اعطای نشان درجه یک هنری به قادر طهماسبی در حاشیه جشنواره شعر فجر

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اختتامیه هفدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر دقایقی پیش با حضور مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت ارشاد و جمی از شاعران و اهالی فرهنگ در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار شد.

یکی از بخش‌های اختتامیه هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر بزرگداشت قادر طهماسبی (فرید) از شاعران انقلاب اسلامی بود.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، حوزه هنری، نهاد کتابخانه‌های عمومی‌، مجمع ناشران انقلاب اسلامی‌، موسسه شهرستان ادب و دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز هدایایی را تقدیم قادر طهماسبی کردند.

اعطای نشان درجه یک هنری به قادر طهماسبی نیز از دیگر برنامه‌های بزرگداشت قادر طهماسبی بود و به دنبال آن خانه کتاب و ادبیات ایران برای قادر طهماسبی سفر به عتبات عالیات را به عنوان هدیه‌ای ویژه تدارک دیده بود.

همچنین از پوستر کتاب‌های فرید با عنوان «چله‌نشین» ادبیات نیز رونمایی شد. هم‌چنین در این مراسم اعلام شد که بر اساس تصمیم نهاد کتابخانه‌های عمومی‌، کتابخانه پارک پیروزی در خیابان پیروزی بنام قادر طهماسبی نام‌گذاری خواهد شد.

مصطفی محدثی خراسانی شاعر در بخشی از این برنامه با اشاره به نقش قادر طهماسبی در شعر انقلاب گفت: آقای فرید این جان شیفته و شفاف، این خلوت‌گزیده در میدان، این فریاد خاموش، این خاموشی فریاد‌، این حضور واحد، یکپارچه و ایستاده و محکم از استوانه‌های جریان‌ساز شعر انقلاب است، از ترسیم کنندگان افق‌هایی بودند که راه‌هایی را در حوزه شعر گشودند که تا پیش از آن این راه ها به دست کسی گشوده نشده بود و این افق‌ها ترسیم نشده بود.

قادر طهماسبی (فرید) نیز در این مراسم به قرائت سروده‌اش درباره ایران پرداخت. این شعر به شرح ذیل است:

ایران سربلند ایران سرفراز،

ایران هوشیار ایران هوشمند

هر چند داغداری و هر چند خسته دل

هر چند سوگواری و هر چند دردمند

تا دشمن حسود ز خشم جان دهد

با عاشقان سوته دل خود بگو بخند

خوش باش ای فلات شهیدان که دیر نیست

دستان شرقی تو بت غرب بشکند

با خاندان عشق تو را چون ارادت است

خوش باش و شاد زی که شدی آسمان پسند

ای پرچم بلند تو با عشق هم‌نشین

نام سبز پوش تو چون سرو سربلند

ما گردی از تو را به صبا هم نمی‌دهیم

هستیم همچو کوه بر این گفته پایبند

این بوی کربلاست که مستانه می وزد

از کاکل سپید دماوند تا سهند

زلفی ز دختران تو از شانه عفاف بیرون مباد

تا که پلشتان به هم زنند

ایران بی شهید و شهادت چه ظلمتی

یعنی تو را ز وحشت و ظلمت بیاکنند؟....