بازتعریف عدالت سرزمینی و توسعه هویتمحور
وزیر میراث فرهنگی در یادداشتی نوشت: ضرورت بازاندیشی بنیادین در حکمرانی فرهنگی و توسعهای کشور به روشنی احساس میشود.
وزیر میراث فرهنگی در یادداشتی نوشت: ضرورت بازاندیشی بنیادین در حکمرانی فرهنگی و توسعهای کشور به روشنی احساس میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر، سیدرضا صالحیامیری، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در یادداشتی نوشت: توسعه، هنگامی که از محدودیتهای سنتی فراتر میرود، نه صرفاً رشد اقتصادی است و نه افزایش شاخصهای کمی، بلکه فرآیندی است پیچیده که در آن عدالت، هویت و سرمایه اجتماعی در متن زندگی مردم بازتولید میشوند. تجربه تاریخی ایران نشان داده است که تمرکز منابع، تصمیم و سرمایه اجتماعی در مراکز، نه تنها شکافی ساختاری میان متن و پیرامون ایجاد کرده، بلکه به نوعی انزوا و فقدان پیوند میان فرهنگ و زندگی روزمره مردم در حاشیهها انجامیده است. این شکاف، که میتوان آن را «زخم مزمن تاریخی» نامید، سالها مانع تحقق توسعه پایدار شده است و امروز ضرورت بازاندیشی بنیادین در حکمرانی فرهنگی و توسعهای کشور به روشنی احساس میشود.
سیاست دولت چهاردهم، برآمده از فهم عمیق این واقعیت، تلاشی است در جهت بازتعریف نسبت قدرت و مکان و بازتوزیع عدالت فضایی - فرهنگی. توسعه، اکنون از مرکز به پیرامون، از پایتخت به شهرستانها و از متن به حاشیه منتقل میشود. سفرهای میدانی به شهرستانهای حاشیه استان تهران، از رباطکریم و پرند تا نصیرشهر و انجمآباد، تجلی فلسفهای عملی است که میگوید شناخت واقعی نیازها تنها در صحنه زندگی مردم ممکن است، نه در گزارشها و نمودارهای ستادی.
میراثفرهنگی، از کاروانسرای «حاجکمال رباطکریم» تا «قلعهسنگی پرند»، پیوندی زنده میان گذشته و حال، میان هویت و زندگی جاری مردم است. پرند با مدرنیته خود، حامل تاریخی است که باید احیا شود و رباطکریم، با توسعه صنعتی، هنوز حافظه کاروانها و مسیرهای تاریخی را در خود نگه داشته است. هر بازدید و هر اقدام فرهنگی، بازسازی سرمایه نمادین و اجتماعی است؛ سرمایهای که بنیان اعتماد، تعلق و انسجام ملی را شکل میدهد و زمینه توسعه هویتمحور را فراهم میآورد.
توسعه بومپایه و مردممحور، در عمل با افتتاح بومگردیها و کلنگزنی مجتمعهای گردشگری تحقق یافته است. این اقدامات، نشاندهنده پیوند سرمایه بخشخصوصی با حمایت دولت و بازتوزیع عدالت فرهنگی و اقتصادی در مقیاس خرد است. شعار «هر روستا، یک بومگردی» نیز بازتعریف نقش روستا بهعنوان موتور فرهنگی و اقتصادی منطقه و حلقهای فعال در شبکه ملی توسعه و گردشگری ایران است.
تحول نهادی نیز، با تشکیل کمیته توسعه زیرساختهای گردشگری استانها به ریاست استاندار و دبیری مدیرکل میراثفرهنگی استان، تبلور حکمرانی چندسطحی هوشمند است. این ساختار، امکان تصمیمگیری سریع، کاهش بوروکراسی و تسریع توسعه را فراهم میآورد و همزمان، نظارت ستادی و انسجام ملی را تضمین میکند. حکمرانی چندسطحی، در حقیقت الگویی است برای انتقال قدرت تصمیم به متن واقعیتها، بدون کاهش انسجام ملی و ایجاد پاسخگویی واقعی و صحنهای.
در این نگاه، میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، ابزار قدرت نرم فرهنگی و بازسازی سرمایه اجتماعی هستند. وقتی دولت در دل زندگی مردم تصمیم میگیرد، سیاست از زبان «آمرانه» به زبان اعتماد و تفاهم تبدیل میشود و توسعه شامل تولید امید، هویت و حس تعلق نیز میشود.
ایران امروز در آستانه بازتعریفی تمدنی است؛ بازتعریفی که توسعه را از حاشیه میجوشاند و به متن میرساند و سرمایه فرهنگی و اجتماعی حلقههای زنده میان گذشته، حال و آینده را برقرار میکند. سیاست عدالت توزیعی دولت چهاردهم، مسیر بازآفرینی ایران متکثر و واحد است؛ ایرانی که در آن تفاوتها تهدید نیستند بلکه ظرفیت انسجام ملیاند و هر شهرستان و هر روستا، بخش زندهای از روایت ایران فرداست.
آینده ایران، آیندهای است که در آن میراث به سرمایه، فرهنگ به قدرت نرم و توسعه به عدالت و امید بدل میشود. مسیر تحول، از رباطکریم و پرند آغاز شده اما به همه ایران امتداد مییابد و بازتعریفی بنیادین از رابطه دولت، مردم و سرزمین ارائه میدهد؛ بازتعریفی که تاریخ، هویت و زندگی را پیوند میزند و ایران را به مدلی جهانی از توسعه پایدار مبتنی بر عدالت، هویت و حکمرانی هوشمندانه تبدیل میکند.