احادیث محرم | 5 روایت از خبر شهادت امام حسین از سوی پیامبر (ص)
جم بالایی از روایات ما اختصاص به اخبار شهادت اباعبدالله علیهالسلام توسط پیامبر و خاندان عترت دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روایات ما گویای آن است که ماجرای امام حسین و شهادت ایشان همواره بین خوبان درگاه الهی از انبیاء و رسولان و اوصیاء مطرح بوده است، همچنان که امام جواد علیهالسلام در روایتی فرمود «أوَلُ ما جَری بِهِ القَلَمُ عَلَی اللَوحِ قَتلُ الحُسَینِ»؛ یعنی اولین چیزی که توسط قلم بر لوح نوشته شد، شهادت امام حسین بود. از این جهت همهی آن بزرگواران توسط پیک وحی یعنی جبرئیل علیهالسلام از این امر آگاه بودند و حتی گاهی از خداوند درخواست میکردند ماجرای زندگانیشان به زندگی اباعبدالله علیهالسلام گره بخورد و مانند آن پیش رود؛ از جملهی این رسولان، حضرت زکریا علیهالسلام است که از خداوند خواست به او فرزندی دهد که مانند او به دنیا بیاید و مانند او کشته شود تا در غم پیامبر آخرالزمان شریک شود و خداوند نیز به او یحیی را بخشید که 6 ماهه به دنیا آمد و توسط فردی زنازاده کشته شد و سرش را در تشتی نزد پادشاه ظالم زمانه بردند. (بحار الانوار، ج44، ص223)
نکته قابل تأمل این است که ماجرای شهادت امام حسین علیهالسلام نیز در دوران نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله و در بین پنجتن آلعبا هم مطرح بود. حجم بالایی از روایات ما اختصاص به اخبار شهادت اباعبدالله علیهالسلام توسط پیامبر و خاندان عترت دارد.
در یکی از این داستانها میخوانیم صفیه دختر عبد المطلب فرمود زمانی که حسین علیهالسلام متولد شد، او را به پیامبر صلی الله علیه و آله دادم. پیامبر زبان خود در دهانش نهاد و حسین شروع به مکیدن کرد و من فهمیدم که گویا رسول خدا شیر و عسل به او میخوراند. (صفیه) گفت حسین بول کرد و پیامبر میان دو چشمش را بوسید و به من داد و میگریست و تا سه بار فرمود خدا لعنت کند مردمی را که قاتل تو هستند. عرض کردم پدر و مادرم قربانت چه کسی او را میکشد؟ فرمود بقیه گروه گناهکار از بنیامیه که خداوند آنها را لعنت کند. قَالَ بَقِیَهُ الفِئَهِ البَاغِیَهِ مِن بَنِی أُمَیَهَ لَعَنَهُمُ اللَهُ. (الأمالی (للصدوق)، النص، ص: 136)
در روایتی از امام صادق علیهالسلام میخوانیم: جبرئیل بر محمد صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: ای محمد، خدا تو را مژده میدهد به مولودی که از فاطمه متولد شود و امت تو او را بعد از تو میکشند؛ اِنَ جَبرَئِیلَ ع نَزَلَ عَلَی مُحَمَد ص فَقَالَ لَهُ یَا مُحَمَدُ اِنَ اللَهَ یُبَشِرُکَ بِمَولُود یُولَدُ مِن فَاطِمَهَ تَقتُلُهُ أُمَتُکَ مِن بَعدِک. پس از آنکه پیامبر دو مرتبه از چنین رویدادی ابراز نگرانی میکند، جبرئیل مجدد هبوط کرده و فرمود: ای محمد، پروردگارت به تو سلام میرساند و تو را مژده میدهد که امامت و ولایت و وصیت را در ذریه آن مولود قرار میدهد؛ یَا مُحَمَدُ اِنَ رَبَکَ یُقرِئُکَ السَلَامَ وَ یُبَشِرُکَ بِأَنَهُ جَاعِل فِی ذُرِیَتِهِ الاِمَامَهَ وَ الوَلَایَهَ وَ الوَصِیَه.» در این زمان بود که پیامبر فرمود: راضی شدم؛ قَد رَضِیتُ. آن حضرت همین ماجرا را به حضرت زهرا سلامالله علیها تعریف کرد. آن بانوی بزرگوار پیغام داد که مرا به مولودی که امت تو او را پس از تو بکشند، نیازی نیست. پیامبر پیغام داد که خدا امامت و ولایت و وصیت را در ذریه او قرار داده است. او هم پیغام داد که من راضی شدم. سپس امام صادق علیهالسلام به این آیه استناد کردند «حَمَلَتهُ أُمُهُ کُرهاً وَ وَضَعَتهُ کُرهاً»؛ مادرش او را با کراهت باردار شد و او را با رنج و زحمت زایید» (احقاف 15) بعد فرمود: چرا که او مقتول است. (کامل الزیارات، ص56)
