آیا هنوز رئیس سازمان سینمایی تغییر نکرده است؟!
انتظار این است که با توجه به تجربه حسین انتظامی در دیگر مسئولیتها و درک او از شرایط، شاهد روندی نباشیم که این گونه متبادر شود رئیس سازمان سینمایی تصمیمگیرنده امور نیست و اداره میشود. البته برای چهرهای پرسابقه چون انتظامی چنین تعابیری نادرست و غیرمنصفانه است...
با وجود آنکه گذشت نزدیک به شش هفته از انتصاب حسین انتظامی به ریاست سازمان سینمایی، نه تنها هیچ تصمیمگیر و اقدامی محسوسی برای عموم ناظران در این مجموعه انجام نداده، بلکه همان مسیر رئیس پیشین این سازمان در حال طی شدن است؛ وضعیتی که باعث شده حتی درباره برخی مناصب بلاتکلیفی مدیریتی وجود داشته باشد و این پرسش پیش بیاید که آیا ادعای حیدریان، مبنی بر اینکه از سینما نمیرود، قرین به واقعیت است؟!
به گزارش «تابناک»؛ آیین تودیع و معارفه محمدمهدی حیدریان جهرمی، رئیس پیشین و حسین انتظامی، رئیس جدید سازمان امور سینمایی و سمعی بصری سی ام آبان برگزار شد و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی آن جلسه از مرزهای مبالغه و اغراق گذشت و تعابیر غلوآمیزی درباره عملکرد حیدریان و گروهش در سینما مطرح کرد که به زعم برخی ناظران، ارتباط معناداری با عملکرد آنها نداشت. با گذشت چند هفته از این تغییرات، حضور حیدریان که یک بازنشسته است، در نشستهای معاونین وزارت فرهنگ و ارشاد، خبرساز است اما در این زمینه سکوت در پیش گرفته شد.
در هفتههای نخست حضور انتظامی در مسئولیت جدید، چنین تصور میشود که او در حال ارزیابی شرایط است؛ اما اکنون شش هفته از انتصاب رئیس تازه سازمان سینمایی میگذرد و بلاتکلیفی جدی وجود دارد. ابراهیم داروغه زاده که با مدرک پزشکی عمومی به دومین پست حساس سازمان سینمایی منصوب شده و همزمان برای دومین دوره دبیر جشنواره فیلم فجر شده، تداوم حضورش مشخص نیست. ماموریت برخی مدیران سینمایی از جمله داروغه زاده تمدید نشده بود و باید قاعدتا به صداوسیما بازمیگشت. مشخص نیست این مأموریت تمدید شده یا بلاتکلیفی در این حوزه و حوزههای مشابه ادامه دارد.
از سوی دیگر، انتظامی برای هیچ مدیری حکم ابقا نزده و کل سینمای ایران در بلاتکلیفی است تا مشخص شود، سکاندار تازه چه مسیری در پیش خواهد گرفت. بر اساس عرف معمول تا جانشین منصوب نشود، مدیر مکلف به ادامه فعالیت است و از این منظر نقد اساسی متوجه مدیریت سازمان سینمایی است که هیچ بازنگری در ساختار نداشته و نه مدیران مستقر. در این شرایط حضور چهرههایی که از دوره پیشین دربارهشان نقدهای جدی وجود داشت، در دوره مدیریت انتظامی، اسباب نگرانی را فراهم ساخته است.
شاخصترین این چهرهها که ردش در بسیاری از اتفاقات از جمله صورتجلسه رفع توقیف برخی فیلمها مشاهده میشود، علیرضا رضاداد است. مشاور بازنشسته رئیس سازمان سینمایی که دستکم در برخی امور نقشی عملیاتی و روی کاغذ داشته، تصور میشود به همراه دوستش حیدریان از سازمان سینمایی برود اما در دوره انتظامی، هر جا سرچرخاندیم، آقای مشاور را مشاهده کردیم. مسأله البته شخص مشاور نیست، بلکه اتفاقاتی است که در دوره او پایهگذاری شد، نظیر میزبانی کاخ جشنواره فجر با سینماملت که برای نخستین بار در جشنواره بین الملل فجر رخ داد و دیگر تکرار نشد، تا اینکه رفیق رضاداد، دبیر جشنواره فجر شد.
اکنون دوباره در حالی بحث میزبانی سینماملت برای جشنواره فجر مطرح است که بیش از صد و ده تن از خبرنگاران و منتقدان سینمایی در دوره پیشین جشنواره طی نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار عدم میزبانی در پردیس ملت شدند اما آن زمان مسئولان سینمایی حاضر به تجدیدنظر نشدند. حال تکرار همان لجبازیها در این دوره با وجود تغییر رئیس سازمان سینمایی که از قضا چهرهای رسانهای است، چه معنابی جز این متبادر میشود که در بر همان پاشنه سابق میچرخد؟
حیدریان چندی پیش از تودیعش در جمع خبرنگاران گفته بود: «در وزارت ارشاد خواهم ماند و در کنار سینما هم هستم، دیگر برای جدا شدن من از سینما دیر شده است» و در ادامه نیز تأکید کرده بود، سیاستهایی که او برای سینما در نظر گرفته قرار است تا انتهای دولت اجرایی شود. در این شرایط نیز اگر انتصاب انتظامی را نادیده بگیریم، هیچ تغییر محسوسی در سازمان سینمایی و سیاست گذاری خرد و کلان آن که افکارعمومی آن را احساس کرده باشند، در طول دوره رئیس جدید رخ نداده است.
انتظار این است که با توجه به تجربه حسین انتظامی در دیگر مسئولیتها و درک او از شرایط، شاهد روندی نباشیم که این گونه متبادر شود رئیس سازمان سینمایی تصمیمگیرنده امور نیست و اداره میشود. البته برای چهرهای پرسابقه چون انتظامی چنین تعابیری ناصواب و غیرمنصفانه است اما اگر همان ترکیب سابق با همان تصمیمات، رویه پیشین را اداره کنند، رئیس سازمان سینمایی از شنیدن چنین تعابیری در سطح جامعه سینمایی نسبت به خود نباید ناراحت شود.
اهالی سینما بر خلاف اهالی مطبوعات صبر اندکی دارند و حتی برد صدایشان به مراتب بیش از اهالی رسانه است. از این منظر اگر روند کنونی تداوم داشته باشد، نشانههای خطرناک از پایان زودهنگام یک ماه عسل در همین دوره از جشنواره فیلم فجر مشخص میشود و این به نفع سینمای ایران نخواهد بود.