افزایش خشونت علیه زنان در ایران همزمان با تغییرات اقلیمی؟
آخرین آمار سازمان ملل نشان میدهد که 70 تا 80درصد جمعیت مهاجران اقلیمی، زنان هستند. در یک نمونه در سال 1991 طوفان گورکی باعث مرگ 140هزار نفر در کشور بنگلادش شد. تعداد مرگ و میر زنان با نسبت 14 به 1 از مرگ مردان بیشتر بود. تحقیقات در مورد سونامی اندونزی که سال 2011 منتشر شد نیز نتیجه مهمی داشت. نرخ مرگ، رده سنی بالای 45 سال (38 درصد زن و 29 درصد مرد) و کمتر از 45 سال و بالاتر از 15...
به تاثیر تغییرات اقلیمی و خشکسالی بر وضعیت زنان و بهویژه خشونت علیه آنها در ایران، کمتر توجه شده است.
به گزارش هممیهن، سال 97 و با اوج گرفتن نگرانیها درباره تاثیر تغییرات اقلیمی بر زندگی زنان، همایشی با نقش زنان در گذر از تغییر اقلیم برگزار شد. محمد درویش، فعال محیطزیست که آن زمان دبیر سیاست محیط زیست در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری بود، در این همایش گفته که متاسفانه بسیاری در جهان نسبت به موضوع خطر تغییرات اقلیمی از منظر جنسیتی توجه ندارند. تغییرات اقلیمی برای کودکان و زنان خطرناکتر است. او آن زمان در این باره گفت: «خلاف گذشته اکنون از سوی مردم توجه خاصی به تغییرات اقلیمی میشود. باید دانست که تغییرات اقلیمی خطرات بیشتری را میتواند برای کودکان و زنان بیافریند. با این خطر باید به درستی و خردمندانه برخورد کرد.»
به اعتقاد درویش: «نهتنها هیچ دلیلی وجود ندارد که در برابر این خطر نتوانیم به درستی مقاومت کنیم بلکه تداوم فعالیتها منجر به تغییر رفتار سازنده و پیشبرنده میشود. با وجود فشارها، سختیها و دشواریهایی که زنان در زندگی دارند، اما همچنان در جامعه از تنگناهای بیشتری رنج میبرند و دچار تبعیضهای جنسیتی فاحشی هستند. این تبعیضهای جنسیتی به همراه برخی ویژگیهای بدنی که وجود دارد موجب میشود تا نسبت به دشواریهای اقلیمی، حوادث طبیعی و بلایایی که رخ میدهد، آسیبپذیرتر باشند.»
کارشناسانی مثل محمد درویش معتقدند تغییر اقلیم و برخی نابخردیها در شمال غرب کشور موجب شده است تا بیستمین دریاچه بزرگ جهان به یک کفه نمکی تبدیل شود: «مشکل فقط در خشک شدن این دریاچه نیست بلکه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و بعضأ جنسیتی پیدا کرده است.»
این فعال محیط زیست با بیان اینکه اکنون شاهد افزایش بزهکاریها در بسیاری از مناطق هستیم، گفته است که بیتوجهی به ملاحظات محیط زیستی فقط خسارت را به محیط زیست وارد نمیکند، بلکه خسارت آن به زیرساختهای یک زندگی پایدار وارد و در همه ابعاد این زیرساختها خدشهدار میشود. اخیرا توسط بخش توسعه سازمان ملل متحد گزارشی از ابعاد خطر تغییرات اقلیمی بر زنان و آسیبپذیری آنان منتشر شده است که براساس آن میزان آسیبپذیری زنان از فرآیند گرم شدن، طوفانهای مهیب و فعل و انفعالاتی که منجر به حاصلخیزی خاک شده 80 درصد بیشتر از مردان بوده است.»
اثرپذیری بیشتر زنان از پیامدهای تغییرات اقلیمی
آبان امسال هم معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی نشستی به مناسبت تقارن هفته سلامت زنان با روز جهانی تغییرات اقلیم برگزار کرد. ساناز سهرابیزاده، عضو مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم در این نشست گفت که زنان بیشتر از مردان تحت تاثیر پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیم قرار میگیرند همچنین زنان در کاهش پیامدهای تغییرات اقلیمی نقش گستردهای دارند و میتوان با بهرهگیری از ظرفیت و توانمندی آنها به نتایج خوبی رسید: «صحبت در مورد سلامت زنان با توجه به تغییرات اقلیم نشاندهنده بیاهمیت بودن سلامت مردان نیست. سلامت زنان و مردان در کنار یکدیگر امری جداناپذیر و بسیار حائز اهمیت و به هم وابسته است، اما در این نشست براساس موضوع مطرح شده، بیشتر به پیامدهای تغییرات اقلیمی بر زنان میپردازیم. این تغییرات با سرعت بالایی رو به افزایش است و بهتدریج پیامدهای ناگواری را برای اکوسیستم و سلامت انسانها درپی خواهد داشت.»
به گفته سهرابیزاده: «تغییرات اقلیمی یکی از چالشهای مهم جوامع انسانی است و کل مردم دنیا را تحت تاثیر قرار میدهد و عواملی همچون سن، نژاد، قومیت، فقر و جنسیت، میزان تاثیرگذاری پیامدهای تغییراقلیم بر جوامع مختلف را متفاوت میکند. در بحث جنسیت، منظور از تفاوتهای زن و مرد تفاوتهای فیزیولوژیک بین آنها نیست بلکه تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی بین این دو گروه مدنظر است که در تاروپود فرهنگ و اجتماع نهفته شده است. آسیبپذیری و ظرفیت نیز دو جزء جدانشدنی از یکدیگرند. افزایش ظرفیتپذیری موجب کاهش آسیبپذیری میشود و بالعکس افزایش آسیبپذیری خود نشاندهنده کاهش ظرفیتهاست.»
