امام رضا (ع)؛ روایت مهربانی و الگوی مهرورزی / پنج الگوی اخلاقی امام رضا (ع) در مواجهه با مردم
امام رضا (ع) که به امام رئوف و امام مهربانیها ملقب است در میان اهل بیت (ع) بیش از هر چیز به مهربانی با اغیار و دشمنان خود شهرت دارد؛ چنانکه روایات متعددی از برخورد رئوفانه علیبنموسیالرضا (ع) با غیرمسلمانان، بردگان و افراد فرودستی که در زمانه خود خیلی مورد توجه نبوده اند، وجود دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، از اصول اخلاقی که در زندگی همه امامان فراوان دیده شده است، مهربانی است. امامی رئوف که در میان اهل بیت (ع) بیش از هرچیز دیگری به مهربانی با دشمنان، غیرمسلمانان، بردگان و افراد فرودستی که در زمانه خود خیلی مورد توجه نبوده اند، شهرت دارد. شاید بهترین و سادهترین تعریف درباره مهربانی این است که مهربانی به مردم گذرگاهی برای دستیابی به بهشت و مقامی ویژه در پیشگاه خداوند را برای یاری دهنده نوید میدهد. علی ابن موسی الرضا (ع) فرزند امام کاظم (ع) در بین ائمه اطهار معروفترین امام به عالم آل محمد و امام رئوف شهرت دارد. چرا لقب امام امام هشتم (ع) رضا است؟ محمد جلالی کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه امام رضا (ع) امام هشتم ما مسلمانان هستند میافزاید: برترین و مهمترین ویژگی این امام رافت و مهربانی او بود که در متواضع بودن و مردم دوستی ایشان خلاصه میگردد. کارشناس مذهبی ادامه میدهد: هر شخصی که برای بازگو کردن مسئله خود در حال حیات به امام رضا (ع) مراجعه میکرد حاجت روا میشد. جلالی با اشاره به کمک خالصانه امام رئوف به فقرا بیان میکند: روزی شخصی برای عرض حاجت به نزد امام رفتند و طلب سکه کردند، امام از میان جمعیت به طوریکه چهره معصوم ایشان دیده نشود از پشت در به آن شخص 200 درهم دادند، زمانی که یاران امام پرسیدند چرا اجازه دیدار ندادید فرمودند: ذلت سوال وشرمندگی در صورت محتاج نباید دیده شود، هیچ عملی دوست داشتنیتر از مهربانی و همدردی کردن با فقرا نیست. وی بیان اینکه نام امام رئوف علی بن موسی الرضا (ع) است، تصریح میکند: لقب ایشان را رضا گذاشتند به دلیل اینکه نه تنها خداوند بلکه دوست و دشمن هم زمانی که با امام رضا نشست و برخواست داشتند خرسند و با رضایت خاطر بر می گشتند. کارشناس مذهبی تاکید میکند: در حال حاظر هر شخصی اعم از مسلمان و غیر مسلمان که به زیارت این امام مهربانی میآید حتی اگر حاجت روا هم نشود باز هم از کرم ایشان با خوشحالی و احساس رضایت بر میگردد. جلالی با توجه به دوران طلایی امامت امام رضا (ع) اظهار میکند: زمانی که پدر ایشان موسی بن جعفر از دنیا رفتند در سال 183 هجری قمری ایشان به جای پدر در مدت 20 سال به امامت کردند، و در سالهای پایانی این امامت مامون عباسی امام را از مدینه به مرو فرا می خواند که به ولایتعهدی تحمیلی معروف است؛ و باعث شناساندن اسلام، تشیع، اهل بیت و علوم اسلامی و قرآنی به نمایندگان اذهاب و ادبیان شد. وی با اشاره لقب دیگر امام رضا (ع) میافزاید: لقب دیگر این امام مهربانی به عنوان عالم آل محمد شناخته شده که نشانگر علم ایشان در مناظرههای ادبیان مختلف در سطح بالایی به منزله ظهور رسیده است. امام رضا (ع) کانون رأفت و کرامت حسین محمدی کارشناس ارشد مذهبی گفت: همه مفاهیمی که در القاب امامان هستند به مهربانی معروف هستند و در همگی به عنوان نورالواحد یکسان است، اما برای هر کدام از امامان یک دورهای فراهم شده است که در آن یک یا چند صفت آنهازمان زمینه بروز پیدا کرده است. وی با اشاره به زیارت امام رضا (ع) میافزاید: همه افرادی که پس از شهادت ایشان به حرم امام مشرف میشدند اگرچه هم حاجت روا نمیشد، اما با احساس رضایت و خشنودی باز میگشتند. کارشناس ارشد مذهبی ادامه میدهد: علاقه مندانی که شیفته سخنان و کلامهای زیبا امام رضا (ع) هستند میتوانند به کتاب تحف العقول مراجعه کنند. محمدی با اشاره به روایتی از ساده زیستی و مهربانی امام رضا (ع) بیان میکند: در روایات آمده است که امام و جمعی از مردم در حمام حضور داشتند، که مسافری از کوه سرخ نیشابور وارد حمام شد و به امام رضا (ع) فرمود: پشت من را یک کیسه میکشی؟ امام فرمود: بله، و بعد رویش را و بعد پشتش را کیسه کشید. پیرمرد مسافر زمانی که تعجب مردم را مشاهده میکند میگوید: آقا کیست؟ و مردم میگویند: ایشان پسر فاطمه زهراست. علی بن موسی الرضا (ع). پیرمرد هنگامی که متوجه شد که این آقا امام رضا (ع) است، میخواست برگردد، اما امام فرمود: بشین تا کارم تمام نشود تو را رها نمیکنم. میدانستم تو از چند فرسخی به عشق دیدن من خواهی آمد به نیشابور، آمدی به این حمام رسیدی گفتی بد است با گرد و غبار چرک بروم پیش حضرت رضا (ع)، اما من خودم پیش تو آمدم. در اهمیت مهرورزی از منظر امام رضا (ع) همین روایات کافی است که نیمی از عقل را دوستی با مردم و راحت کردن مومن را اسباب راحتی روز قیامت معرفی کرده است. امام رضا (ع) فرمود: دوستی با مردم نصف عقل است. روایت ضامن آهو صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی میکند اما با ممانعت حضرت رضا علیه السلام مواجه میشود. ولی چون آهو را صید و حق شرعی خود میداند، در شکار آهو مبالغه و پافشاری میکند. امام حاضر میشود مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. شکارچی نمیپذیرد و آن وقت آهو به زبان میآید و سخن گفتن آغاز میکند و به عرض امام میرساند که من دو بچه شیری دارم که گرسنهاند و چشم بهراه هستند که بروم و شیرشان بدهم و سیرشان کنم. علت فرارم هم همین است و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمایید که اجازه دهد بروم و بچگانم را شیر دهم و برگردم و تسلیم صیاد شوم، امام رضا (ع) هم ضمانت آهو را نزد شکارچی میفرماید و خود را به صورت گروگانی در تحت تسلط شکارچی قرار میدهد. آهو میرود و بهسرعت با آهوبچگان باز میگردد و خود را تسلیم شکارچی میکند. شکارچی که این وفای به عهد را میبیند، منقلب میگردد و آن گاه متوجه میشود که گروگان او، حضرت علی بن موسی الرضا است. فورا آهو را آزاد میکند و خود را به دست و پای حضرت میاندازد و عذر میخواهد و پوزش میطلبد. شهادت غریبانه آقای مهربانی در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخنهای دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخنهایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهرآلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام ازآن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت، زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (ع) به شهادت رسیدند. مردم و دوستداران امام رضا (ع) وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام رضا (ع) را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه امام رضا (ع) را شبانه غسل دهند و در کنار قبر پدر خود هارون الرشید، در منزل حمید بن قحطبه در روستای سناباد به خاک بسپرند بعد ها آن مکان که به مشهد الرضا (ع) شهرت یافت (یعنی محل شهادت امام رضا (ع)، بتدریج در طول سالیان محل زیارت و سپس تجمع شیعیان گردید، و به گونه ای وسعت یافت که روستای سناباد در داخل مشهد قرار گرفت. امروزه جامعه اسلامی میتواند با الهام از راه و روش ایشان، به سر منزل مقصود رهنمون و از بار مشکلات و مسائل اجتماع کاسته شود. پنج الگوی اخلاقی امام رضا (ع) در مواجهه با مردم جایگاه اجتماعی و سیاسی ویژه امام رضا علیهالسلام در همه مناسبات و ارتباطات ایشان با مردم الگویی گرانبها است که میتواند مورد توجه حاکمان و مسئولان حکومتی قرار گیرد. جایگاه اجتماعی و سیاسی ویژه امام رضا علیهالسلام در همه مناسبات و ارتباطات ایشان با مردم، میتواند به عنوان سرمایه محتوایی و روشی گرانبهایی برای حاکمان و شخصیتهای برجسته و صاحب منصبان و البته پژوهشگران جامعه اسلامی مورد توجه قرار گیرد. نحوه ارتباط مسئولین و افراد شهیر و دارای سرمایه اجتماعی خاص با اقشار مردم، یکی از مهمترین مؤلفههای ایجاد حکومت و جامعه اسلامی و نیل به تمدن اسلامی است. اخلاق اسلامی مواجهه با مردم با همه تنوعات و طبقات مادی و معنوی شان، چیزی است که در این نوشتار از لابلای رفتار اجتماعی