اگر تیم ملی در رنکینگ پایین آمد تعجب نکنیم / بازیکنان نه، ایجنتها قیمتگذاری میکنند
یک کارشناس فوتبال میگوید چرخه تولید بازیکن در لیگ ایران ضعیف شد و عملکرد خوبی ندارد به همین دلیل هم قیمت بازیکنان بالاتر رفته و هم تیم ملی از این موضوع آسیب میبیند.
به گزارش ایسنا، لیگ برتر فوتبال و جام حذفی مدتی است که به پایان رسیده و تیمها درگیر بازار نقل و انتقالاتند و با شناخت مربیان و بازیکنان جدید خود را برای فصل بعدی آماده میکنند. با جلال چراغپور، کارشناس فوتبال درباره کیفیت فصل قبلی لیگ صحبت کردیم که در زیر آن را میخوانید. کیفیت لیگ برتر در فصلی که گذشت "کیفیت لیگ ما به سمت بالا حرکت نمیکند یعنی رشدکننده و پیشرونده نیست. دلایل زیادی برای این حرف وجود دارد. دلیل اول این است که سرعت بازیکنسازی یا پیدا کردن بازیکنان جدید در لیگ ما بسیار محدود است. این محدودیت از چند طرف معلوم میشود. مثلا بعضی از بازیکنان خارجی که به ایران میآیند میتوانند 10 سال در لیگ ایران بازی کنند. بازیکنانی مثل مگنو باتیستا و شیبما. چطور وقتی بازیکنی مثل تیموریان به انگلیس میرود فقط یک فصل میتواند آنجا بازی کند و بعد تیمش و لیگش را عوض میکند و به سطح پایینتری میآید؟ یا بقیه لژیونرها یا به کشورهای دیگر میروند یا به ایران برمیگردند. وقتی خارجیها بازیکنان ما را نمیخواهند تازه آن بازیکن در ایران خواهان پیدا میکند و به تیم ملی دعوت میشود. شما با یک سکه طلا هر جا بروید به یک اندازه نمیتوانید خرید کنید. فوتبال هم همینطور است. بازیکنی مثل شیبما 10 سال در ایران میچرخد. یا کرار جاسم که چندین سال در ایران بود و به هر قیمتی او را میخواستند. یا همین منشا که در استقلال و پرسپولیس بازی کرد و باز او را در گلگهر دیدیم. این چه سطحی است که منشا هم میتواند در استقلال و پرسپولیس بازی کند و در پایان میتواند در گل گهر بازی کند؟ اینها نشان دهنده رشد نکردن سطح لیگ است. "
بازیکنان داخلی "این درباره بازیکنان خودمان هم صدق میکند. مثلا مهدی کیانی چند سال در تراکتور بازی میکند و وقتی قلعهنویی به سپاهان میرود او هم به آن تیم میرود و سه سال هم آنجا بازی میکند و هنوز هم خبری از بازنشستگی نیست. وقتی یک مولفه ثابت به نام انسان و عضله انسان کارکرد 10 ساله وجود دارد این چه چیزی را نشان میدهد؟ این نشان میدهد که سطح لیگ نه تنها رشد نمیکند بلکه پایین میرود. وقتی علی کریمی به بایرن مونیخ رفت یک مدت محدود توانست پا به پای آنها بازی کند و بعد جا ماند. علی دایی وقتی به آلمان رفت مدت محدودی توانست بازی کند. بازیکنی مثل ژاوی وقتی در اسپانیا تمام میشود تازه به لیگهای عربی میرود و اربابی میکند. جالب اینجاست وقتی لیگهای عربی هم بازیکنی را مساعد نمیدانند آن بازیکن به لیگ ما میآید. پس بیدلیل نیست که ما هفتمین لیگ آسیا هستیم. در حالی که تیم ملی ما در رنکینگ فیفا اول است یا دوم. عناصری که در لیگ هستند تمام شدهاند اما بازی میکنند. این یکی از شاخصههایی است که میگوییم لیگ رو به بالا حرکت نمیکند. لیگی که رو به بالا نیست نمیتواند برای تیم دوم آسیا (تیم ملی) بازیکن بسازد. تولید برای تیم ملی صفر نیست اما به اندازه نیاز نیست. مثلا در دفاع تیم ملی از زمان کیروش تا الان فقط 5 بازیکن داریم. این خودش یک سیگنال است. وقتی لیگ، پویایی نداشته باشد تیم ملی آرام آرام پایین کشیده میشود. اگر تیم ملی در رنکینگ سوم شود نباید تعجب کنیم. " چرخه مربیان قدیمی و ورود جوانترها "مولفه سوم این است که چه کسانی لیگ را میچرخانند؟ منظورم مربیان است. ظرف لیگ 15 سال است که با 20 مربی پر شده است. به نظر شما این افراد به صورت نامحدود خلاقیت و حرف نو دارند؟ نه ولی ثابتند. در لیگ ما آدمهایی که تغییر نمیکنند و ثابت هستند زیادند و به فوتبال ملی ضرر و زیان میرسانند چون با طرز تفکر ثابت تیم درست میکنند. بیشتر مربیان جوان هم که به این ظرف اضافه میشوند برای موفقیت از همان الگوی قبلی استفاده میکنند و طرز فکر و شیوه کار جدید به فوتبال اضافه نکردهاند و امکان به وجود آوردن یک طرح نو را ندارند. باشگاه هم تحمل نمیکند و با دو باخت شغلشان به خطر میافتد. مربیان جوان ما متزلزلند و کارهای عجیب و غریب میکنند. تیم میخواهد به آسیا برود، به اینها پیشنهاد میدهند و این مربیان هم قبول میکنند و پرپر میشوند. مثل منصوریان که با استقلال در آسیا از العین 6 گل خورد. منصوریان داشت مربی خوبی میشد اما نصف او در آن بازی آب شد و از بین رفت. الان هم نویدکیا و رحمتی سرمربی سپاهان و شهر خودرو شدهاند. یا مجیدی که در استقلال بود. او هم ضربه خورد. مجیدی میتوانست یک مدت دستیاری میکرد یا زمان دیگری به استقلال میآمد. این موج جدید مربیان هم در حال حل شدن هستند. " پیشبینی فصل بعدی "با همین مولفهها میتوان فصل بعدی لیگ برتر را پیشبینی کرد. الان جذب مربی و بازیکن خارجی ممنوع شده است و بازیکنان با نژادهای مختلف دیگر به ایران نمیآیند. حضور افرادی با نژادهای گوناگون در لیگ، بازیکنان ما را وادار میکرد در طول مسابقه عکسالعملهای گوناگون داشته باشند. اما الان ظرف فوتبال ما از یک ژنریک تشکیل شده است. در این ژنریک ثابت تولیدات خاص هم به وجود نمیآید. کاری که فوتبال دنیا برعکسش را انجام میدهد. حالا کسی که قرار است از بین این بازیکنان، افرادی را به تیم ملی دعوت کند با بازیکنانی با خصوصیات مشابه مواجه میشود و هیچ برتری وجود ندارد. مثلا فلان بازیکن همان مدلی توپ را لو میهد که بهمان بازیکن. یعنی بازیکنان دقیقا عملکردشان شبیه هم میشود. در نتیجه هر دفعه کار ما برای صعود به جام جهانی سختتر میشود. " قانون منع جذب بازیکن و مربی خارجی "یک هافبک وسط، مثل علی کریمی را در نظر بگیرید. میبیند که کسی پستش را تهدید نمیکند. با خودش میگوید من که برای تیم دوم جدول ردهبندی لیگ ایران بازی میکنم قیمتم همین است که میبینید. مثل ویترین یک مغازه که اتیکت قیمت روی کالا خورده است. باشگاه هم چون میداند مثل این بازیکن وجود ندارد قیمتش را قبول میکند. همچنین جریانی موازی با فوتبال در حال قیمتگذاری روی بازیکنان است و بازیکن خودش قیمت نمیگذارد. جریان موازی، ایجنتها و شرکتهای جا به جا کننده قیمت تعیین میکند. اینها لیگ را رصد میکنند و به همدیگر اعلام میکنند که مثلا در این فصل بازیکن در حد و اندازه علی کریمی یا بازیکنان دیگر تولید نشده و آنها در خطر نیستند. بعد از این قیمتگذاری میشود و بازیکنان هم قبول میکنند. در فایلهای این شرکتها همه خصوصیات بازیکنان ثبت میشود و قیمتگذاری میکنند. شما وقتی میخواهید به جشنی بروید برای تهیه کت و شلوار اقدام میکنید. مثلا به شما میگویند قیمت این لباس 4 میلیون است. یا توانش را دارید و میخرید یا به یک مغازه معمولی میروید. یواش یواش کارتان به کت و شلواریهای ناصرخسرو میرسد. بازیکنی مثل علی کریمی که پیشنهاد به دلاری دریافت میکند ایجنتهایش همان پول را به ریال تبدیل میکنند و به باشگاه ایرانی درخواست میدهند. باشگاهها هم وقتی با چنین درخواستهایی مواجه میشوند با یک جست و جوی ساده در بین بازیکنان لیگ متوجه میشوند در بعضی از پستها تولید بازیکن وجود ندارد. " انتهای پیام