سه‌شنبه 6 آذر 1403

امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌

تفاوت قلعه امیریه با سایر قلعه‌های باقی‌مانده در ایران این است که در این قلعه هنوز افرادی زندگی می‌کنند؛ انسان‌هایی که گویی جهان قدیم را در جهان جدید می‌زیند.

عصر ایران؛ اهورا جهانیان - امیریه، شهری بسیار کوچک در حاشیه کویرِ مرکزی ایران و یکی از شهرهای شهرستان دامغان در استان سمنان است. این کوچک‌شهر کویری، قبلاً روستایی بود به نام امیرآباد.

دامغان دارای مرغوب‌ترین پسته ایران و امیریه هم سرشار از باغ‌های پسته است. علاوه بر پسته، باغ‌های انگور و زردآلو و انار و سنجد و نیز مزارع خربزه و هندوانه امیریه پررونق و دل‌انگیز است.

امیریه با جمعیتی کمتر از 4000 نفر، مثل بسیاری از شهرهای کویری ایران، در اصل یک آبادی در حاشیه کویر است و هنوز بافت کاهگلی روستایی‌اش بر بافت نوساز آن غلبه دارد.

قلعه امیریه قدیمی‌ترین ساختمان این شهر است چراکه امیریه در آغاز تقریباً چیزی جز همین قلعه و یکی دو باغستان مجاور آن نبوده. این قلعه نزدیک به 200 سال قبل، در دوران قاجاریه ساخته شد و دیوارها و دروازه‌اش در واقع حصارهای یک شهر کوچک در آن دوران بودند.

از زمان ناصرالدین شاه و سپس در عصر 50 ساله پهلوی، در اطراف قلعه امیریه بناهای دیگری ساخته شد و وسعت این منطقه مسکونی افزایش یافت. کاروانسرای امیریه در نزدیکی قلعه، یکی از مهم‌ترین این بناها بود که هنوز هم باقی است.

امیریه با گذشت زمان و با ورود تجدد به ایران، از شهری تقریباً محصور در قلعه به روستایی بزرگ و فراتر از یک قلعه بدل شد. در ایران قلعه‌های بسیاری وجود دارند که هر کدام در دوران قدیم یک شهر محسوب می‌شدند. به غیر از قلعه امیریه، سایر این قلعه‌ها امروزه غیر مسکونی‌اند و صرفاً ارزش تاریخی دارند.

تفاوت قلعه امیریه با سایر قلعه‌های باقی‌مانده در ایران این است که در این قلعه هنوز افرادی زندگی می‌کنند؛ انسان‌هایی که گویی جهان قدیم را در جهان جدید می‌زیند. در این قلعه حدود 70 نفر، تقریباً 12 خانواده زندگی می‌کنند که برخی از آنها مردمان خود امیریه‌اند که از قدیم، نسل اندر نسل، در این مکان سکونت داشته‌اند ولی اکثریت این افراد اهل زابل‌اند.

زابلی‌های ساکن این قلعه، در طول تاریخ دویست ساله اخیر ایران، به دلایل گوناگون از زادگاه‌شان به سمت دامغان مهاجرت کرده‌اند و در قلعه امیریه ساکن شده‌اند و امروزه فرزندان آن‌ها همچنان مستاجران خانه‌های این قلعه‌اند.

احتمالاً فقر و فقدان امنیت در مناطق مرزی ایران در دوران قاجار، موجب شده عده‌ای از مردم زابل برای برخورداری از زندگی بهتر، به سمت مرکز ایران بیایند. در این مسیر، جمعی از آنان نهایتاً در دامغان و قلعه امیریه ساکن شدند و برخی هم به مناطق شمالی ایران رفتند و زندگی بهتر را نزدیک دریای خزر جست و جو کردند.

اهمیت امیریه در دوران قاجار ناشی از سکونت یکی از دختران ناصرالدین شاه در این منطقه بود. ناصرالدین شاه در اثر بدبینی به حاکم این منطقه و مناطق مجاور، او را کشت، سپس از کرده‌اش پشیمان شد و برای خاتمه یافتن غائله سیاسی برپاشده، دخترش را به همسری پسر حاکم مقتول درآورد.

قلعه امیریه مثل سایر قلعه‌ها قسمت شاه‌نشین داشت و باقی فضاهایش از آنِ رعیت بود. اکثر مردم امیریه ساکن این قلعه بودند و از میان آن‌ها، پیشه‌وران در داخل قلعه کار می‌کردند، کشاورزان هم در مزارع و باغستان‌های اطراف قلعه مشغول کار می‌شدند. دختر ناصرالدین شاه هم که در واقع همسر حاکم امیریه بود، در عمارت روبروی قلعه زندگی می‌کرد.

امیریه در دوران پهلوی، که هنوز روستایی بود که آن را امیرآباد می‌نامیدند، مهم‌ترین روستا در میان روستاهای پرشمار اطراف شهر دامغان بود. فرح پهلوی و امیرعباس هویدا نخست وزیر ایران در دوران حکومت محمدرضا شاه، از این روستای کویری بازدید کرده بودند و برخی از مردمان مسن امیریه آن دیدارها را نشانه اهمیت بیشتر این روستا نسبت به سایر روستاهای شهر دامغان می‌دانند.

