استراتژی مخالف!
کالاهای فرهنگی، کالاهای استراتژیک هستند و تاثیرات ایجاد شده توسط آنها در طول زمان پایدار میشوند. عدم مصرف برخی از کالاها، برهم زننده بنیان زندگی بشر نیست؛ اما اگر رژیم مصرف کالاهای فرهنگی رعایت نشود، بنیان انسانیت را به هم میزنند و فرو میپاشند، به همین جهت این دسته از کالاها را کالای استراتژیک مینامیم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ فرهنگ، روش زندگی یک قوم را مشخص میکند و کالا نیز در اقتصاد، به تولیدی گویند که توسط سازنده به بازار عرضه میشود تا یکی از نیازهای انسان را تامین و رفع کند. به طور کلی کالاها در یک دسته بندی، به دو بخش مرئی (مادی) و نامرئی (خدماتی) مثل آموزشی، فرهنگی، هنری، مشاوره ای و... تقسیم میشوند.
* کالای فرهنگی و ویژگی های آن
کالاهای فرهنگی، کالاهای استراتژیک هستند و تاثیرات ایجاد شده توسط آنها در طول زمان پایدار میشوند. بعضی از کالاها اگر مصرف نشوند، برهم زننده بنیان زندگی بشر نیستند؛ اما اگر رژیم مصرف کالاهای فرهنگی رعایت نشود، بنیان انسانیت را به هم میزنند و فرو میپاشند، به همین جهت این دسته از کالاها را کالای استراتژیک مینامیم. کالای استراتژیک را اگر از بیرون به داخل کشور وارد کنیم غیر از اینکه استقلال ما را به خطر میاندازد، باعث تغییراتی در هویت ملی - دینی نیز خواهد شد.
ویژگی دیگر کالاهای فرهنگی، تأثیر آنها در دیپلماسی است؛ با این توضیح که بخش زیادی از دیپلماسی رسمی بر عهده دیپلماسی عمومی و بخش زیادی از دیپلماسی عمومی بر عهده دیپلماسی فرهنگی قرار دارد. لذا کالاهای فرهنگی مهمترین نقطه ارتباطی بین دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی عمومی است.
از طریق کالاهای فرهنگی، دیپلماسی فرهنگی و عمومی رشد میکند، همچنان که در کشورهای اطراف خود شاهد این موضوع هستیم. کشورهای ترکیه و کره جنوبی توانستهاند با دیپلماسی فرهنگی و هنری، تأثیرشان را بر فضای پیرامون افزایش دهند تا از این طریق، نفوذشان را نیز بیشتر کنند.
ویژگی سوم این نوع کالاها درآمدزا بودن آنها است و اینکه میتوانند باعث افزایش ارزشها نیز بشوند. بنابراین باید کالای فرهنگی را جدیتر بگیریم، زیرا فرهنگها اگرچه مفاهیم پایهای و بنیادینی مثل باورها، ارزشها و نگرشها را در بر میگیرند، اما تبادل و جابجایی این پایهها از طریق کالاهای فرهنگی صورت میگیرد.
* تاثیر کالاهای فرهنگی بر سبک زندگی انسان ها
سبک زندگی، منظومهای از انتخابها و ترجیحهای افراد است و سه خصوصیت اصلی فراگیری، استمرار و بازگویی باورها و در نهایت انتخاب برای افراد را در بر می گیرد. مصرف کالاهای فرهنگی امروزه از مهمترین زمینههای فعالیت در حوزه سبک زندگی به شمار می روند و به یکی از دغدغههای جامعه تبدیل شدهاند که باید در این زمینه فعالیتهای آموزشی مفیدی شکل گیرد، چراکه از این کالاها به عنوان معلمان جامعه یاد میشود. شبکه خانگی نیز یکی از کالاهای فرهنگی است که امروزه استفاده از آن بسیار رایج شده ناگفته پیداست که تأثیر زیادی بر سبک زندگی مخاطبانش نیز دارد.
در سال های اخیر تلویزیون با تکیه بر پرنفوذ و پر مخاطب بودنش که البته ماهیت ذاتی این رسانه در تمام دنیا است، با خیال داشتن مخاطب میلیونی، تلاش چندانی در جهت ارتقاء و درنوردیدن مرزهای جدید انجام نداده ولی در عین حال شبکه نمایش خانگی هر روز در جهت ارائه کارهای جدید گام های بیشتر بر میدارد. این در حالی است که در شبکه خانگی همانند دیگر تولیدات فرهنگی، نگاه سلیقهای حاکم است، اما باز بودن بیش از اندازه این فضا سبب شده بسیاری از مسائل انتقادی، اجتماعی و حتی گاه ابتذال آمیز در تولیدات شبکه نمایش خانگی دیده شود و همین موضوع دلیل توجه بیشتر مخاطبان به این رسانه شده است. لذا بخش کثیری از زمان آنها را به خود معطوف ساخته است.
