اشاره سربسته به فاجعهای که دولت سابق درباره بنزین رقم زد
روزنامه اعتماد ضمن طرح این پرسش که «با بحران بنزین چه کار کنیم؟»، نوشت: ناترازی بنزین در ماههای تابستان شدت گرفته است.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه مینویسد: در فضای مجازی فیلمهایی از برخی شهرهای استان مازندران منتشر شده که نشانگر صفهای طویل مقابل جایگاههای بنزین است.«ایرنا» خبرگزاری رسمی دولت، این فیلمها را «شیطنت رسانهای» و «خوراک دادن به رسانههای بیگانه» و «شایعه پراکنی» خواند، اما بلافاصله در پارگرافهای پایینی خبر خود از «حجم بالای مسافرتها به این استان» خبر داد. در هر صورت، صفهای مقابل جایگاههای بنزین در استان مسافرپذیر کشور، بار دیگر این سؤال مهم را پیش روی مسئولان بخش انرژی قرار داده که با «بحران بنزین باید چه کار کنیم؟»
چرا از کلمه «بحران» برای وضعیت فعلی مصرف سوخت استفاده میکنیم؟ در دو سال گذشته مصرف روزانه 88 میلیون لیتر بوده، اما حالا به 122 میلیون لیتر رسیده است. یکماه پیش معاون شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی گفته بود: «اکنون 110 میلیون لیتر در روز بنزین مصرف میشود، اما در پالایشگاهها نهایتا حدود 98 تا 104 میلیون لیتر در روز تولید داریم، با افزایش واحدها تا جایی که توانستیم تولید را به 110 میلیون لیتر رساندیم، البته گاهی تولید را تا 117 میلیون لیتر هم رساندهایم، فعلا تا به امروز سر به سر هستیم».
دو سال آخر دولت روحانی با دو اتفاق مهم یکی در آبان 98 با افزایش قیمت بنزین و دومی در همان سال با همهگیری کرونا، شرایطی را فراهم کرد که مصرف بنزین همزمان با مکانیزم قیمتی با کاهش نیز مواجه شود. پس از کرونا، یکباره مصرف بالا رفت، اما تولید را نمیشود یکشبه بهاندازه مصرف بالا برد.
چه اتفاقی در شرایط حملونقل جادهای ایران افتاده که چنین مصرف بیسابقهای را رقم زده است؟ متهم اول خودروهای غیراستاندارد هستند. متهم دوم، ساخته نشدن پالایشگاه جدید است. در دهه 90 به واسطه تحریمها، استهلاک پالایشگاهها و مجتمعهای پتروشیمی نیز بالا رفته است. دولت سال گذشته اعلام کرد که در مجاورت پالایشگاه خلیجفارس، پالایشگاه جدیدی با نام شهید سلیمانی میسازد. اما باید توجه داشت که احداث یک پالایشگاه به 4 تا 5 سال زمان نیاز دارد.
متهم سوم، قیمتگذاری است. قیمت بنزین آخرین بار در آبان 98 افزایش یافت و بلافاصله به ناآرامیهای اجتماعی انجامید. اما تقریبا 4 سال گذشته و هم قیمت دلار با شوک مواجه شده و هم تورم بالاتر رفته است. اگر قیمت فوب خلیجفارس برای هر لیتر بنزین را یک دلار در نظر بگیریم و با توجه به قیمت هزار و 500 تومانی برای بنزین سهمیهای و 3 هزار تومانی بنزین آزاد، هر لیتر بنزین سهمیهای 48 هزار و 500 تومان و هر لیتر بنزین آزاد نیز 47 هزار تومان یارانه دریافت میکند تا به قیمتهای امروز به دست مصرفکننده ایرانی برسد.
به این آمار و ارقام که متعلق به یک سال پیش در همین روزهاست دقت کنید: روزانه یکهزار و 650 میلیارد تومان یارانه به بنزین سهمیهای و یک هزار میلیارد تومان یارانه به بنزین آزاد تعلق میگیرد که نشان میدهد دولت هر روز بیش از 2 هزار و 650 میلیارد تومان یارانه به بنزین میدهد. با یک حساب سرانگشتی یارانه پرداختشده به بنزین در ماه 79.5 هزار میلیارد تومان و در سال 954 هزار میلیارد تومان خواهد بود. این عدد معادل 64 درصد بودجه عمومی دولت در سال گذشته بوده است.
هم مسئولان وزارت نفت و هم نمایندگان مجلس به خوبی میدانند که چنین روندی قابل تداوم نیست. هر بار هم که موضوع افزایش قیمت بنزین به میان میآید با قدرت تمام وارد شده و میگویند هیچ خبری نیست و دولت برنامهای برای این کار ندارد. در میانه مخالفان و موافقان افزایش قیمت بنزین این سؤال مطرح میشود که آیا بهتر نیست وضعیت امروز کشور و شرایطی که در حوزه یارانه بنزین وجود دارد به سادگی و روشنی با مردم در میان گذاشته شود؟
در همین ترکیه، کشور همسایه ایران، به تازگی قیمت انواع سوخت بالا رفت و اعتراضهایی را هم برانگیخت. اما دولت اردوغان راهی جز این نمیدید و تلاش کرد روی تصمیم خود نیز پافشاری کند. اما چرا افزایش قیمت بنزین در چند سال گذشته آنقدر سخت شده که جرات و جسارت بالایی میطلبد؟ چرا نگرانی از تکرار حوادثی مانند آبان 98، دست دولت را برای تغییر مکانیزم کنونی قیمتگذاری که بخش زیادی از منابع را به جیب خودروسواران یا خودروسازان میریزد، بسته است؟
آیا هماکنون که برنامه هفتم در مجلس در حال بررسی است بهتر نیست به جای ساز و کارهای مبتنی بر «شوک درمانی» به مکانیزم عادلانه و کاربردی برنامه چهارم برگردیم که قیمت سوخت را طی یک برنامه 5 ساله به قیمت فوب خلیجفارس میرساند؟ آیا نمیشود از برنامههای شعاری و تکراری بنزین سه نرخی و فروش آن در بازار توسط مردم و «یارانه برای همه» عبور کرد و به سادگی از تجربههای پیشین درس گرفت؟».
گزارش روزنامه اعتماد، اعتراف سربسته به خیانت و خسارت بزرگی است که در دولت روحانی - ابتدا با حذف کارت سوخت و سهمیهبندی و ثابت نگه داشتن قیمت به مدت چهار سال، و سپس جهش انفجاری قیمت به میزان سه برابر - انجام شد. این سوء تدبیر مشکوک دولت روحانی در حالی است که وزیر نفت او علنا پالایشگاهسازی را کثافتکاری مینامید و اگر همت قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) در ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس نبود، چالش تامین بنزین ابعاد پیچیدهتری داشت.