برخی فعالان فرهنگی فهم درستی از درآمدزایی ندارند
یوسفوندی مدیر عامل «تم» عنوان کرد: رویکرد ما بالفعل کردن ایدهها و پیوند "منتورینگ" با افراد خلاق و کشف استعداد و بیرون کشیدن توانایی آنها و بکارگیری بر بستر بازارپردازی است.
یوسفوندی مدیر عامل «تم» عنوان کرد: رویکرد ما بالفعل کردن ایدهها و پیوند "منتورینگ" با افراد خلاق و کشف استعداد و بیرون کشیدن توانایی آنها و بکارگیری بر بستر بازارپردازی است.
به گزارش خبرنگار مهرسومین نشست هماهنگی سلسله رویدادهای پیوند فرهنگی فرنو با حضور مدیران و عوامل اجرایی آن در خبرگزاری مهر برگزار شد، در این نشست سید امیر آقایی دبیر جشنواره بازار پردازی تهران به عنوان میزبان و مجری جلسه به ایراد سخن و تشریح این جشنواره - رویداد پرداخت و شرح مختصری در خصوص این رویداد عنوان و گفت، این نشست به مناسبت رویداد نوشت افزار فرنو برگزار میشود و عملا قرار است از طریق مسیر رویدادهای فرنو به یک مرچندایزینگ فرهنگی برای توسعه کسب و کارها با ایجاد بستر جذب فعالان اقتصادی در حوزه فرهنگ و مشارکت آنها در این امر برای سرمایه گذاری و پرداخت ایده فرهنگی در فضای تجاری و صنعتی برسیم.
وی در ادامه تصریح کرد: این رویداد یک هم رسانی فرهنگی برای ایجاد مرچندایزینگ فرهنگی است و در جشنواره به دنبال این هستیم که زمینه جذب منابع مالی و اقتصادی را تأمین کنیم که فعالان این حوزه نیز با ما همگرا شوند، مسیر طی شده ما از اردیبهشت 1400 با شخصیت پردازی آغاز شد و در ادامه فرنو بازی، اسباب بازی و عروسک برگزار شد و حالا روی بحث نوشت افزار تمرکز داریم که قرار بود در شهریور ماه به نتیجه برسیم اما بهجهت شرایط کرونا رسیدن به آن قدری طولانی شده است.
آقایی ادامه داد، گامهایی که در این رویداد برداشته شده و خواهد شد بحث آموزش افراد و مجموعهها، پرورش مربی، ایجاد تیمهای ارائه و در نهایت تولید و خروجی نهایی! بوده است که برای این منظور جلساتی داشتیم با مدیران صندوق نوآوری ریاست جمهوری و سازمان تبلیغات اسلامی برای ارائه نهایی خود و پس از آن تعاملاتی با تهیه کنندگان ارشد و فعلان فرهنگی را پیگیری کردیم و نتیجه آن همرسانی تیمها بوده و بعضی از مجموعهها که اعلام نیاز کردند با تیمهای ما جلساتی را برگزار کردند و در این بین 28 تیم ثبت نام داشتیم که وارد سیکل آموزش و 11 تیم وارد سیکل تربیت مربی شدند و به ارائه اصلی رسیدن و بعد از آن نیز تعاملات با مجموعهها و تهیه کنندگان ارشد در حال انجام است. و یک دوره هم تعامل همزمان مربی و آموزش برای ارائه نهایی در 6 مهرماه در صندوق نوآوری ریاست جمهوری خواهد بود.
