باکو و ابوظبی مواظب هزینههای دام تلآویو باشند
باکو و امارات، نقطه عطف زمان و شرایط مرحلهای را در نظر بگیرند و مسئولیت ماجراجوییهای جنگ نرم و اطلاعاتی و اقدامات ضد امنیتی صهیونیستها را به عهده نگیرند.
به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: از ویژگیهای دوره گذار در نظم جهانی این است که همه بازیگران اصلی منطقهای و جهانی، به دنبال بازبینی کارتهای بازی خود و ائتلاف و اتحادهای جدید یا حتی بازنگری در محاسبات راهبردی خود هستند. جابهجایی مرکز ثقل قدرت جهانی بر بسیاری از رویکردها، محاسبات و دستهبندیها تأثیر میگذارد یا محور و دستهبندیهای گذشته را سست و ناپایدار مینماید.
در نگاه سنتی تابهحال، تنش تاریخی چین و هند، یک فرصت راهبردی برای امریکا و غرب بوده تا در استراتژیهای مهار چین، روی این پارامتر حساب کند، ولی امروز منافع کلان راهبردی در حفظ فضای ثبات و امنیت از یکسو و مناسبات ریشهدار و راهبردی هند و روسیه از سوی دیگر، شانس بهرهمندی غرب از تحولات منطقهای، جهانی و تنشهای فزاینده امریکا با چین و روسیه را به شدت کاهش میدهد. صهیونیستها و حکومتهای امریکا و اروپا، در سناریوهای فریب و دیپلماسی فرسایشی، چندین دهه منازعه اسلامی و عربی با صهیونیستهای اشغالگر را به نقطهای رساندند که استراتژیهای بزرگ صهیونیستی از ابتدای تشکیل این رژیم، برای عبور از منازعه بدون هرگونه هزینه و عادیسازی مناسبات این رژیم با رژیمهای عربی و اسلامی، گسترش یافت.
ولی از سوی دیگر تحولات نظم جهانی موجب شده بسیاری از پارامترها و محاسبات جدید، حتی بر این رویکرد اثر گذاشته و حاصل دههها سازشکاری را سست کرده و در مرز فروپاشی قرار دهد. اینکه صهیونیستها هیچگاه فکر نمیکردند که بحرانهای داخلیشان، گریبان موجودیت آنها را بگیرد یا حامیان غربیشان، اولویتهای جدیدی پیدا کنند که با مطلوبیتهای صهیونیستی متفاوت و گاه متعارض است، باعث شده که شتاب و سرعت رخدادهای از هم گسستن بنیانهای ساخته شده 70 سال گذشته افزایش یابد.
این اعتراف را بارها از زبان نخبگان نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و حزبی و رسانهای صهیونیستها، به تکرار میشنویم. نگارنده اعتقاد دارد که این رژیم که مستوره و نمونه و نمادی از نظامهای استعماری غربی است، در همین سراشیب فروپاشی هم، همچون امریکا و اروپا که در شیب بحرانها و مشکلات مهلک قرار گرفتهاند، از دشمنی و تهدید که جوهره ذاتی آنهاست، دست نمیکشند. امروز شاهدیم که اموال اماراتی چگونه پروژههای بزرگ صهیونیستها را در سرچشمههای نیل در غرب آفریقا، در سودان و امتدادهای آن به پیش میبرند. همچنین حضور نرم سایبری، اطلاعاتی و فنی صهیونیستها در امارات و باکو، را باید یک ظرفیت تهدید پرآسیب ارزیابی کرد.
همانگونه که سعودیها بعد از 40 سال عداوت، در مرز واکنشهای تلافیجویانه ایران، رویکرد و محاسبات خود را تغییر داده و کفه منافع ملی و محاسبات بینالمللی و نظم جهانی باعث تغییر برآوردهایشان شد، اکنون باید باکو و امارات نیز، نقطه عطف زمان و شرایط مرحلهای را در نظر بگیرند و مسئولیت ماجراجوییهای جنگ نرم و اطلاعاتی و اقدامات ضد امنیتی صهیونیستها را به عهده نگیرند. از باکو و امارات پذیرفته نیست که خود را مجبور به اجرای رویکردهای همگرایی و همکاری با صهیونیستها معرفی کنند، چرا که هرگونه رخداد، تحرک، اقدام نرم و سخت، سایبر و ترکیبی، امنیتی و اطلاعاتی از خاک آنان که ازسوی صهیونیستها یا اروپاییها و امریکا انجام شود، هزینههای محاسبه نشده دارد.