یک‌شنبه 4 آذر 1403

از پژوهش‌های تقاضامحور تا پژوهش‌های نیازمحور

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش مشرق، احمدحسین شریفی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم در مطلبی با عنوان از پژوهش‌های تقاضامحور تا پژوهش‌های نیازمحور در کانال خود در ایتا نوشت:

این روزها فراوان از لزوم «تقاضامحور بودن پژوهش‌ها» سخن گفته می‌شود. به گونه‌ای که «تقاضامحوری» و «خودگردانی» از سوی وزارت عتف، به عنوان دو شرط لازم برای اجازه تأسیس هر نوع پژوهشکده‌ای (حتی در زمینه فلسفه و علوم پایه) در مراکز آموزش عالی کشور شمرده می‌شوند.

حتی وزارت عتف در یک کار بزرگ و ارزشمند و بی‌سابقه، سامانه‌ای باعنوان «نظام ایده‌ها و نیازها» (= نان) طراحی و راه‌اندازی کرده است و مشوق‌های خوبی برای ارتباط عملی و واقعی پژوهشگران با این سامانه هم تعریف کرده است و موسسه استنادی و پایش علوم و فناوری جهان اسلام (ISC) نیز سهم قابل توجهی از رتبه‌بندی مراکز آموزش عالی را به داشتن چنین پژوهش‌هایی اختصاص داده است.

اصل این اهتمام، امری ارزشمند و قابل تحسین است و نقشی جدی در تبدیل علم به فناوری و ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت و در نهایت تجاری‌سازی تحقیق و پژوهش دارد.

در عین حال، معتقدم این نگاه اگر به درستی مدیریت نشود می‌تواند آسیب‌هایی جدی و «سخت‌جبران» بر پیکره پژوهش کشور وارد کند.

توضیح آنکه: میان تقاضامحور بودن پژوهش و نیازمحور بودن آن تفاوت است؛

«تقاضامحوری»، هر چند بسیار مهم است اما این پیامد نامطلوب را هم دارد که پژوهشگران را تابع بازار و صنعت و جامعه می‌کند و استقلال فکری و خلاقیت ذاتی آنان را می‌ستاند. موجب انفعال پژوهشگر و موسسات پژوهشی می‌شود؛

اما «نیازمحوری» اگر معنای وسیع و گسترده «نیاز» مراد باشد، می‌تواند مدافع خلاقیت و پیشبرنده جامعه پژوهشی باشد. توضیح آنکه نیازها دو دسته‌اند: نیازهایی که خود نیازمندان (جامعه و صنعت) به آنها توجه دارند و به همین دلیل تقاضای تأمین آنها را دارند (که این نوع از نیازمحوری داخل در همان تقاضامحوری است)؛ و نیازهایی که هر چند واقعی‌اند اما خودِ نیازمندان به آنها توجه ندارند؛ و به همین دلیل تقاضایی نسبت به رفع آنها هم ندارند.

پژوهشگران به دلیل نخبگی ویژه‌ای که دارند، ممکن است تشخیص دهند که جامعه نیازمندی‌هایی دارد که خودش از آنها آگاهی ندارد به همین دلیل تقاضایی هم نسبت به آنها ندارد و به همین دلیل حاضر نیست که برای آنها هزینه کند. اگر مسؤولان و مدیران کلان جامعه نیز بخواهند آموزش و پژوهش کشور را بر مدار خواسته‌ها و تقاضاهای بالفعل صنعت و جامعه سامان دهند، نه تنها موجب انفعال نظام آموزش و پژوهش خواهند شد، بلکه موجب می‌شوند که تدبیری عالمانه و دوراندیشانه برای تأمین نیازهای واقعی اما ناخواسته صنعت و جامعه اندیشیده نشود.

«خواسته‌ها و تقاضاها» را همگان درک می‌کنند؛ و برای فهم خواسته‌ها نیازی به پژوهش نداریم! اما فهم «نیازها» چنین نیست؛ درک پاره‌ای از نیازها کار عامه مردمان نیست. فقط از عهده نخبگان و محققان برمی‌آید و حتی فهم و کشف پاره‌ای از نیازها توسط نخبگان و پژوهشگران نیز خود نیازمند پژوهش است.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.