بازگشت به سرزمین یادها و خاطرات هور در «شکارچیان ماه»
بایرامی در «شکارچیان ماه» سراغ رزمندهای رفته که بهرغم پایان نبردها هنوز دل در گرو آن ایام دارد و خاطراتش او را به جایی کشانده که روزگاری محل حماسه رزمندگان دفاع مقدس بوده.
بایرامی در «شکارچیان ماه» سراغ رزمندهای رفته که بهرغم پایان نبردها هنوز دل در گرو آن ایام دارد و خاطراتش او را به جایی کشانده که روزگاری محل حماسه رزمندگان دفاع مقدس بوده.
خبرگزاری مهر_ گروه فرهنگ و ادب: رمان «شکارچیان ماه» نوشته محمدرضا بایرامی چندی است توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است.
بستر زمانی داستان این رمان، سالهای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس است. راوی آن نیز یکنگهبان شرکت تعطیلشده در جنوب است که جنگ زندگیاش را متحول کرده است. این راوی بناست از خلال سطور و صفحات رمان «شکارچیان ماه» وضعیت مناطق هور را در جنگ روایت کند. او پیش از شروع جنگ، نگهبان یکباغ تاک بوده و با شروع تجاوز نیروهای بعثی به خاک ایران، مسئول حراست از منطقه جنگی را به عهده گرفته است.
بایرامی پیش از شروع متن داستان، این تذکر را به مخاطبش داده که داستان، همانقدر به واقعیت نزدیک است که پلنگِ سر کوه به ماه. به این ترتیب حوادث، اماکن و شخصیتهای قصه، هرچند هم واقعی به نظر برسند یا در تاریخ با همیناسامی آمده باشند، همه خیالی هستند.
«شکارچیان ماه» در 13 فصل نوشته شده است.
علی الله سلیمی نویسنده و پژوهشگر یادداشتی را با عنوان «بازگشت به سرزمین یادها و خاطرات هور» درباره این کتاب نوشته است که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
«ادبیات دفاع مقدس در دهههای اخیر فراز و نشیبهای زیادی داشته و حالا به جایگاهی رسیده که بشود انتظار داشت آثاری پخته و ماندگار به قلم آن گروه از نویسندگانی که همواره در این عرصه قلم زده و از رشادتها و حماسههای آن دوران نوشتهاند، خلق و منتشر شود. در راستای چنین انتظاری اخیراً اثری داستانی به قلم محمدرضا بایرامی منتشر شده که در ادامه آثار قبلی این نویسنده، اثر متفاوت با موضوع دفاع مقدس است و پیامدهای جنگ در سالهای اخیر را محور داستان قرار داده است.
محمدرضا بایرامی که خود از نویسندگان صاحبسبک و پیشکسوت ادبیات دفاع مقدس است، در رمان جدید خود؛ «شکارچیان ماه» به سراغ رزمندهای رفته است که بهرغم پایان نبردها و گذشت چند دهه از پایان جنگ تحمیلی، هنوز دل در گرو آن ایام دارد و پیوند خاطراتش او را به جایی کشانده است که روزگاری محل حماسههای رزمندگان در دوران دفاع مقدس بوده است. شخصیت محوری داستان، مردی به نام «صابر» است که در زمان جنگ حضور مؤثری در میادین نبرد داشته است. او مهارتی در زندگی شخصی خود داشته که در زمان جنگ مورد توجه فرماندهان نظامی قرار میگیرد و او را به گروههای ویژه منتقل میکنند. مهارت ویژه صابر، تیر انداختن در تاریکی است که پیش از شروع جنگ و در مزرعه خانوادگی آموخته است.
