم باشد. چندتا از مربی‌های ایرانی از نظر فنی واقعا فوق‌العاده هستند.

ساپینتو از تو چه چیزی می‌خواست که تو را به بازیکن فیکس و محبوبش تبدیل کرد؟ بیشتر به دوندگی و پرس برمی‌گشت ما همیشه پرس از بالا را زیاد کار می‌کردیم و من کنار فوروارد پرس داشتم. وقتی هم که توپ داشتیم زدن به نیم فضاها را خیلی می‌خواست و فکر می‌کنم از من راضی بود.

هیچ‌وقت تا به حال سر تو غر زده که بگوید مثلا فلان کار را بکن؟ نه ولی وقتی عصبانی می‌شد هیچ‌کس نمی‌توانست جلویش را بگیرد.

چه ویژگی ساپینتو در نظرت مانده که بخواهی در موردش حرف بزنی؟ ما فوتبال تهاجمی داشتیم در استقلال با وجود اینکه در نیم فصل اول خیلی کم گل زدیم؛ 18 تا زده بودیم ولی در نیم فصل دوم 35 تا زدیم و بیشترین گل زده تاریخ لیگ برتر را داشتیم. اصلا مگر کسی می‌تواند به تراکتور هفت گل بزند؟ آنها تیم قابل احترامی هستند به‌خصوص تیم پرستاره پارسال‌شان. به نساجی چهار تا زدیم و به هوادار 6 تا. تیم واقعا خوب بود که در دربی‌ها بدشانسی آوردیم و جام را از دست دادیم. دربی لیگ با تفاضل گل صدر جدول بودیم و اگر می‌بردیم قهرمان می‌شدیم جام حذفی هم اینجوری شد و هنوز هم که هنوز است دلیل اخراج ساپینتو بعد از گل‌مان را نمی‌دانم. اگر می‌ماند خیلی می‌توانست به تیم کمک کند به‌خاطر انرژی که می‌گذرد. همان مربی کنار خط بایستد خودش یک انرژی مثبت است.

برد پرگل مقابل هوادار با واکنش‌های منفی زیادی روبه‌رو شد که حسینی به‌عنوان گلر آمد و پنالتی زد. من با آقای الهامی هم رابطه‌ام خوب است. ناراحتی آنها این بود که ما چرا 5 تا زدیم و ششمی را گلر می‌آید بزند. از من یک سوالی پرسید گفت اگر بازی صفر صفر بود آیا این اتفاق می‌افتاد؟ بحث کسی را خراب کردن هم نبود سید دوست داشت که گل بزند. ولی کاش آن بازی را یک هیچ می‌بردیم چون قبل از دربی بود و تحت فشار قرار گرفتیم. تیم ما روی آسمان‌ها بود و در دربی بازی گره خورد و باختیم باز هم می گویم کاش یک هیچ می‌بردیم.

در یک دوره کارت با علیرضا منصوریان یک عصبانیت عجیب و غریب داشتی. تو زیاد عصبانی نمی‌شوی اما در آن صحنه چه اتفاقی افتاد؟ من کلا شاید سالی یکی دو بار عصبانی شوم ولی اصلا روی خودم کنترل ندارم و بعد از یکی دو دقیقه پشیمان می‌شوم. با همه مربی‌هایی که کار کردم رابطه‌ام خوب است. آقای منصوریان را گفتید ولی من فقط یک بازی این اتفاق برایم افتاد. در بازی با فولاد کلاً یکی دو بار توپ به پای من خورده بود و او به من گفت که در بازی نیستی من هم گفتم علی آقا توپ نمی‌رسد بعد هم تعویض شدم و ناراحت شدم. بعد هم با ایشان صحبت کردم و وقتی به صنعت نفت آبادان رفتند برایشان دسته گل بردم.