* نقش تولیدات شبکه خانگی بر فرهنگ جامعه
نقش سریالها و تولیدات شبکه نمایش خانگی در سبد مصرف کالاهای فرهنگی خانواده پررنگتر از قبل شده است. دسترسی آسان به پلتفرمهای جدید و حذف لوحهای فشرده از جمله دلایل استقبال از این سریالها است. به ویژه که ستارههای سینما هم پایشان به شبکه نمایش خانگی باز شد و بسیاری از کارگردانهایی که در این حوزه فعالیت می کنند، با استفاده و بهرهگیری از این چهرهها راه فروش آثار خود را هموار کردهاند. اما نکتهای که این کالای فرهنگی را در مسیری غلط قرارداده، موضوع عدم نظارت بر تولید و محتوای این سریالها است.
طی سالهای اخیر شبکه حجم زیادی از تولیدات نمایش خانگی به ترویج مسائلی همچون عشق مثلثی یا حتی مربعی، همباشی و ولنگاری ارتباط فیمابین زن و مرد نامحرم و عادی جلوه دادن آن، موسیقیهای مبتذل، آرایشهای غلیظ و پوششهای ناهنجار پرداخته، با اصالت بخشیدن به زندگیهای اشرافی و پر زرقوبرق در این تولیدات، زندگی ساده و قشر پایین جامعه را به گونهای معرفی کرده که وجههای بد به آن داده میشود و شخصیت خوب داستان همواره کسانی هستند که زندگی مرفه تجملاتی، خانه و ماشین آنچنانی به اصطلاح لاکچری دارند.
اینکه چه کسی یا کسانی وظیفه نظارت بر این محتواها را دارند و پشت پرده این بیتوجهی چیست و نتیجه این عدم نظارت چه میشود، و دیگر سئوالات در این حوزه که مسئولان ذی ربط باید پاسخگوی آنها باشند موضوع بحث ما نیست، بلکه اینجا صحبت بر سر سواد مصرف این نوع کالای فرهنگی است امری که به خود ما یعنی مخاطب برمیگردد.
* نقش سواد مصرف کالای فرهنگی بر سبک زندگی و شکل گرفتن شخصیت انسانها
بر اساس نظر قریب به اتفاق کارشناسان و جامعه شناسان اهمیت سواد مصرف کالای فرهنگی تا آنجا است که سبک خاص زندگی ما را شکل داده، نیازها و تمایلات ما را سامان بخشیده و مواد لازم برای تولید تخیلات و رویاهایمان را فراهم می کند.
در بحث مصرف کالای فرهنگی دو اشکال عمده وجود دارد: اول نبود تعادل در مصرف کالای فرهنگی و دوم کمبود سواد مصرف کالای فرهنگی و مهارت استفاده از این نوع کالا در بین مردم است که سبب شده مردم هر نوع کالایی را قبول کنند. این برخورد انفعالی ما با کالاهای فرهنگی موجب شده که سرمایه داران، فرهنگ ما را رقم بزنند.
لذا باید توجه داشت که وجود هر کالای فرهنگی دلیل لزوم استفاده از آن نیست. چه بسا بخش زیادی از این تولیدات و کالاهای فرهنگی با ارزشها و اعتقادات و هنجارهای ما هماهنگ نیست و استفاده از آنها باعث تغییر ذائقه و سبک زندگی میشود. با توجه به اینکه فرهنگ از طریق کار بر روی نظام اولویتها قابل اصلاح است لذا باید مواجهه بیش از اندازه و بدون بینش عمیق که سبب الگوبرداری نادرست میشود را کنترل کنیم. با توجه به اینکه تغییرات بین نسلی، تعارضاتی بین سبک زندگی و برخی احکام عرفی و فقهی پیش میآورد، باید این مسئله با طراحی یک نظام جامع حل و فصل شود.
بنابراین مردم باید مهارت گزینشگری در انتخاب کالای فرهنگی را بالا ببرند تا بتوانند تاثیرگذاری برخی نمادها و مطالب طراحی شده از سوی دشمنان عقیده و باورمان را خنثی کنند. همچنین باید در پی مطالبهگری کالاهائی در شأن فرهنگ اصیل اسلامی از مسئولین باشند.
انتهای پیام /