این همه داور در انتخابات فوتبال ایران چه میکنند؟ / داوران لیگ هنوز یک ریال پول نگرفتهاند! / سودای هیاترییسه با تاکتیک یک ردصلاحیتشده
معلوم نیست دو نماینده داوران در هیات رئیسه فعلی فدراسیون، چه گلی بر سر همکاران خود و فوتبال مملکت زدهاند که حالا تعدادشان برای سهمخواهی از قدرت دورقمی شده! جالب اینکه این جماعت در انتخابات شورایشهر هم با همین اعتماد به نفس ثبتنام کرده بودند، اما با وجود اتمام نیمی از لیگ، هنوز هیچ دستمزدی برای داوران شاغل واریز نشده!
اگر تا دو دوره گذشته انتخابات فدراسیون فوتبال، به زحمت یکی دو چهره از جامعه داوری دیده میشد، حالا با انبوهی از داوران بازنشسته در انتخابات مواجه هستیم که برای رسیدن به صندلی هیات رییسه با هم در جدل و رقابت هستند.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ میزان هجوم داوران فوتبال برای ثبت نام در انتخابات هیات رییسه فدراسیون، حالا شگفت آور شده و تعداد آنها نزدیک است دو رقمی شود!
این وضع در شرایطی رخ داده است که دو داور قدیمی یعنی فریدون اصفهانیان و هدایت ممبینی در دوره جاری، هیچ عملکرد مثبتی در فوتبال ایران نداشته و کارنامه بسیار ضعیفی از خود بر جای گذاشته اند.
الگوی غلط یک داور بازنشسته در فوتبال قحط الرجال ایران
فریدون اصفهانیان که ابتدا با شهرت حاصل از قضاوت در لیگ فوتبال، وارد شورای شهر زنجان شده بود، چنان در فوتبال صاحب قدرت شد که با رای اعتماد مجمع در دو دوره هیات رئیسه جای گرفت؛ اما سرانجام در این دوره رد صلاحیت شد و نهادهای نظارتی اجازه ندادند، وی سومین دوره چهارساله را هم در راس تشکیلات فوتبال سپری کند. او تمام تلاش خود را کرد که همراه حیدر بهاروند با تاییدیه فیفا به انتخابات دهم اسفند برگردد، ولی هشیاری برخی رسانهها و افشای خطرات این نقشه، اجرای آن را عقیم گذاشت.
چرا این همه داور در انتخابات فوتبال ایران حضور دارند؟
به جرات می توان گفت در فوتبال هیچ کشور دیگری، داوران تا به این اندازه برای گرفتن سهم از قدرت دورخیز نمیکنند.
در حالی که به زحمت چند فوتبالیست و مربی سابق را در فهرست نهایی کاندیداهای فدراسیون میبینیم، مشخص نیست این همه داور، برای چه منظوری دنبال رسیدن به صندلی هیات رییسه فدراسیون فوتبال اند؟!
گویا داوران متوجه تخصصی بودن مبحث مدیریت فوتبال و اداره فدراسیون نیستند و هجوم آنها میتواند لطمات سنگینی همچون غرامت 200میلیارد تومانی در قرارداد ویلموتس را بر فوتبال ایران تحمیل کند. اگر جای هدایت ممبینی یا اصفهانیان، فردی که از مسایل کلان فوتبال حرفهای سردرمیآورد در هیات رئیسه حضور داشت، شاید امروز فوتبال کشور از ناآگاهی همقطاران مهدی تاج ضربه نمیخورد و اوضاع تیم ملی در مقدماتی جام جهانی، میزبانی رقابتهای قارهای، نتایج تیمهای ایرانی در رده های پایه آسیا و جذب اسپانسر و کسب درآمد به مراتب بهتر از شرایط افتضاح امروز بود.
جالب اینکه ممبینی برای بیش از دو سال مسئولیت کمیته بازاریابی یعنی قلب اقتصاد فوتبال ایران را بر عهده داشت، ولی جز بیتدبیری تخمی نکاشت و جز جیب خالی و ناکامی برداشت نکرد.
جالب اینکه شش داور حاضر در عکس فوق برای انتخابات شورای شهر هم ثبت نام کرده بودند که از میان آنها جز علیرضا فغانی، مابقی برای هیات رئیسه فدراسیون هم نام نویسی کرده اند. این نشانگر اعتماد به نفس عجیب و کاذب جامعه داوری ایران برای به عهده گرفتن مناصبی است که در مورد آن تخصص زیادی ندارند. به این جمع، چهار پنج چهره دیگر از جع داوران را بیفزایید تا به اپیدمی عشق به میز مدیریت بین آنها پی ببرید.
دو داور هیات رئیسه در این چهار سال چه گلی بر سر داوران و فوتبال زدند؟
اگر این جماعت داور از ثبت نام فلهای در انتخابات فدراسیون، دفاع از حق داوران در تصمیمات عالی مدیریتی فوتبال کشور است، در دوره جاری با دو نماینده به چنین هدفی رسیده بودند، در حالی که اکنون با گذشت نیمی از فصل باشگاهی لیگ برتر فوتبال ایران، ریالی بابت دستمزد قضاوت به حساب داوران فعال و شاغل واریز نشده است! یعنی پیشپاافتادهترین حق داوران نیز توسط نمایندگان آنها پیگیری و وصول نشده و حضور دو داور قدیمی، کمکی به تحقق مطالبات این جامعه زحمتکش نکرده است.
طرح اجرای VAR در فوتبال ایران با وجود تبلیغات فراوان و وعده های بیشمار، سرانجام پیاده نشد و همان امکانات اولیه داوری مثل سیستم رادیویی یا هندزفری داوران هم به زحمت بسیار تهیه شد که درباره آن حرف و حدیث بسیار است و حتی گفته میشود بودجه آن از محل تفاوت نرخ ارز دستمزد داوران بین المللی تامین شده که نیاز به بررسی و راستی آزمایی دارد.
رانت قضاوت و نظارت و ادامه راه اصفهانیان توسط مسعود مرادی؟
حالا به نوشته برخی رسانههای ورزشی، شایعه شده مسعود مرادی که به عنوان مشاور با دپارتمان داوری ارتباط دارد و البته در چیدمان داوران بازی های لیگ برتر، لیگ آزادگان (لیگ یک و دو) با علیرضا سهرابی همکاری می کند، با شیوه فریدون اصفهانیان در حال تلاش برای جمع آوری رای اعضای مجمع فدراسیون فوتبال است.
یکی از نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال مدعی است مسعود مرادی که امیدوار است با توجه به رد صلاحیت فریدون اصفهانیان، پس از راهیابی به هیات رییسه فدراسیون، ریاست کمیته داوران را بر عهده بگیرد، با سهرابی رییس دپارتمان داوری ائتلاف کرده و در چیدمان داوران لیگ یکی و حتی لیگ دویی هماهنگی کامل را با هیات های فوتبال در سراسر ایران انجام می دهد تا در انتخابات دهم اسفند ماه به عنوان کارشناس رای بیاورد و عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال شود.
البته این که هر نامزدی برای جلب آرای اعضای هیات رییسه تلاش و رایزنی کند ایرادی ندارد؛ اما این تماس ها و تلاش ها شائبه استفاده از رانت را ایجاد می کند. از مسعود مرادی که در داوری فوتبال ایران چهره ای سرشناس بوده، چنین رفتاری عجیب و بعید است.
کاش تمامی نامزدها به خصوص آنها که به دلیل همکاری جاری با فدراسیون فوتبال، دسترسی به اعضای مجمع برایشان آسان تر است، اجازه بدهند انتخابات عادلانه برگزار شود و رقابت تا این حد نابرابر نباشد که یک عده از قبل با رانت و نفوذ برای خود رای جمع کنند.
تاکتیک سفرهای استانی با حکم ناظر و جمعآوری رای
اولین بار حیدر سلیمانی، کارشناس داوری بود که در یک افشاگری گفته بود: این که فریدون اصفهانیان در پنج هفته ابتدایی لیگ برتر بیستم از 35 داور و 70 کمک داور و در مجموع بالای 100 داور و کمک داور از سی استان استفاده کرده، بیارتباط با انتخابات هیات رییسه فدراسیون فوتبال نیست و احتمالا سرپرست کمیته داوران برای آن که در انتخابات هیات رییسه رای بیاورد، سعی میکند با تمام استانها در تماس باشد و از تمام آنها داور و کمک داور بگیرد.
اصفهانیان بر اساس همین افشاگری، لیگ برتر فوتبال ایران و تیمهایی که هر یک با دهها میلیارد تومان بودجه بسته شده اند را به موش آزمایشگاهی داوران کمتجربه و گمنام بدل ساخت تا از این آزمایشگاه، اکسیر بقای خود در تخت پادشاهی فوتبال را استخراج کند. فرمولی که به جواب نهایی نرسید و با رد صلاحیت وی بی مصرف ماند.
صلاحیت فریدون اصفهانیان تایید نشد و سفرهای استانی او و تلاشهای استانی اش بی نتیجه ماند، اما حالا شایعه شده یک داور بازنشسته دیگر در حال استفاده از این ترفند است. کاش این شایعه کذب و بیاساس باشد و داوران پا را از گلیم خود بیش از این درازتر نکنند و کمی هم به فکر ارتقای دانش و سطح کیفی قضاوتها در لیگهای داخلی باشند که هر هفته شاهد بحران و جنجال بین باشگاهها و هواداران و مربیان و بازیکنان نباشیم.
نویسنده: صادق لودریچه