وی که به عنوان مجری کارشناس در این نشست حضور داشت افزود: در این نشست در خصوص اهمیت مرچندایزینگ فرهنگی و نقش آن در اقتصاد فرهنگی صحبت و نقش صنعت نوشت افزار در توسعه مرچندایز را بحث و در این رویداد در خصوص تعامل میان فعالان فرهنگی و تهیه کنندگان ارشد و چالشهای بین آن را بررسی خواهیم کرد. آقایی سپس به معرفی سه تن از فعال این حوزه پرداخت و در ادامه سوالاتی از آنها پرسید،
*برخی فعالان فرهنگی فهم درستی از درآمدزایی ندارند
محمد مهدی ایزدخواه مدیر عامل مؤسسه پژوهشی اقتصاد فرهنگ که زمینه فعالیت پژوهشی در حوزه اقتصاد فرهنگ از جنس آماری، میدانی و فضاهای تحقیقاتی مدلهای کسب و کار و نیز سابقه فعالیت در خصوص نوشت افزار اسلامی ایرانی را دارد در پاسخ به سوال آقایی در خصوص نحوه تفهیم این فضای تعاملی و چند سویه بر بستر مرچندایز برای تولید کنندگان، مؤلفان و فعالان حوزه اقتصاد فرهنگ گفت: خیلی از فعالان حوزه کسب و کار و فرهنگ، مدل و فرآیند کسب و کارشان مشخص نیست، انگیزه و ایده شاید داشته باشند ولی چون ابعاد مختلف این کسب و کار را نمیداند و مخاطب شناسی و فهم درستی از نحوه درآمدزایی آن ندارند، برای همین در مقطعی متوقف و یا به بن بست میرسند، در حوزه فرهنگی این قضیه پیچیدهتر است، قبلا در فرایند تجاری نظریه بیزینس پلن بود و جدیدا بیزینس مدل شده است، چون بیزینس پلن برای برخی کسب و کارهای صنعتی و تجاری صرف پاسخگو بود اما برای سایر حوزهها و خاصه حوزه فرهنگ و تولیدات فرهنگی نیازمند بیزینس مدل هستیم!
وی ادامه داد: چون در حوزه اقتصاد فرهنگ گاهی فروش محصولی وجود ندارد و راه کسب درآمد متفاوت است، مثلا خیلی از خبرگزاریهای دنیا مانند گاردین با توجه به اعتبار و جایگاهی که دارند مدل کسب درآمدیشان بهصورت "دونیشن" و از مخاطب طلب حمایت مالی در قبال تولید محتوا و اقبال از آن میکنند. باید مدل کسب و کار برای تهیه کننده و مجموعه تولیدی آن مشخص باشد. به عبارتی یعنی خلاقیت، ایده، زمان و آگاهی همه جانبه نسبت به کسب و کار در تمام ابعاد آن با رویکردهای نوین و تعاملی لازمه این امر است، ایزدخواه در ادامه اضافه کرد، کسب و کارهای موفق در دنیا یک فرآیند طولانی را طی کردهاند و ما نمیتوانیم در الگوگیری زمان را در نظر نگیریم، ضمن اینکه تولید محتوا بر بستر مرچندایز نیازمند ایجاد شبکههای تعاملی متعدد چند وجهی در راستای هدف تولید است.
این مسئله یکی از راههای تأمین مالی و گسترش فعالیت برای افرادی مانند بلاگرها، برنامهنویسها، موزیسینها و... به حساب میآید. این معامله، نوعی معامله برد - برد تلقی میشود. معاملهای که در آن دو طرف، پیش از معامله سود خود را کسب کردهاند. یادتان نرود که حمایت مالی صدقه نیست؛ یعنی اگر از کاری که شخصی انجام میدهد رضایت ندارید، دوستش ندارید، لازمش ندارید و اصولا دلیلی برای دونیت کردن به او ندارید، میتوانید این کار را انجام ندهید. ولی وقتی دونیت کردید، آن را به حساب صدقه نگذارید. بگذارید به حساب دستمزد کاری که مدت زیادی برای آن زحمت کشیده تا سایر افراد بتوانند آن را دریافت کرده و از آن استفاده کنند.
