برنامه هفتم راه نجات اقتصادی کشور است
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، نشست تخصصی تبیین سیاستهای کلی برنامه هفتم با موضوع «اعتلا فرهنگ عمومی» عصر روز یکشنبه، 27 آذر در مؤسسه پژوهشی انقلاب اسلامی برگزار شد.
سیدمجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی با اشاره به این موضوع که وقت آن رسیده که نگاه تخصصی و عالمانهای به حکمرانی خوب داشته باشیم، گفت: پیش از این تفکیکی بین بخش اقتصاد و فرهنگ وجود ندارد و مقام معظم رهبری به زبانها و روشهای مختلف سعی کردند تا این تفکیک را پیگیری کنند. نجات اقتصادی کشور در مسیر فرهنگی است و تحول فرهنگی در زمان کنونی بدون فهم مسیر و روش اقتصادی ممکن نیست.
وی ادامه داد: از میان موضوعات مختلف فرهنگ و اخلاق عمومی به یک موضوع در سیاستهای برنامه هفتم توسعه توجه جدی شده است که میتوان به روحیه مقاومت، کار و تلاش اشاره کرد. پیشران فرهنگی و نجات اقتصادی ما در شرایط فعلی با محدودیت منابع و نامحدود بودن مصالح این است که کار و تلاش منجر به تولید ثروت در این کشور شود. یعنی آن تلاش منجر به احیای تبدیل این ثروت بالقوه به ثروت بالفعل باشد. متأسفانه این امر به درستی صورت نمیگیرد که البته شاهد فساد اقتصادی، اشرافیت و عدم سرمایه اجتماعی نظام به ویژه نظام اقتصادی هستیم.
دبیر شورای فرهنگ عمومی گفت: توسعه استانها و توسعه کشور بدون توجه به زیست بومها ممکن نیست، این یعنی فرهنگ و اقتصاد یکی است؛ عرصه مهم صنایع فرهنگی، احیای زیست بوم صنایع فرهنگی، هنری در کشور به نحوی نیست که بتواند برای مثال دم اصحاب هنر را ببیند، بلکه تبدیل کردن چرخههای حمایتی یا بازوهای حمایتی مصرفی و بازوهای مولد فرهنگی نیازمند هنر و تخصص است که باید در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار بگیرد.
وی افزود: برنامه هفتم توسعه راه نجات اقتصادی کشور است. همچنین حوزه گردشگری که البته باید مقید و مشروط به ارزشهای ایرانی، اسلامی و انقلابی باشد، میتواند راه نجات بسیاری از استانهای کشور شود. نجات اقتصادی مسأله اش فرهنگی بوده و مهمترین مسأله اش، صنایع فرهنگی است.
امامی گفت: نسبت حاکمیت با فرهنگ عمومی که اینجا به عنوان سیاست کلی مطرح شده است، معمولاً ذهن گرایانه محسوب میشود و نسبتی وجود ندارد. برای مثال میگوئیم سبک زندگی تغییر کند اما در زمان ارائه راهکار، به تولید سریال در تلویزیون می رسیم و در نهایت نتوانستیم با تولید سریال در تلویزیون سبک زندگی را تغییر دهیم.
وی افزود: نسبت حاکمیت با فرهنگ عمومی یا از طریق نهادها یا از طریق شخصیت ها است. همچنین چهار نهاد در این زمینه کارآرایی دارند که می توان به مدرسه، مسجد، صنف و خانواده اشاره کرد که هر چهار نهاد با وجود ظرفیت های بزرگی که دارند، دارای موانع و مشکلات بزرگی است.
دبیر شورای فرهنگ عمومی گفت: اگر حاکمیت می خواهد روی فرهنگ عمومی کار کند، باید رابطه اش را با خانواده اصلاح کند در غیر این صورت سخنرانی ها فایده ای ندارد. متأسفانه صنف را رها کردهایم درحالی که اخلاق حرفه ای امری بسیار مهم است، صنفی که در طول 1400 سال گذشته بازتولیدکننده اخلاق و مروت و جوانمردی در فرهنگ عمومی است.