دوشنبه 5 آذر 1403

اهمیت «غیریت‌سازی» در گفتمان انقلاب اسلامی

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
اهمیت «غیریت‌سازی» در گفتمان انقلاب اسلامی

برای فهم و مراقبت از هویت، ارزش‌ها و آرمان‌ها، نیازمند تعیین مرزهای فکری و خطوط مواصلاتی با دیگران هستیم.

وقتی می‌گوییم گفتمان انقلاب اسلامی، یعنی ما یک سری مفاهیمی را داریم و مفاهیمی را نمی‌خواهیم داشته باشیم، یا ضدش هستیم و یا مفاهیم ما مثل رقیب‌مان نیستند، یا مقابل آن هستیم. این موارد در حقیقت «غیریت‌هایی» هستند در مقابل گفتمان انقلاب اسلامی. اصلاً نمی‌شود شما گفتمان داشته باشید ولی یک رقیب و یک «غیریتی» نداشته باشید.«غیریت‌سازی» رمز بقای هویت هر گفتمان است. در جلسات گذشته شاخصه‌های «اسلام ناب» به عنوان نقطه کانونی و دال مرکزی «گفتمان انقلاب اسلامی» و دال‌های شناور آن ازقبیل «آزادی»، «عدالت»، «اخلاق»، «معنویت»، «عزت»، «تقوای سیاسی»، «عقلانیت» و «انتظار»، نقش «مفصل‌بندی مفاهیم و دال‌های شناور»، «فراگفتمانی بودن اندیشه انقلاب» و مفصل بندی آن و در خصوص «مفصل شکن‌ها» بحث کردیم و در این نشست در باره «غیریت سازی» در گفتمان انقلاب اسلامی گفتگو می‌کنیم. اصولاً یک گفتمان زمانی شکل می‌گیرد که یک هویت پیدا کند، یک کیستی و هستی پیدا کند، یعنی خودش بشود. وقتی خودش شد، درمقابلِ غیر خودش می شود. به همین دلیل می‌گویند گفتمان‌ها همیشه یک غیری و یک رقیبی برای خودشان دست و پا می‌کنند. اگر گفتمان موجود بخواهد دوام پیدا کند باید یک رقیب داشته باشد، یعنی «غیریت سازی» کند وگرنه هویتش را از دست می دهد. برای فهم و مراقبت از هویت، ارزش‌ها و آرمان‌ها، نیازمند تعیین مرزهای فکری و خطوط مواصلاتی با دیگران هستیم. وقتی می‌گوییم گفتمان انقلاب اسلامی، یعنی ما یک سری مفاهیمی را داریم و مفاهیمی را نمی‌خواهیم داشته باشیم، یا ضدش هستیم و یا مفاهیم ما مثل رقیب‌مان نیستند، یا مقابل آن هستیم. این موارد در حقیقت «غیریت‌هایی» هستند در مقابل گفتمان انقلاب اسلامی. اصلا نمی‌شود شما گفتمان داشته باشید ولی یک رقیب و یک «غیریتی» نداشته باشید.«غیریت‌سازی» رمز بقای هویت هر گفتمان است. هویت «گفتمان» در حقیقت دو بخش جدی دارد: یکی اینکه من کیستم، چه چیزهایی دارم، چه ویژگی‌ها، چه شاخصه‌ها و چه عناصری در وجود من یا در وجود انقلاب اسلامی هست و یکی هم اینکه چه چیزهایی را ندارم و نباید هم داشته باشم. این خوبی‌ها را دارم آن بدی‌ها را ندارم. یعنی یک سری مفاهیم ایجابی و یک سری موارد سلبی با هم جمع می شوند و یک گفتمان درست می شود. انقلاب اسلامی وقتی تبدیل شد به یک گفتمان، از اول یک سری مفاهیمی را ایجاد کرد و گفت این‌ها موجودی من است. این ویژگی‌ها و شاخصه‌های من است. اینها را از من بگیرید من دیگر انقلاب اسلامی نیستم. اگر عناصر کلیدی «اسلام ناب» را از من بگیرید یعنی اصلا دیگر انقلاب اسلامی وجود ندارد. استقلال را از ما بگیرند دیگر انقلاب اسلامی نیستیم. اگر آزادی، اگر عدالت، اگر معنویت، اگر اخلاق، اگر سبک زندگی اسلامی ایرانی و اگر هرکدام از مفاهیم و دال های شناور را از انقلاب اسلامی بگیرند دیگر ما انقلاب اسلامی نیستیم. ما می‌گوییم استقلال داریم. یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی استقلال است. خوب بقیه کشورها چه؟ شما در دنیا نگاه کنید، خیلی از کشورها استقلال ندارند. بسیاری از این کشورها در خفا به مسئولین ما می‌گویند که ما با شما مشکل نداریم اما از آمریکا می‌ترسیم که با شما معامله کنیم. حتی با برخی معامله کرده‌ایم می‌گوید من می‌ترسم پول شما را بدهم چون آمریکا من را جریمه می کند، این یعنی عدم استقلال. ظاهرش این است که مردمشان هم می آیند پای صندوق و رای می دهند و دولت انتخاب می‌کنند اما دولتی است که استقلال و اقتدار ندارد و نمی تواند برای خودش تصمیم بگیرد. استقلال یعنی تمام سیستم تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها را خودمان انجام می دهیم، هیچ کسی به ما تحمیل نمی‌کند، در انقلاب اسلامی همین الان که در این شرایط هم هستیم این‌طور نیست که کسی در دنیا برای ما برنامه‌ریزی کند. این ویژگی استقلال است، این از هویت‌های انقلاب اسلامی است، یعنی ما مخالف «عدم استقلال» هستیم. عدم استقلال به عنوان یک نقطه منفی در ذهن ما است. وقتی ما می‌گوییم استقلال داریم یعنی آن چیزی که مخالفش هستیم، غیر ما است، دیگری است، «غیریت» ما است. ما الان به لحاظ موشکی جزء چند کشور برتر دنیا هستیم. یعنی ما فقط چند رقیب داریم، بقیه دنیا اصلا رقیب ما نیستند. ما با این‌ها رقابت می‌کنیم، ده سال یا بیست سال پیش، ما اصلا رقیب نبودیم ولی امروز یک هویتی به نام قدرت موشکی پیدا کردیم. گفتمان انقلاب اسلامی در سیستم امنیت دفاعی امروز در دنیا مطرح است یعنی وقتی می‌خواهند باشگاه قدرتمندان موشکی را اسم بیاورند چند گفتمان مطرح هست که یکی از آنها گفتمان انقلاب اسلامی است، یا در بعضی از چیزهای دیگر به همین شکل مطرح هستیم. یا مثلا ما وقتی یک کارخانه یا تکنولوژی را در کشور افتتاح می کنیم می بینیم که یک مسئولی که برای افتتاح آنجا رفته می گوید ما در این زمینه در خاورمیانه اول هستیم یا در شرق آسیا چندم هستیم یا در دنیا چندم هستیم، یعنی همین اول کار سریع «گفتمان سازی» می‌کنیم که ما کجای این دنیا قرار داریم. این گفتمان‌ها فلسفه دارند، حالا در موضوعات کلان انقلاب اسلامی هم ما می‌گوییم معنویت داریم فقط یک کشور در دنیاست که مبتنی بر معنویت است، یا استقلال یا سبک زندگی اسلامی و.. یعنی ما همیشه خودمان را که می خواهیم تعریف کنیم غیر خودمان را هم مشخص می‌کنیم که غیر ما چه کسانی هستند، فلسفه‌ی این کار در بحث گفتمان بسیار مهم هستند. با این کار هویت، امتیازات و شاخص‌های انقلاب معلوم می شود، به مردم امید داده می‌شود، اینکه با همه‌ی مشکلاتی که هست ولی ما این هستیم. ما بالاخره یک جاهایی مشکل داریم اما در این حوزه اقتدار داریم می خواهیم بگوییم به لحاظ اقتصادی ما مشکل داریم ولی به لحاظ موشکی و به لحاظ نظامی آمریکا هم نمی تواند با ما رقابت کند. گفتمان سازی در مقایسه‌ها خودش را نشان می دهد، ما می‌گوییم بله الان ما مشکل اقتصادی یا فرهنگی داریم اما بدانید ما به لحاظ قدرت نظامی در دنیا جایگاه داریم. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، دقیقاً گفتمانی صحبت می کند و می‌فرماید ما به لحاظ عدالت انتظارمان بیشتر بود که در عدالت برغم اینکه شعار مهمی بود و کارهایی هم کردیم اما می‌خواستیم بهتر از این بشویم ولی نشدیم به لحاظ اقتصادی یک کشوری با این همه ذخیره با این همه سرمایه نباید در این وضعیت باشیم گلایه داریم. بعد موارد دیگری را می گوید تا می‌رسد به قدرت نظامی، بعد فرماید اما به لحاظ قدرت نظامی ما یک روزی در این دنیا اصلا گفتمانی نبودیم، اما امروز ببینید که ابرقدرت‌ها دیگر جرات ندارند به تنهایی با ما روبرو شوند. این حالت گفتمانی دارد چرا این را برجسته می‌کنیم به خاطر اینکه می‌خواهیم گفتمان‌مان زنده و پویا باشد. یکی از بحث‌هایی که این روزها نسل وفادار و نسل انقلابی باید واقعا به آن توجه کنند این هست که نباید تحلیل‌های مایوس کننده داشته باشیم. به هر حال یک سری واقعیت‌ها هست اما باید برویم به سمت اینکه امید ایجاد کنیم. مردم حس کنند که بله مشکل داریم ولی بنا نیست که همیشه در این مشکل بمانیم، باید عبور کنیم و این گردنه‌ها را باید پشت سر بگذاریم. مردم باید حس کنند که ما در حال حرکت هستیم و آینده از آن ماست وضعیت ما بهتر می‌شود. ایجاد نا امیدی اصلا به نفع نظام و گفتمان انقلاب اسلامی نیست. یک فلسفه‌ی «غیریت‌سازی» این است که هویت را زنده نگه داریم و دائماً شارژ شود، نباید به سمت یأس و ناامیدی برود باید قدرت ملی را دائماً تقویت کنیم. گفتمان و «غیریت‌سازی» برای تولید قدرت است. یک فلسفه دیگر «غیریت سازی» تقویت وحدت ملی است. شما وقتی که بروید به سمت اینکه «غیریت» را بد جلوه بدهید، ویژگی‌ها عدم استقلال، عدم معنویت و... را به عنوان پدیده‌های بد جلوه دهید و ویژگی‌های مثبتی که خود دارید را برجسته کنید این باعث وحدت ملی می‌شود این باعث می‌شود جمع بیشتری جذب گفتمان انقلاب اسلامی بشوند ولی وقتی شما یک یأس و ناامیدی و شکست را بپذیرید عملا وحدت ملی مخدوش می شود. شما برای چه می‌روید رقیب برای خودت می‌سازید یا رقیب را برجسته می‌کنید؟ به خاطر این که اگر نقطه ضعفی دارید از آن مراقبت کنید، این نقطه ضعف‌ها همیشه به وجود می آیند ولی مرتفع می‌شوند. اما شما وقتی رقیبی برای خودت درست کردید که مثلا فرض کنید در دوران جنگ سرد آمریکا می‌رفت یک موشک امتحان می‌کرد و کلاهک هسته‌ای را آزمایش می‌کرد دو روز بعدش شوروی هم همان کار را می‌کرد چرا؟ چون می خواست بگوید که فکر نکنید من عقب ماندم من هم این قدرت را دارم. این رقابت‌سازی را ایجاد می‌کند برای تضعیف رقیب و رقیب اگر زودتر فکر این نباشد عقب می ماند و عملا گفتمان تضعیف می‌شود. یک فلسفه‌ی دیگر «غیریت سازی» این است که ما از هویت‌مان مراقبت وحفاظت کنیم. هویت‌ها دائما در حال پوست‌اندازی هستند و ما باید مرتب مراقبت و تقویت کنیم نگذاریم که این گفتمان تضعیف شود یکی از کارهایی که در انقلاب باید به این سمت برویم، پوست‌اندازی است و رفتن به سمت بهتر شدن. یعنی به لحاظ انتخاب مسئولان دستگاه‌ها و ساختارها سرمایه ملی، اعتماد ملی و... هیچ وقت نباید بگذاریم که شاخص به سمت پایین بیاید و اگر به سمت پایین بیاید یعنی گفتمان دارد تضعیف می شود. یک فلسفه‌ی دیگر «غیریت سازی» در گفتمان این است که ما می‌خواهیم ضعف‌های رقیب را برجسته کنیم در مقابل اینکه برجستگی‌های خودمان را تقویت می‌کنیم ضعف‌های رقیب را هم برجسته کنیم و به رخ بکشیم. با این برجسته‌سازی می‌خواهیم ضعف‌های رقیب را نشان بدهیم برای اینکه خودمان تقویت بشویم و همیشه هم اینطور نیست که رقیب ما دشمن ما باشد بعضی وقت‌ها دشمن هم نیست ولی غیر ما است. یک مورد دیگری به عنوان فلسفه‌ی «غیریت‌سازی» می‌شود مطرح کرداین است که نظام دانایی تقویت شود، مفاهیم تقویت شود و عشق به وطن عشق به انقلاب وابستگی و وفاداری به دست آورده این‌ها تقویت شود و تقویت این ها یک نظام فکری و یک نظام فلسفی درست می‌کند که همه زیر چتر آن فکر می‌کنند. یکی دیگر از فلسفه‌ی «غیریت‌سازی» مشروعیت بخشی انقلاب اسلامی است. اینکه انقلاب اسلامی یک پایگاه و یک خاستگاه معنوی داشته و مشروعیت نظام ولایی را ما از دین گرفتیم و با کمک مردم تبدیل کردیم به یک مشروعیت منسجم ملی. مشروعیتی که ریشه در آموزه‌های دینی دارد و اینکه یکی از آن آموزه‌های دینی حضور مردم هست، مردم بخشی از اراده‌ی الهی هستند درایجاد این نظام. پس خاستگاه نظام ما یک خاستگاهی است که ریشه در آموزه‌های دینی‌مان دارد. هر چقدر قدرت مشروعیت نظام بالا برود مردم امیدوارتر می‌شوند کارآمدی نظام بالا می رود یعنی نظام موفق‌تر می شود. در بیانه‌ی گام دوم رهبری هفت مورد را به عنوان پیشران‌های انقلاب اسلامی مطرح می کنند که آینده انقلاب را باید روی این ها بسازیم. حالا اگر در این هفت مورد مثلا در معنویت و اخلاق ما بی‌اخلاق شدیم بی معنویت شدیم معنویت مان کمرنگ شد از دست دادیم معنا و مفهومش این است که ما دیگر برای آینده پیشرانی به اسم معنویت اخلاق نداریم دیگر روی آینده حساب نکنید یا اگر موارد دیگر مثل علم و پژوهش، سبک زندگی، و.... هویتش از دست بدهد یعنی اینکه شما نسبت به آینده امیدوار نیستید. عقلانیت انقلاب اسلامی به ما می‌گوید که باید گفتمان انقلاب اسلامی را در بخش «غیریت سازی» بازسازی کرد و آن تعصبات انقلاب را باید احیا کرد. وفاداران انقلاب با بی‌توجهی وبی انگیزه گی مبارزه کنند این ها جزء آفات جدی انقلاب اسلامی است، انقلاب اسلامی با همین چیزها مبارزه کرده است تا توانست تفکر انقلابی را احیا کند. دعای امام راحل پشت این انقلاب هست، تلاش‌های مخلصانه‌ای برای این انقلاب کشیده شده است. این انقلاب در واقع ارثیه‌ی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است و همه دلسوزان به نظام باید تلاش کنند تا این انقلاب به دست صاحب اصلی‌اش برسد. ان‌شاء‌الله

کد خبر 1725946