خیلی از فعالان حوزه کسب و کار و فرهنگ، مدل و فرآیند کسب و کارشان مشخص نیست، انگیزه و ایده شاید داشته باشند ولی چون ابعاد مختلف این کسب و کار را نمیداند و مخاطب شناسی و فهم درستی از نحوه درآمدزایی آن ندارند، برای همین در مقطعی متوقف و یا به بن بست میرسند
*تجاری سازی فراگیر در محتوا
مهدی یوسفوندی مدیر عامل مرکز نوآوری تجاری سازی «تم» که فعالیت اصلی او تجاری سازی محتوا است و ایجاد زمینه برای تیمهای نوآور! در پاسخ سوال آقایی در خصوص اثر و کیفیت ایجاد حرکت در زنجیره تیمها و تعاملاتشان با تهیه کنندگان ارشد توسط منتورها گفت: در تم تجاری سازی محتوا را فراگیر جلو بردهایم اما نگاه تخصصیتری روی محتوا داشتهایم و آن را به سمت کودک و نوجوان بردهایم! و در این حوزه دو نوع کسب و کار و محصول وجود دارد که یک نوع آن در حلقه اولیه مرچندایز و محتوا ساز هستند و دسته دیگر در حلقههای میانی و پایانی این زنجیره هستند که معمولا از محتواها استفاده میکنند و سوال شما در خصوص حلقه اول است که قابلیت مرچندایز دارند و در نتیجه میتوانند محتوا تولید کنند که در این بین محتواهای چند بعدی و چند محصول است و محتواهایی هم میباشد که یک بعد و یک وجهی هستند و خیلی از مؤلفان ما در حال حاضر متأسفانه تک بعدی کار میکنند و ریسک ورود به فضاهای چند بعدی برای تولید محتوا را ندارند، تلاش ما در تم ایجاد بستر تعاملی زنجیرهای چند بعدی با بکارگیری چند متخصص در زمینههای مختلف برای ایجاد یک محتوا با چند وجه است.
وی در ادامه افزود خیلی از افراد هستند که زمینه مدیریتی بالقوه برای فعالیت چند وجهی و خلاقانه دارند اما به هر دلیلی تبدیل به بالفعل نمیشود و رویکرد ما در «تم» بالفعل کردن آن با پیوند "منتورینگ" با این افراد و کشف استعداد و بیرون کشیدن توانایی آنها و بکارگیری بر بستر مرچندایز است.
* تولید محتوا با ایدههای جدا از نگاه حاکمیتی باید جلو برود
محمد رضا بیاتی مدیر عامل شرکت نمو ایرانیان با برند آموزشی نموبال (فضای آموزشی با سبکهای نوین در صنایع فرهنگی) در پاسخ به سوال آقایی که در خصوص فرایند آموزشی پرسید، اگر زنجیره فرهنگی باشد چقدر مؤثر خواهد بود گفت: نظام آموزشی سنتی باید متحول بشود و لازمه این تغییر فرآیند آموزشی از پایه است، و باید فضای دیکتشین و محفوظات یکسویه به دیپلرنینگ و فضای تلفیقی تبدیل شود و این میسر نمیشود مگر تغییرات اساسی در فرآیند آموزشی و استفاده از چندین ابزار در کنار هم برای آموزش! یعنی باید با چند محصول نوآورانه اشتیاق دانش آموز را برای یادگیری بالا برد و هدف آموزش صرف نیست بلکه برای توسعه پایدار باید تحولاتی در سندهای بالادستی رخ دهد و ما به فضایی برسیم که فراتر از صرف آموزش پیش برویم و در چند بعد همزمان آگاهی بخشی را در فرد بالا ببریم.
وی در ادامه در پاسخ سوال آقایی مبتنی بر جایگاه و کارکرد نوشت افزار با سازوکار مرچندایزینگ در حوزه آموزشهای نو اینگونه پاسخ داد: مجموعه نموبال یک مجموعه عملیاتی در تمام ابعاد و مناطق جغرافیاییست و باید گفت در بحث مرچندایز اگر نگاه نگاهی عمیق و چند وجهی نباشد موفقیت غیر ممکن است و نمیتوان مؤثر بود. ما در مجموعه خود بهدنبال نگرشهای آموزشی بر پایه نمود چند بعدی محتوا هستیم و طبیعتا نوشت افزار هم یک حلقه و پازل مهم این سازوکار است که برای رسیدن به یک محتوا و تولید متعالی نیازمند قدرت و قوت باقی حلقهها در حوزه منرچندایز است که با همرسانی بتوانند یک کاراکتر و سوژه را به خوبی در نوشت افزار عملیاتی