در دیگر روایت میخوانیم هنگامی که امام حسین علیهالسلام دو ساله شد، برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مسافرتی پیش آمد، ناگهان در یکی از رهگذرها ایستاد و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر میشد، گفت: «اِنَا لِلَهِ وَ اِنَا اِلَیهِ راجِعُونَ». یکی از حاضران از علت ناراحتی پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید، آن حضرت فرمود: «این جبرئیل است که از زمینی در کنار فرات به نام کربلاست، به من خبر میدهد که فرزندم حسین در آن کشته میشود.» شخصی پرسید: ای رسول خدا، چه کسی آن حضرت را میکشد؟ فرمود: «مردی که نامش یزید است؛ گویی به قتلگاه و مرقد حسین مینگرم.» (اللهوف علی قتلی الطفوف / ترجمه فهری، ص16)
همچنین از امام صادق علیهالسلام در روایتی دیگر نقل شده است: «... فرشتهای که تربت کربلا را به دست گرفت، جبرئیل بود که آن را به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نشان داد و گفت: این تربت فرزند تو است که بعد از تو به دست امتت کشته میشود؛ أَمَا المَلَکُ الَذِی أَخَذَهَا فَهُوَ جَبرَئِیلُ ع أَرَاهَا النَبِیَ ص فَقَالَ هَذِهِ تُربَهُ ابنِکَ تَقتُلُهُ أُمَتُکَ مِن بَعدِک. (تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج6، ص75)
ماجرای مشهور دیگری که درباره خبر شهادت امام حسین علیهالسلام در بیان رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیدیم، تربیتی از کربلا است که ایشان نزد همسرشان امسلمه قرار دادند و پس از شهادت سیدالشهداء علیهالسلام به رنگ خون در آمد. از امام صادق علیه السلام روایت شده که پیامبر در خانه امسلمه بود و به او فرمود کسی بر من وارد نشود. سپس امام حسین علیه السلام آمدند... و همراه خود شیئی داشته تا اینکه بر پیامبر وارد شد و ام سلمه به دنبال ایشان وارد شد. دید امام حسین علیهالسلام بر سینه پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته و پیامبر مشغول گریه است و چیزی در دستشان بود که آن را می بوسیدند. سپس به امسلمه گفت: ای امسلمه این جبرئیل است که مرا خبر میدهد که این پسر کشته خواهد شد و این خاکی است که در آن کشته خواهد شد. (این تربت) نزد تو باشد. (تسلیه المجالس و زینه المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج2، ص: 111)
همچنین نقل است امسلمه یک روز شروع به گریه کرد. به او گفتند چه شده است ثورا؟ گفت فرزندم حسین کشته شد. من از وقتی رسول خدا وفات کرده تا امشب او را به خواب ندیده بودم. امشب خوابش دیدم و گفتم پدر و مادرم قربانت چرا شما را رنگ پریده میبینم؟ فرمود از اول شب تا کنون قبر حسین و یارانش را میکندم. ام سلمه همسر پیامبر گوید از وقتی پیغمبر وفات کرده تا امشب نوحه جن را نشنیدم و گویا فرزندم از دست رفته باشد. یک جن آمد و میگفت: «هلا ای دیده کوشش کن بگریه که گرید بر شهیدان بعد از من... بر آن جمعی که مرگ آنها کشانید بر جباری اندر جامه عید.» (اللهوف علی قتلی الطفوف / ترجمه فهری، ص139)
احادیث محرم | اخبار غیب امیرالمؤمنین به میثم تمار درباره واقعه عاشوراانتهایپیام /