فصلهای اولیه داستان شکارچیان ماه به مرور خاطرات صابر از روزهای زندگی در یکی از محلههای جنوب تهران اختصاص یافته که در آن، مخاطب با شکلگیری شخصیت انقلابی این رزمنده آشنا میشود. صابر یکی از جوانان محله است که در بحبوحه حوادث اول انقلاب در برنامههای پایگاه مسجد محله مشارکت دارد و همزمان شاهد فعالیت گروههای چپ است که از معابر محله برای تبلیغ مرام و ایدئولوژی خود استفاده میکنند.
شهادت یکی از بچههای محله، یوسف، صابر را راهی جبههها میکند و او تا پایان جنگ با جبهه و جنگ و رزمندگان به نوعی ارتباط دارد و در سالهای بعد از جنگ هم در یک مزرعه خانوادگی واقع در اطراف تاکستان روزگار میگذراند، اما در یکی از این روزها به واسطه دیدار مجدد با یکی از افراد مؤثر در زمان جنگ، برای کار نگهبانی به منطقهای خشک در هور میرود و با دیدن برخی نشانههای بر جا مانده از دوران دفاع مقدس در منطقه هور، دوباره یادها و خاطرات آن دوران به ذهنش هجوم میآورد و بخش دیگری از داستان با تداعی این خاطرات شکل میگیرد. بخشی از خاطرات گذشته به شکل روایتهای مستقل در قالب یک فصل جداگانه بیان میشود و بخشی دیگر در قالب ترکیبی از اتفاقهای زمان حال و تداعی خاطراتی همسو در زمانهای گذشته روایت میشود.
حوادث رمان هر چه جلوتر میرود، به زمان حال داستان نزدیک میشود: «طوفان گرد و خاک شروع شده بود و رملهای ریز با خودش میآورد. ماشینها به سختی دیده میشدند. برگشت به جایی که جنازه پیدا شده بود. دیگر بوی خوشی نمیآمد و یا او احساسش نمیکرد. این پارههای استخوان از آنکه بود؟ شاید اصلاً نظامی نبود و رهگذری بود راه گم کرده که در همین جا عمرش تمام شده بود. اما چه کسی دفنش کرده بود؟ و چرا تا حالا سراغش را نگرفته بودند. شاید مردی بود که در حال عبور ناگهان گرفتار خمپاره سرگردانی شده بود در جایی پرتی، بی آن که کسی از سرنوشتش اطلاع پیدا کرده باشد. رو به قبله خوابیدنش اما نشان میداد که او را دفن کردهاند. اگر کسی کشته بودش، دلیلی نداشت که رو به قبله دفنش کند.» صابر ذهن چند پارهای دارد؛ از یک سو آمده است به عنوان نگهبان یک مکان دور افتاده انجام وظیفه کند و از سوی دیگر، نشانههایی در آن مکان دور افتاده میبیند و حوادث و اتفاقهایی از گذشته در ذهنش تداعی میشود که او را از زمان و مکان فعلی جدا میکند و به زمانهای دور در گذشتههای نه چندان دور میبرد که همراه سایر دوستان رزمنده در عملیاتهای نظامی آن دوران حضور و نقش مؤثری داشتهاند.
منطقه هور که حالا بر اثر اتفاقها و بحرانهای زیست محیطی به یک منطقه خشک و بدون آب و علف تبدیل شده، در ذهن و خاطرات صابر، جایی است که زمانی مملو از آب و نیزارهای وسیعی بوده و رزمندگان دوران دفاع مقدس برخی فعالیتهای اطلاعاتی - نظامی و حتی عملیاتهای جنگی را در میان نیزارهای این منطقه به انجام رساندهاند. ذهن صابر در جست و جوهایش میان خاطرات گذشته، شخصیتی بنام بنیامین را به یاد میآورد که بهرغم در سایه بودن هنگام عملیاتها، نقش کلیدی در موفقیتهای رزمندگان در اغلب عملیاتهای آن دوران داشته است. داستان با روایت پایان زندگی او به پایان میرسد.»
کتاب «شکارچیان ماه» در 386 صفحه، شمارگان هزار و 250 نسخه و قیمت 165 هزار تومان عرضه شده است.