دوشنبه 5 آذر 1403

آگاهی‌بخشی بی‌طرفانه

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
آگاهی‌بخشی بی‌طرفانه

امیرحسن کاکایی - عضو هیات‌علمی دانشگاه علم و صنعت

خبرگزاری‌ها و رسانه‌های نوشتاری و مجازی، رکنی از ارکان دموکراسی و البته توسعه فرهنگی هستند که خودبه‌خود توسعه سیاسی، اقتصادی و فنی را در جامعه به‌دنبال دارد. در این میان، خبرنگاران و نویسندگان و به زبان امروزی، تولیدکنندگان محتوا، نقشی حیاتی را برعهده دارند. هرقدر محتواها جذاب‌تر و همزمان عمیق‌تر باشد، جامعه رشد بیشتری را تجربه می‌کند.

مدت‌هاست شاهد هجمه‌های همه‌جانبه به صنعت خودرو هستیم. البته به این معنی نیست که سایر صنایع مصون هستند، بلکه عملا هجمه به این صنعت، نمادی از هجمه به صنایع پشتیبان آن و دیگر صنایع است. صنعت خودرو به نمادی از توسعه صنعتی و اقتصادی کشور تبدیل شده که هرکس می‌خواهد از پیشرفت یا پسرفت صحبت کند، درباره آن اظهارنظر می‌کند. اطلاع‌رسانی دقیق و تحلیل منصفانه و علمی، وظیفه خبرنگاران در قبال وقایع صنعتی و اقتصادی است. صنعت خودرو در 30 سال گذشته در حوزه سیاست‌گذاری و شرایط محیطی، دستخوش نوسانات زیادی بوده که بیشتر رسانه‌ها با نادیده گرفتن تلاش‌ها و پیشرفت‌های آن در شرایط متغیر، طی سالیان متمادی عمدتا به آن حمله کرده‌اند. در مواردی هم دفاع نامناسب از این صنعت، باعث حمله بیشتر به آن شده است. وضعیت به‌گونه‌ای شده که حتی مسئولان برخی موارد را باور کرده و بر مبنای این باورهای غلط یا ناآزموده تصمیم می‌گیرند. بدیهی است که چنین تصمیماتی از آنجا که بر حقایق دقیق استوار نیست، نتایج خوبی را به‌دنبال نخواهد داشت.

به یکی، دو مورد از این موارد که درست انگاشته شده، اشاره می‌کنم. نخستین آن، حمایت 40 ساله از صنعت خودرو است. تاکنون ندیده‌ام یک مطالعه دقیق در این زمینه انجام شده و نشان دهد دقیقا حمایت‌های انجام‌شده در چه مقاطعی و به چه میزان بوده است؟ آیا این حمایت‌ها، غیرمعقول و خاص بوده یا حمایتی در جهت توازن بین واردات و تولید داخل انجام شده است؟ بارها توضیح داده‌ام که حمایت تعرفه‌ای معقول، یک راهکار عادی است که کشورهای صنعتی جهان هم برای حمایت از صنایع خود در شرایط عدم‌توازن از آن استفاده می‌کنند. مثلا امریکا در برابر چین، نه‌تنها به جنگ تعرفه‌ای پرداخت، بلکه از هر ابزاری برای بازگشت برتری صنعتی و تجاری خود نسبت‌به اقتصاد چین استفاده می‌کند. موردی که اخیرا سر زبان مسئولان و مردم افتاده، جلوگیری از واردات برای مدت‌زمان طولانی است. این در حالی است که مسئولان آگاه می‌دانند که ممانعت از واردات خودرو، نه برای حمایت از صنعت، بلکه برای کنترل مصرف ارز بوده است. ابهام بعدی که امروز جا افتاده این است که ظاهرا سالانه 6 میلیون متقاضی خرید خودرو داریم. این در حالی است که بازار واقعی خودرو در رکود کامل بوده و بیشتر رسانه‌ها توجه نمی‌کنند که این 6 میلیون نفر به‌دنبال سودهای بادآورده رانتی هستند؛ البته باید تاکید کنم که فضای کسب‌وکار کشور اصولا دارای ابهام بسیار بوده که یک مشکل بزرگ برای کشف حقایق و تحلیل درست و اتخاذ تصمیمات عاقلانه در سطح ملی است. ما درحال‌حاضر با دو بازار کاملا متفاوت روبه‌رو هستیم؛ بازار خودرو خودروساز با قیمت‌گذاری دستوری و بازار آزاد. مشکل از همین تفاوت بسیار در قیمت‌های دستوری و آزاد آغاز می‌شود. رسانه‌ها به‌جای اینکه مسئولان را نسبت‌به نتایج واقعی تصمیمات خودآگاه و یک اراده عمومی در جامعه ایجاد کنند که مسیرهای سیاست‌گذاری اصلاح شود، عمدتا اوضاع را حتی بدتر از آنچه هست، نشان می‌دهند. امروز بیشتر رسانه‌ها چنان درباره واردات صحبت می‌کنند که انگار آب روی آتش است و در چنین شرایطی که کمبود ارز و درآمد ملی در بیشتر بخش‌های مهم کشور مشاهده می‌شود، مطالبه عمومی شده است.

امروز چنان در رسانه‌ها درباره بی‌کیفیتی و ارابه مرگ صحبت می‌شود که مردم هم باور کرده‌اند هر محصولی داریم، بی‌کیفیت و صنعت خودرو یک صنعت عقب‌مانده است که اهمیتی به مصرف‌کننده نمی‌دهد. البته نمی‌گویم که کیفیت عالی است و تمام خودروها یکسان تولید می‌شوند و دارای یک سطح فناوری هستند اما بر مبنای مشاهدات میدانی و همکاری‌هایی که با صنعت خودرو داشته و دارم، باورم این است که صنعت خودرو ما، یکی از پیشرفته‌ترین صنایع تولید انبوه کشور بوده و در این میان، مشکل اصلی، سیاست‌گذاری غلط و پرنوسان در 30 سال گذشته است. سیاست‌گذاران در این سال‌ها، کارهای خوب زیادی انجام داده‌اند که نتایج مثبتی هم به‌دنبال داشته اما واقعیت این است که مجموع این سیاست‌گذاری‌ها نتوانسته کل صنعت را همسان پیش ببرد و کیفیت به‌طور عام ارتقا پیدا کند. اصولا صنعت خودرو خروجی چندین صنعت و در نهایت اقتصاد کلان است. وقتی فولاد یا پلیمر تولیدی در صنایع دیگر دارای کیفیت لازم نباشد، یا کیفیت آنها نوسان داشته باشد، در خودروسازی که تحریم است و سیاست‌ها به او خرید از داخل را دیکته می‌کند، نمی‌توان انتظار کیفیت تام و یکسان در تمام تولیدات را داشت. جالب اینجاست که حتی کمبود تراشه الکترونیکی را هم به‌حساب خودروساز می‌گذارند.

در این میان باید از خبرنگاران متعهدی که به‌دنبال واقعیت‌ها می‌روند و تحلیل‌های هوشمندانه در راستای منافع ملی ارائه می‌دهند، قدردانی کرد. یک وظیفه مهم دیگر خبرنگاران، آگاهی‌بخشی به جامعه درباره حق‌وحقوق‌شان است. به‌عنوان مثال در ایران برای مشکلات کیفی یا عملکردی، سازمان‌های نظارتی مناسبی داریم؛ البته در اینجا هم مانند بسیاری از کشورها، مسیر شکایت و پاسخگویی طولانی است اما امکانش وجود دارد و مسئولان پاسخگو هستند. اما مردم ما نه باور دارند و نه حوصله طی کردن مسیرهای طولانی را. برای داشتن جامعه صنعتی و پیشرفته باید مردمی آگاه، مسئول و مطالبه‌گر داشت و رسانه‌ها پس از آموزش‌وپرورش و شاید حتی همتای آن، نقش اساسی را در این زمینه ایفا می‌کنند./ روزنامه صمت