بهترین هم‌بازی‌ات در تیم‌هایی که بازی کردی چه کسی بوده است؟ از تیم استقلال نمی‌گویم چون همه‌شان رفیقانم هستند؛ ولی از قدیمی‌ها با آندو تیموریان هم بازی بودم در ماشین سازی. با آقای مسعود شجاعی که هم هم‌بازی من بود و هم مربی من. اشکان دژاگه و احسان حاج‌صفی. این چهار تا سوای بحث فنی از نظر اخلاقی، من خیلی چیزها از آنها یاد گرفتم. به نظرم آنها آدم‌های بزرگ و با ظرفیتی هستند.

آیا از بین پرسپولیسی‌ها هیچ رفیقی نداری؟ چرا دوتای آنها در مافیا هم با هم بودیم. در مافیا بد نبودم. در مرحله گروهی بازی کردم و فینال فینالیست‌ها را هم بازی کردم.

آیا این درست است که در مافیا طوری کارگردانی می‌کنند که به نفع بازیکن محبوب‌تر باشد؟ نه این درست نیست و به‌نظرم کاملا عادلانه برگزار می‌شود. چون نقش‌ها پخش می‌شود و بین آن کات نمی‌دهند و بازی روال عادی خودش را جلو می‌رود. هنوز پخش نشده و انشالله 10 روز دیگر پخش می‌شود. با علیرضا بیرانوند و سروش آنجا با هم بودیم. آقا مرتضی، حسین کنعانی و مهدی ترابی رفیق‌های من هستند.

اگر در دربی با آنها یک تنش بزرگ داشته باشی بعداً روی ارتباطت با آنها تاثیر می‌گذارد؟ اگر خیلی زننده باشد بله تاثیر می‌گذارد ولی اگر عادی باشد نه چون تو فوتبال تنش یک چیز عادی است.

با توجه به اینکه اول فصل به تیم ملی دعوت شده بودی، حالا چه انتظاری از تیم ملی در جام ملت‌ها داری؟ تیم ملی خیلی خوبی داریم. به نظرم قرعه خوبی هم به آنها خورده است. امیدوارم به فینال بروند. به نظر خودم کره را همیشه راحت‌تر از تیم‌های دیگر برده‌ایم. امیدوارم به فینال برسیم. ژاپن تیم خیلی خوبی دارد ولی می‌توانیم در بازی فینال قهرمان بشویم. امیدوارم قهرمان بشوند چون افتخارش برای کل کشور است.

فضای تیم ملی در زمانی که حضور داشتی چطور بود؟ فضای تیم ملی خیلی باحال و دوستانه بود. بزرگترها بیشتر از بقیه تحویل می‌گرفتند. آقای طارمی، جهانبخش و سردار آزمون و همه‌شان خیلی راحت بودند و جو آنجا را دوست داشتم. می‌گفتند که جو تیم ملی قبلا یک مقدار تنش‌زا بوده و وقتی آقای قلعه‌نویی آمده بهتر شده است.

امیدوارم تو را دوباره در بهترین فرمت ببینیم اگر صحبتی داری اضافه کن. می‌خواهم از همه کسانی که در این مدت حمایتم کردند تشکر کنم. من یکی از کسانی بودم که در این چند ساله به خوبی و خوشی بدرقه‌اش کردند و بابت این موضوع خوشحالم‌. از مربیانم تشکر می‌کنم. از همه کسانی که در استقلال با آنها کار کردم و از آقای فکری که قسمت نشد با ایشان کار کنم. همچنین از فرهاد مجیدی، آقای ساپینتو تشکر می‌کنم. آقای نکونام درست است از شما ناراحتم ولی دوستت دارم! امیدوارم انتهای فصل نتیجه خوبی بگیرند.

حالا چه کسی می‌خواهد شماره 8 تو را بپوشد؟ نیم فصل که کسی نمی‌تواند شماره هشت را بپوشد چون ثبت شده ولی به نظر من سال بعد شماره 8 را به یک بازیکن خارجی بدهید (باخنده).

258 258

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1860702