تصاویر بازدید این دو مقام حکومتی بلندپایه رژیم شاه نیز در آلبوم‌های عکس مردم امیریه هنوز موجود است. اهمیت این روستا برای مقامات رژیم شاه، ناشی از موقعیت برتر تاریخی و سیاسی آن نسبت به سایر روستاهای دامغان بود؛ موقعیتی که در اثر حضور داماد ناصرالدین شاه به عنوان حاکم این منطقه، تدریجاً برای امیریه حاصل شده بود.

در دوران پهلوی برای بازدیدهای گاه و بیگاه مقامات حکومتی از این روستا و روستاهای مجاور، یک باند فرود هلی‌کوپتر در امیریه ساخته شد. امروزه هنوز بقایایی از آن دیده می‌شود.

قلعه امیریه در سال‌های اخیر بازسازی شده ولی کاروانسرای آن محتاج بازسازی و مرمت است. از آنجا که این کاروانسرای 200 ساله چند مالک شخصی دارد، توافق با آن‌ها برای بازسازی کاروانسرا دشواری‌های حقوقی خاص خودش را پیدا کرده است.

قنات امیریه نیز یکی از ساخته‌های مهم این آبادیِ دوران قاجاریه است که اگرچه امروزه خشک شده، ولی تا سی سال قبل منبع اصلی تامین آب لازم برای باغات و مزارع امیریه بود. در واقع این قنات عامل اصلی شکل‌گیری و رشد و تداوم تاریخی امیریه بوده است؛ چراکه آب مبنای آبادانی است و آب لازم برای زندگی در امیریه نیز با احداث این قنات تامین شد.

در دهه‌های 1960 و 1970 میلادی (1340 و 1350 خورشیدی)، امیریه جزو معدود روستاهای دامغان بود که دبستان و دبیرستان داشت. این امتیاز، که با تلاش ساکنان این روستا به دست آمده بود، موجب شده بود که امیریه روستایی فرهنگی در حاشیه کویر باشد و کودکان روستاهای مجاور نیز برای تحصیل هر روز به این روستا بیایند. کسانی هم که برایشان میسر بود، برای درس خواندن به دامغان می‌رفتند.

هنرستان امیریه در کنار مخابرات این روستا، از دیگر امتیازات آن نسبت به سایر روستاهای دامغان در دهه‌های 1970 و 1980 میلادی بود.

یکی از رسوم سنتی مردم امیریه، آیین گل‌غلتان است. این آیین برای نوزادانی که اولین بهار زندگی خود را می‌گذرانند اجرا می‌شود. اگر تولد نوزاد با فصل بهار و زمان رویش گل‌های محمدی مصادف شود، چند نفر از زنان فامیل، صبحگاهان برای چیدن گل به باغ‌ها و مزارع رفته و با ذکر صلوات، گل‌های محمدی را برای اجرای مراسم گل‌غلتان جمع می‌کنند.

پس از جمع‌آوری گل‌های چیده شده، آن‌ها را پرپر می‌کنند و نوزاد را در حمام خانه شست‌وشو می‌دهند و پس از خشک کردن تن نوزاد، او را میان پارچه‌ای که معمولاً سفید است و گل‌برگ‌ها در آن ریخته شده می‌خوابانند و دو نفر از اعضای خانواده چهار گوشه پارچه را در دست می‌گیرند و با صلوات و شعرخوانی، نوزاد را در گل‌برگ‌ها تطهیر می‌کنند.

مردم امیریه باور دارند که غلتاندن نوزاد در میان گل‌برگ‌های محمدی سبب طراوت و شادابی و دور ماندن او از زشتی‌ها و بیماری‌های گوناگون خواهد شد. همچنین معتقدند طراوات گل‌برگ‌ها از پوست بدن نوزاد محافظت کرده و کودک را خوشرو و سرزنده می‌دارد.

اهالی امیریه مثل اکثر مردمان مناطق کویری، سبک و سیاق زندگی‌شان سنتی است و میهمان‌نوازند و طبع شعر دارند. آن‌ها اگرچه مردمانی سنتی هستند ولی خشکه‌مقدس نیستند و مثل اکثر ایرانیان مذهبی، دین‌داری شان مانع توجه به دنیا نیست و بعضا در خانه و خلوت خود، در جمع محدود دوستان صمیمی و رازدار، شادکامانه زندگی می‌کنند.

کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه

وقتی موسیقی انسانیت می‌آموزد / مردی که همه عمر تنبک زد و ریتم‌های زندگی‌اش را خلق کرد (فیلم)

زن کماندار و شمشیرباز عربستان سعودی روی اسب را ببنید (فیلم)

فیلم های دیگر
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 2
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 3
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 4
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 5
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 6
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 7
امیریه دامغان؛ کوچک‌شهری در حاشیه کویر / زندگی در قلعه‌ 8