آیا ایران، فقط تهران است؟/ دادن امکانات بیشتر به تهران، زندگی را سخت تر می کند
اقتصادنیوز: همه میگوئیم ایران فقط تهران نیست اما بیتعارف آیا به همان میزان که صدای هر بحرانی در این کلانشهر هر هوش و حواسی را به خود معطوف میکند صدای هر شهر و دیار دیگری با همین پژواک شنیده میشود؟
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اطلاعات نوشت: تهران به عنوان پایتخت کشور و به تعبیر بهتر پایتخت ایران، بسیار مهم است. همانقدر که تضعیف ایران و اقتدار آن خیانت است، تضعیفِ مرکز کشور و تضعیف اقتدار آن هم نادرست و نارواست. لذا باید به آن توجه کرد.
شاید برخی از این گزاره به این نتیجه برسند که پس باید امکانات بیشتری به این شهر داد. خانههای بیشتری در آن ساخت. همینطور برجها و مالها و بیمارستانها و مراکز تفریحی و فرصتهای شغلی بیشتری برای آن فراهم آورد. اگر مشکل برق هست تهران نباید دچارش شود، اگر آب نیست از هر کجا که شد حتی از خلیجفارس یا دریای عمان باید هزاران کیلومتر لوله کشید و با دستگاههای آب شیرینکن و هزینه بالا آب کافی برایش تدارک دید و خلاصه کاری کرد که آب در دل شهر تهران و شهروندانش تکان نخورد...
اما برعکس، اینها تهران را جایی بهتر و مرفهتر و قابل زیستتر نخواهد کرد. حداقل اگر قصدمان اعتلا و رفاه همه ایرانیان باشد. چون هیچکدام علاج درد نیست. نه برای ایران که همه ما میخواهیم در مسیر اعتلا و پیشرفت گام بردارد، و نه حتی برای خود تهران.
سالهاست که به یک نکته مهم و اساسی توجه نکردهایم و آن تابآوری اقلیمی و ظرفیت جمعیتپذیری است و همین بیتوجهی باعث شده تا هر روز بیش از دیروز بر مشکلات این کلانشهر و به تعبیری این امالقرا افزودهایم.جالب اینست که هر بار هم از جانب مقامات نغمهای برایش کوک میشود، از انتقال پایتخت گرفته تا خطر تخلیه جمعیت. از پروژههای انتقال آب دریا گرفته تا سرازیر کردن تمام آبها و ظرفیتهای آبی دور و اطراف برای تأمین آب آن. در حالی که همه میدانیم تا زمانی که همچنان در حال ظرفیتسازی پذیرش جمعیتی و مهاجرپذیری در آن باشیم، هم به شهر و شهروندان خیانت کردهایم و هم به ایران و آینده ایران.
سالهاست که همه کارشناسان با هشدارهای پیاپی اِنذار میدهند که تهران مدتهاست ظرفیت بیشتری برای توسعه و پذیرش جمعیت بیشتر را ندارد اما همچنان مجوزهای ساختمانی و پروژههای بلند مرتبهسازی و توسعه شهری برای پذیرش جمعیت بیشتر برایش صادر میشود. همچنان بر جاذبههای سرمایهگذاری آنهم سرمایهگذاریهای غیرمولد آن میافزائیم.همچنان بیشترین امکان فرصت ثروتاندوزی و اشتغال را در آن بسترسازی میکنیم و همچنان درهای مهاجرت و مهاجرپذیری را بازگذاردهایم، بیآنکه بدانیم همه اینها به زندگی و لذت زندگی و نفسکشیدن برای زندگی و زیستن و لذت بردن از صبح و ظهر و شامِ حیات آدمیان در این شهر، کمک که نمیکند بلکه احتمالا آنرا به مرگ تدریجی میکشاند.
تا زمانیکه رگ حیات درآمدی شهر تهران بسته به افزایش ساختوساز باشد و تا زمانیکه این شهر بیشترین جاذبه را برای کسب ثروت و درآمد بیشتر داشته باشد، تا زمانیکه بیشترین سرمایه و سرمایهگذاری منحصر در آن بماند و تا زمانیکه تمام نظام تصمیمگیری، منافع خود را با تامین منافع شهر و زندگی در آن گره خورده ببینند و تا زمانیکه توزیع مناسب فرصت، ثروت، رفاه، امکانات، کار و اشتغال در جغرافیای گسترده ایران عزیزمان در دستورکار قرار نگیرد نه تهران به شهر آسایش و رفاه برای زندگی آرام بدل خواهد شد و نه میتوان مشکلات فراوان آنرا حل کرد و نه ایرانیان ساکن گوشه گوشهی این جغرافیای دیدنی و چهار فصل از رویای مهاجرتناگزیر به آن برای زندگی و رفاه بهتر رهایی خواهند یافت.همه میگوئیم ایران فقط تهران نیست اما بیتعارف آیا به همان میزان که صدای هر بحرانی در این کلانشهر هر هوش و حواسی را به خود معطوف میکند صدای هر شهر و دیار دیگری با همین پژواک شنیده میشود؟ برای نجات تهران و تهرانیان هم که شده به فکر ظرفیتسازیِ بیشترِ جمعیتی و جاذبه بیشتر و فرصتهای بهترِ سرمایهگذاری و جاذبههای دیگرِ مهاجرپذیری برای آن نباشید.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید