افتضاحی به نام ائتلاف / گروههای ضدایرانی چگونه به جان یکدیگر افتادند
گروهها و افرادی که سال گذشته قرار بود با کنار گذاشتن اختلافات، به صورت مشترک پروژه براندازی جمهوری اسلامی ایران را دنبال کنند، حالا به جان هم افتاده تشت رسوایی یکدیگر را بر زمین میکوبند.
به گزارش مشرق، اغتشاشاتی که سال گذشته و به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، هدفی جز تجزیه و نابودی ایران نداشت. از همین رو گروههای ضدانقلاب، از سلطنت طلبان و منافقین گرفته تا تروریستهای تجزیه طلب حول محور براندازی جمهوری اسلامی گرد هم آمدند.
نشست هشت نفر از لیدرهای اپوزیسیون ایرانی در دانشگاه جرج تاون شهر واشنگتن آمریکا که در بهمن ماه سال گذشته انجام شد نیز موید این امر است. دیکتاتورزاده پهلوی، عبدالله مهتدی، شیرین عبادی، گلشیفته فراهانی، حامد اسماعیلیون، علی کریمی، نازنین بنیادی و مسیح علینژاد از چهرههای ضدایرانی بودند که با حضور در آن نشست، از ائتلاف مضحک گروههای ضدایرانی خبر دادند.
جدای از ماهیت شرکتکنندگان نشست «آینده جنبش دموکراسی ایران» که هر کدام نقض غرض دیگری است، محتوای طرح شده در مباحث آن نشست، ماهیت خیانتکار و ویرانیطلب جریان ضدایرانی را به نمایش گذاشت. افزایش تحریمهای اقتصادی علیه مردم ایران و درخواست از غرب برای حمله نظامی به ایران از محورهای قابل توجه نشست مورد اشاره بود که جملگی شرکتکنندگان بر آنها تاکید داشتند.
اسفند ماه سال قبل نیز 6 نفر از اینها، بیانیهای ضدایرانی با عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی» منتشر کردند که در آن از تجزیه ایران حمایت شده بود. پهلوی، مهتدی، اسماعیلیون، علینژاد، بنیادی و عبادی امضاکنندگان این بیانیه ضدایرانی بودند.
اما حالا به نظر میرسد که همبستگی گروههای ضدایرانی به پایان خود رسیده و هر کدام از این گروهها درحال رسواسازی دیگری است. در همین رابطه میتوان به افشای درخواستهای ضدایرانی علینژاد و اسماعیلیون از غربیها مبنی بر انجام عملیات نظامی علیه کشورمان اشاره کرد.
درخواست بمباران ایران
آبانماه سال قبل بود که علینژاد و اسماعیلیون با حضور در نشستهای کنفرانس امنیت بینالمللی هالیفکس کانادا، به صحبت در ارتباط با آشوبهایی که با اسم رمز زن، زندگی، آزادی در حال انجام بود پرداختند. حالا پس از گذشت 5 ماه، برخی از چهرههای جریان اپوزیسیون با افشاگری نسبت به محتوای گفتوگوهای علینژاد و اسماعیلیون با غربیها، از اهداف آنها پرده برداشتند. بنا بر گزارشهایی که در این باره وجود دارد، اسماعیلیون به همراه علینژاد به کانادا رفتند تا غربیها را ترغیب به انجام جنگ مسلحانه علیه ایران کنند. چیزی که این چهرههای ضدایرانی در کنفرانس هالیفاکس به دنبالش بودند، ایجاد منطقه پرواز ممنوع روی آسمان کردستان ایران و در نتیجه بمباران مناطقی از کشورمان و همچنین گسیل جوخههای ترور به داخل ایران بود.
یار جدید منافقین هم لو رفت
سروش لشکری (ملقب به هیچکس) از رپرهای ضدایرانی است که حضور فعالی در اغتشاشات سال قبل داشت و به نوعی از لیدرهای ضدانقلاب در فضای مجازی به شمار میرود. او در جریان آشوبهایی که چند ماه قبل به راه افتاد، مردم را به تولید خشونت، ترور و قتل نیروهای مدافع امنیت فرا میخواند. حالا با افشاگری یکی دیگر از رپرهای ضدانقلاب، مشخص شده لشکری با منافقین در ارتباط بود و در نتیجه، از آنها دستور میگرفت. در روزهای اخیر اشکان فدایی رپر نزدیک به سروش لشکری، در حساب توئیتر خود از ارتباط لشکری و همسرش آزاده اکبری با سازمان منافقین پرده برداشت.
او با انتشار تصاویری از خانواده همسر لشکری نوشت: «دلیل جدایی سروش و ملتفت رابطه این آقا با تروریستهای مجاهدین بود نه چیز دیگر.
آزاده اکبری که اکنون ارتباط او و همسرش سروش لشکری با منافقین علنی شده، از گردانندگان صفحه مجازی 1500 تصویر، از صفحات اصلی جریان ضدایرانی است. اکنون با توجه به این رسوایی، بهتر میتوان در ارتباط با پشت پرده فعالیت صفحات ضدایرانی سخن گفت. گرچه لشکری علیرغم اذعان به وابستگی خانواده همسرش به منافقین، ارتباط خود با این گروه تروریستی را رد کرده، اما فعالیت او در جریان اغتشاشات سال قبل، بخوبی بیانگر هدایت او از سوی منافقین است. چنانکه در ماههای گذشته شاهد آن بودیم که هیچکس (سروش لشکری) مردم ایران را به انجام اقدامات مسلحانه و تروریستی که از اصول سازمان منافقین برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران است، تشویق میکرد.
آغاز درگیریها از پویش وکالت به رضا پهلوی
البته دعوای جریان ضدایرانی از آنجایی شروع شد که در روزهای ابتدایی بهمن ماه سال گذشته، رضا پهلوی با حضور در شبکه ضدایرانی منوتو خود را رهبر مخالفان جمهوری اسلامی خواند و از مردم و دیگر گروههای ضدایرانی خواست برای ادامه مبارزه با نظام جمهوری اسلامی به او وکالت دهند!
پس از این بود که سلطنتطلبان با راهاندازی پویشهای توئیتری و حمایت رسانهای «منوتو» دیکتاتورزاده پهلوی را به عنوان رئیس خود برای دوران پسابراندازی جمهوری اسلامی معرفی کردند. افرادی مثل علی کریمی و حمید فرخنژاد که جمهوری اسلامی را متهم به دیکتاتوری میکردند نیز به حمایت از دیکتاتورزاده پهلوی مشغول شده و شروع به تخریب گروههای مخالف این کارزار کردند. با این حال پویش «من وکالت میدهم» بر خلاف تصور پهلوی و سلطنتطلبان با استقبال گروههای ضدایرانی همراه نشد و واکنش انتقادآمیز این گروهها را در پی داشت.
در مقابل پویش وکالت، سازمان منافقین نیز دست به کار شده و ضمن انتقاد از پهلوی، خود را لایق رهبری جریان اپوزیسیون ایران برای مبارزه براندازانه معرفی کرد.
از سویی دیگر، گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله نیز در واکنش به اقدام رضا پهلوی، با صدور بیانیهای خود را لیدر اصلی آشوبهایی که با اسم رمز زن، زندگی و آزادی در جریان بود دانست.
دعوا بر سر سهم خواهی است
آنچه که از دعوای گروههای ضدایرانی که به افشای رسوایی یکدیگر رسیده پیداست، هر کدام از این افراد و گروهها به دنبال رهبری جریان اپوزیسیون هستند. این هم طنز براندازی است که گروههایی که مردم ایران را به براندازی جمهوری اسلامی دعوت میکنند و به آنها وعده آزادی و دموکراسی میدهند، بر سر ریاست جبههای که بارها از مردم ایران شکست خورده و تکلیفش مشخص است، یکدیگر را زیر تیغ تخریب و رسوایی میبرند.
منبع: ایرنا