کنند تا هم برای مخاطب کودک و نوجوان مؤثر باشد و هم در کنارش پازلهای دیگر آموزشی و تربیتی تکمیل شود، مشکل در بحث تولید محتوا و دغدغهمندی فرهنگی این است که مثلا در ماجرای الگو سازی در نوشت ابزار فقط به یک بخش از زنجیره مفهومی توجه میشود و سایر المانهای فرهنگی آن در مرچندایز مغفول میماند و با یک نگاه حاکمیتی نسبت به ماجرا و عدم توفیق در فروش یک محصول باعث ایجاد یک سیکل معیوب خواهد شد و زنجیره نوآوری با مانع و سرخوردگی مواجه میشود و باید اثر حاکمیتی حذف و تولید محتوا با ایدههای جدا از نگاه حاکمیتی و در چند بعد پیش برود. آقایی حرف خود را با سوالی مجدد از ایزدخواه ادامه داد و پرسید، صنایع فرهنگی مخصوصا صنعت نوشت افزار تا چقدر توانسته نوآوری را بپذیرد و همراهی کند و او اینگونه پاسخ داد که: نوآوری لازمه رشد و توسعه در تجارت و اقتصاد است و نوشت افزار به عنوان یک محصول مهم و استراتژیک میتواند جایگاه اساسی در مرچندایزینگ به خود اختصاص دهد و در این حوزه به شکوفایی ایده و نوآوری برسد تا بتواند به عنوان یک میان ابزار همه ابعاد صنعتی، تجاری و اقتصادی را به حرکت درآورد. و تولید کننده نوشت افزار باید نگاهش را از بعد تولید صرف خارج و به خلاقیت همراه با تولیدات جانبی محصول تغییر دهد.
در ادامه جلسه علی کاشفی پور مدیر مرچندایزینگ در شرکت سام و از همکاران فرنو به نشست اضافه شدند و آقایی ایشان را با طرح یک سوال وارد گفتگو کردند و از وی پرسیدند با توجه به تیمهایی که در مجموعه وجود دارد و سازوکار و کیفیت طرحها ما میتوانیم به نقاط مثبت و مؤثر برسیم یا هنوز فاصله داریم!؟
* نگاه محتوایی در تولید کننده نوشت افزار به شدت کلیدی است
کاشفیپور اینطور پاسخ داد که شروع ماجرا از حوزه فنآوری بود، مشکل جدی که به آن برخوردیم این بود که وقتی معاونت علمی ریاست جمهوری میخواست ورود کند گفتیم این مدل با سایر حوزههای فنآوری تفاوت دارد و باید سبک دیگری را در پیش گرفت و بهسختی توانستیم تفاوت را برای مدیران بالادستی جا بیاندازیم و تبیین کنیم. تلاشهای زیادی شده که نگاه صرف تولیدی و تجاری را تغییر دهیم و مراتب فرهنگی و اثربخشیهای آن با نمود مرچندایزینگ را نهادینه کنیم، که مدیران، تهیه کنندگان، تولید کنندگان و همکاران این حوزه به همرسانی تولید محتوایی صنعت فرهنگ برسند و در کنار هم فعال باشند و مجموعههای قوی شکل بگیرد، گاهی هم خیلیها گمان کردند اصل ماجرای مرچندایزینگ را فهمیده و خواستند کار کنند اما یک جاهایی با عدم توجه به همه ابعاد تعاملی و همرسانی به مشکل برخوردند.
یوسفوندی در ادامه جلسه خاطر نشان کرد نگاه محتوایی در تولید کننده نوشت افزار و نیز دید فرهنگی و فرهنگسازی در میان سایر تولید کنندگان بشدت کلیدی است و این دیدگاه تا حدودی وجود دارد اما نه آنقدر که بتواند تحول اساسی ایجاد کند ولی در تلاشیم به این سمت برویم.
نشست با صحبتهای ایزدخواه در خصوص شیوه تولیدی در جهان با سبکهای خاص به پایان رسید و او تصریح کرد: ممکن است یک فعال ایده پرداز، تولید محتوایی در قالب اکشن فیگور داشته باشد و بهتنهایی بتواند در عین سودآوری اثرگذاری فرهنگی نیز داشته باشد، یعنی بهظاهر تک بعدی است اما در اصل چند بعد را با یک فرآیند شاید از بالا به پایین ایجاد کرده، و در واقع شکلگیری از آخر به اول در کسب و کار بر پایه تولید محتوا حاصل شده اما همیشه در این حوزه یک بعدی پیش رفتن باعث توفیق نخواهد شد و لازمه موفقیت تعاملات چند سویه و چندبعدی در بستر مرچندایزینگ است.