او با استناد به مطالعات انجام شده در سال 2007 در 141 کشور دنیا گفت: «کشورهایی که فاصله اجتماعی و اقتصادی در بین دو گروه زنان و مردان کمتر بوده است، مرگ و میر ناشی از بلایا نیز در این دو گروه تقریبا برابر بوده است؛ لذا شرایط اجتماعی و اقتصادی زنان میتواند تا حدودی توضیح دهد که تا چه میزان تحت تاثیر پیامدهای ناشی از سوانح و تغییر اقلیم قرار میگیرند.»
زنان بهای بیشتری میپردازند
براساس تحقیقاتی که توسط سازمانهای بینالمللی مختلف انجام شده، بحران اقلیمی منجر میشود تا زنان آسیبپذیرتر باشند و بهای بیشتری بپردازند. بحران اقلیمی به افزایش تبعیضها و خشونت علیه زنان دامن میزند. سال گذشته، همزمان با افتتاح کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی، یک مطالعه جدید بانک جهانی نشان داد که زنان، زمانی که به طورکامل توانمند شوند، خواهند توانست نیروی مهمی برای تغییر باشند، زیرا کشورها و شهروندان با تأثیرات تغییر اقلیم دستوپنجه نرم میکنند. بر اساس تحقیقات انجامشده زنان میتوانند این موازنه را تغییر دهند و برای سازگاری با شرایط اقلیمی تازه در صف نخست قرار دارند.
معاون توسعه پایدار بانک جهانی در این باره گفته است: «شواهد رو به رشدی نشان میدهد که زنان در مقایسه با مردان بهطور نامتناسبی در برابر تأثیرات تغییرات اقلیم آسیبپذیرتر هستند. به دلیل آسیبپذیری آنها در برابر بلایای طبیعی مکرر و شدیدتر مانند طوفان، سیل و خشکسالی ضروری است که زنان نقش محوریتری در ایجاد انعطافپذیری در تغییرات اقلیمی جوامع خود ایفا کنند.»
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) تاکنون بزرگترین و جامعترین مطالعه در مورد موضوع زنان و تغییر اقلیم را انجام داده است که دو سال طول کشید و بیش از 1000 منبع تحقیق را در برگرفت. کیت اورن، نویسنده اصلی این گزارش که سال 2020 منتشرشد، گفته است: «ما متوجه شدیم که خشونت مبتنی بر جنسیت فراگیر است و شواهد روشن و کافی وجود دارد که نشان میدهد تغییرات آب و هوایی خشونتهای مبتنی بر جنسیت را افزایش میدهد. با افزایش تخریب محیطزیست و استرس بر اکوسیستمها، کمبود و استرس را برای مردم ایجاد میکند و شواهد نشان میدهد در جایی که فشارهای محیطی افزایش مییابد، خشونت مبتنی بر جنسیت نیز افزایش مییابد.»
خشونت مبتنی بر جنسیت شامل خشونت خانگی، تجاوز جنسی، کارگری جنسی و ازدواج اجباری، ازدواج کودکان و همچنین سایر اشکال استثمار زنان را در بر میگیرد. این گزارش نشان میدهد که قاچاق انسان در مناطقی که محیط طبیعی تحت فشار و تغییر است، افزایش مییابد و بین خشونت مبتنی بر جنسیت و جرایم زیست محیطی مانند شکار غیرقانونی حیاتوحش و استخراج غیرقانونی منابع، ارتباط وجود دارد.
آخرین آمار سازمان ملل نشان میدهد که 70 تا 80درصد جمعیت مهاجران اقلیمی، زنان هستند. در یک نمونه در سال 1991 طوفان گورکی باعث مرگ 140هزار نفر در کشور بنگلادش شد. تعداد مرگ و میر زنان با نسبت 14 به 1 از مرگ مردان بیشتر بود. تحقیقات در مورد سونامی اندونزی که سال 2011 منتشر شد نیز نتیجه مهمی داشت. نرخ مرگ، رده سنی بالای 45 سال (38 درصد زن و 29 درصد مرد) و کمتر از 45 سال و بالاتر از 15 سال (30 درصد دختر، 27 درصد پسر) بودند.
از مجموع اعداد و آمارهای اشاره شده در گزارش جهانی ریسکهای طبیعی در پیوند با جنسیت و سن، به دقت اشاره میکند که آموزش و تواناییهای فردی، چون شنا تا چه اندازه میتواند در کاهش آسیبهای طبیعی موثر باشد. آمارها نشان میدهد که 64.2 درصد از مردان قادرند شنا کنند، در مقایسه با آن فقط 15.9 درصد از زنان در ارتباط با شنا آموزش دیدهاند.
تحقیقاتی که سال 2019 در اوگاندا انجام شد، نشان میدهد تأثیر تغییرات آب و هوایی چگونه خطر خشونت علیه زنان را تشدید میکند. در دورههای خشکسالی طولانی مدت، زنان و دختران سفرهای مکرر و طولانیتری را برای به دست آوردن غذا یا آب انجام میدهند که آنها را در برابر تجاوز جنسی آسیبپذیر میکند.
در گزارش منتشرشده توسط سازمان جهانی تغییرات اقلیمی، در 25 نوامبر 2019 (روز جهانی منع خشونت و تبعیض علیه زنان) به تاثیر تغییرات اقلیمی و رابطه آن با خشونت علیه زنان توجه شده است.
از میان اخبار