امالبنین، امالادب
اصالت مهمترین نکته در خصوص شخصیت حضرت امالبنین (س) است که میتوان به آن اشاره کرد، همین اصالت موجب شد که هر چهار فرزند این بانوی بزرگ جان خودشان را در راه دین و امام عصر خودشان فدا کنند. یک نویسنده عرب در کتاب خود راجع به حضرت امالبنین (س) مینویسد «امالبنین، امالادب بود»، به این معنا که ایشان خود اصل ادب است و اصالت ادب تمام قد در ایشان تجلی پیدا میکند و همین اصالت را به فرزندان...
به گزارش ایسنا، فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمالبَنین از همسران امام علی (ع) و مادر چهار فرزند به ترتیب حضرت عباس (ع)، عبدالله، جعفر و عثمان بود. عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه امالبنین (س) به اهلبیت بهویژه امام حسین (ع) را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کردهاند. به گفته شهید ثانی و مقرم امالبنین (س) نسبت به خاندان پیامبر، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود. از این رو خبرگزاری ایسنا در خصوص شخصیت حضرت امالبنین (س) و دلیل انتخاب شدن این بانو برای همسری امیرالمومنین (ع) با حسین شریعتزاده استاد اخلاق به گفتوگو نشسته است.
آقای شریعتزاده بارزترین ویژگی حضرت امالبنین (س) و دلیل انتخابشان برای همسری امیرالمومنین (ع) چه بود؟
اولین نکتهای که در مورد این بانوی بزرگ میتوان به آن اشاره کرد شخصیت خاص ایشان است، امام علی (ع) در طول زندگی خود برای انتخاب همسر تنها به دو انتخاب داشتند که یکی حضرت فاطمه (س) و پس از شهادت ایشان حضرت امالبنین (س) بود، در روایات بسیار آمده است که در اصالت همسرانی که انتخاب میکنید بسیار دقت داشته باشید.
پس از شهادت حضرت فاطمه (س)، امام علی (ع) با برادرش عقیل که در نسبشناسی عرب خبره بود، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، مشورت کرد. عقیل، فاطمه بنت حزام را پیشنهاد کرد.
اصالت مهمترین نکته در خصوص شخصیت حضرت امالبنین (س) است که میتوان به آن اشاره کرد، همین اصالت موجب شد که هر چهار فرزند این بانوی بزرگ جان خودشان را در راه دین و امام عصر خودشان فدا کنند. اگر به واقعه عاشور نگاه کنیم امام حسین (ع) چندین بار حضرت عباس (ع) را امتحان کرد، اما هربار شاهد هستیم که حضرت عباس (ع) میفرمایند که مادر گفته است که غلام شما باشیم، این تربیت و بیان نام مادر در کلام حضرت ابوالفضل (ع) نشان میدهد که این مادر تا چه اندازه در تربیت فرزندان کوشا بوده و در عین حال آنها را در خدمت اهلبیت (ع) پرورش داده است.
حضور در منزلی که پیش از آن مادری بوده و فرزندانی حضور داشتند قدری سخت است، به نظر شما چه رفتار و مدیریت باعث میشود که حضرت امالبنین (س) هم مورد احترام اهلبیت (ع) قرار میگیرد و هم فرزندانی در خدمت این خاندان تربیت میکند؟
بیشک رفتار حضرت عباس (ع) در روز عاشورا که خطاب به برادران خود گفت بایدی همهی ما امروز در راه امام خود فدا شویم برگرفته از تربیتی است که از دامن چنین مادری رقم میخورد. مادری که ادب، احترام، مناعت طبع و... را به فرزندان خود آموخته بود. در مورد شخصیت این بانو و ادب و اصالتشان میتوان به این نکته اشاره کرد که پس از گذشت مدتی از ازدواجشان، به امام علی (ع) پیشنهاد کرد او را به نام اصلیاش که فاطمه بود، صدا نزند، تا مبادا فرزندان حضرت زهرا (س) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان بیافتند. از اینرو امام علی (ع) او را امالبنین [مادر پسران] نامید.
عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه حضرت امالبنین (س) به اهل بیت (ع) بهویژه امام حسین (ع) را ستوده و از او به نیکی یاد کردهاند. به گفته شهید ثانی و عبدالرزاق مُقَرَم، حضرت امالبنین (س) نسبت به خاندان پیامبر (ص)، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود؛ به همین دلیل اهلبیت (ع) نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او میرفتند.
حضرت امالبنین (س) در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از شهادت فرزندانش باخبر شد هیچ چیزی نگفت و تنها از سرنوشت امام حسین (ع) پرسید و وقتی خبر شهادت امام را شنید، گفت «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین (ع) میشد و او زنده میماند.» و نقل است که در همان زمان گفت با این خبر رگ قلبم را زدید. این سخنِ ایشان را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهلبیت (ع) و امام حسین (ع) دانستهاند.
آیا حضرت امالبنین (س) در راه دین و بیان حق هم تلاش داشتند؟
این بانوی بزرگ در بسیاری از برهههای زندگی خود از امام علی (ع) دفاع کرد. ایشان پس از شهادت امام حسین (ع) و فرزندانش، هر روز با نوهاش عبیدالله (فرزند حضرت عباس) به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست. آمده است که ایشان در قبرستان بقیع میگفت «یا زهرا (س) خوب شد شما از این دنیا رفتید و ندیدید که با علی و فرزندانتان چه کردند»، در این میان اهل مدینه گرد او جمع میشدند و همراه او گریه میکردند. گفته شده که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه میشد و میگفت این بانو را آرام کنید، گریهها و گفتههای او دل آدم را به درد میآورد. در روایات تاریخی بسیار داریم که این بانو بسیار بنیامیه را رسوا کرد و حتی معتقدند که ایشان را در چنین روزی مسموم کردند و ایشان شهادتگونه از دنیا پر کشیدند.
کلام آخر
یک نویسنده عرب در کتاب خود راجع به حضرت امالبنین (س) مینویسد «امالبنین، امالادب بود»، منظور ایشان از امالادب یعنی مادر ادب نیست بلکه نویسنده معتقد است ایشان خود اصل ادب است و اصالت ادب تمام قد در ایشان تجلی پیدا میکند.
انتهای پیام