امام رضا علیهالسلام کاویده میشود. بیشک، رفتارهای حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام به عنوان ولی معصوم خداوند، متعال چنان که در ادامه خواهد آمد انطباق دقیق با مبانی و معارف دین مبین اسلام و نیز برگرفته از آیات نورانی قرآن و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله است. از نگاه دین اسلام و فارغ از همه تفاوتهای انسانها با یکدیگر، تقوا تنها ملاک برتری به شمرده میشود؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بی تردید، خداوند دانای آگاه است.» از همین رو، چه عالمان و ثروتمندان و صاحب منصبان و چه غلامان و خادمان حضرت رضا علیه السلام، با ایشان هم سخن میشدند و حتی بر سر یک سفره حاضر میشدند. ترجمان دیگر آیه شریفه مورد نظر، این کلام نورانی امام رضا علیه السلام است که در پاسخ به کسی که پیشنهاد جداسازی سفره غلامان را کرده بود فرمودند: ساکت! پروردگار ما، یکی است و پدر و مادر ما هم یکی، و پاداش همه بر اساس کردار است.» در سپهر هدایت، معجزهای بزرگتر از مهربانی وجود نداشته است. رسول خدا صلی الله علیه و آله بیش از آن که با معجزات و تلاش های دیگر انسانها را به اسلام دعوت کند با اخلاق و مهربانی فوق العاده خود، مس وجود آنها را به طلای ایمان تبدیل کرد؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند.» با وجود تدابیر شدید نظارتی علیه امام رضا علیه السلام توسط مأمون، اخلاق خوش و مهربانی زبانزد ایشان در مواجهه با اقشار مختلف مردم، موجب حفظ و ارتقاء سرمایه اجتماعی ایشان شد؛ تا آن جا که در زیارت جوادیه آن حضرت می خوانیم: سلام و درود بر امام مهربان.» قبل از این که انسان ها را بتوان با موعظه، تربیت و هدایت کرد، رفتار مربی، راهنمایی کننده است. از این زاویه، رفتار امام رضا علیه السلام بهترین الگوی تربیتی است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: مردم را با غیر زبانتان دعوت کنید.» به عنوان نمونه، مباحثه ای که حضرت با بزرگان ادیان دیگر داشتند تا هنگام اذان ادامه یافت و حضرت، خطاب به مأمون فرمودند: وقت نماز است. شخصی به نام عمران به حضرت عرض کرد: آقا بحث را قطع نفرمائید پرتویی از انوار هدایت بر قلبم تابیده احساس میکنم دلم خیلی نرم گردیده. امام رضا علیهالسلام فرمودند: نُصَلِی وَ نَعُود؛ [7] نماز میگزاریم و بازمی گردیم. سپس برخاستند و مأمون نیز بلند شد و نمازگزاردند و پس از بازگشت از نماز، عمران را فراخواندند و بحث را از سر گرفتند. این، نمونهای از نشان دادن اهمیت و دعوت عملی به نماز است. آراستگی ظاهری، اولین عامل مؤثر بر مخاطب بوده و قبل از هر سخن و کاری، بیان کننده بسیاری از نکات تربیتی است. روغن زدن به موها، عطر زدن، نگاه کردن در آینه، پوشیدن عمامه و انگشتر و نعلین از جمله سنتهای رسول خدا صلی الله علیه و آله در هنگام حضور در بین مردم بود. امام رضا علیه اسلام نیز به پیروی از سنت رسول خدا که تحقق عینی دین اسلام است همین گونه بودند. نقل شده که: فرش آن حضرت در تابستان، حصیر و در زمستان پلاس بود. لباس او [در خانه] درشت و خشن بود؛ اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت میکرد، لباسهای خوب و متعارف می پوشید و خود را میآراست.» نظر خواهی و مشورت با مردم سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره پیش روی امام رضا علیه السلام قرار داشت. مثل این که در مورد مشورت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با مردم فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله با یارانش مشورت میکرد. آنگاه در باره آنچه میخواست، تصمیم میگرفت.» امام رضا علیه السلام نیز همین رفتار را داشتند. مثل اینکه از حضرت رضا علیه السلام سؤال شد که چرا با غلام سیاه پوست خود مشورت می کنید؟ ایشان فرمودند: چه بسا خدای بلندمرتبه مشکلی را با زبان چنین شخصی برطرف نماید.» باشد که به همه ما به خصوص مسئولین جامعه اسلامی در هنگام مواجهه با مردم، اخلاق اجتماعی امام رضا علیه السلام را الگوی عملی خویش قرار دهیم. انتهای پیام /