«برگشتن»؛ روایتی از دغدغههای امروز زندگی شهری
نمایش «برگشتن» به خیراله تقیانی پور و کارگردانی «حسین مسافر آستانه» در سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر روی صحنه رفت و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، نمایش «برگشتن» به خیراله تقیانی پور و کارگردانی «حسین مسافر آستانه» در سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر روی صحنه رفت و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شود.
فرید قبادی، شیرین بینا، مجید رحمتی، علی غابشی، فاطمه رادمنش، ابتسام بغلانی، ماهان عابدی، طاها عابدی، پونه شاملو بازیگرانی هستند که در نمایش برگشتن به ایفای نقش پرداخته اند.
برگشتن یا برنگشتن، ساختن یا نساختن، رفتن یا ماندن، مرز تقابل این دو، دغدغه ی شهری است که با خود در تضاد است، این خلاصه ای بر نمایشنامه برگشتن است که مسافر آستانه سعی داشته با نگاهی نو آن را روی صحنه ببرد.
- بیشتر بخوانید:
- برای مشاهده آخرین اخبار تئاتر طی هفته جاری اینجا کلیک کنید
آستانه طی یادداشتی پیرامون اجرای این اثر نمایش گفته است: برگشتن اثری است که با شیوه کمینه گرایی واقعیات اجتماعی شهری را به نمایش میگذارد. این نمایش تنها برشی از واقعیات یک مقطع خاص از جامعهای را مطرح میکند که بسیاری از خانوادههای ما به نوعی درگیر آن هستند.
«برگشتن» فقط طرح موضوع میکند، بی آنکه موضعگیری خاصی داشته باشد، در برگشتن هر تفاوتی از سوی تماشاگران مورد احترام است.
نمایش «برگشتن» در ازای داشتههای خود که برگرفته از واقعیت است بستری را فراهم میآورد تا شرح دغدغهها در اثر بتواند در جهت آگاهی بخشی و در زمانهایی به سوی یادآوری سوق پیدا کند. حال این رویه از جزئیات جهان متن آغاز و به رویکردهای قابل توجه در جهان اثر ورود میکند تا هر موقعیت نمایشی دلیلی برای درک ضرورتهایی باشد که بیان میشود؛ لذا شخصیتهای این نمایش برگرفته و نمونه ما به ازایی از افراد جامعه هستند که در جهان اثر تلاش دارند تا با پیش آوردن اتفاقها و موضوعها به شرح ماجراهایی بپردازند که تحت تاثیر واقعگرایی است.
جهان متن با تمرکز به دوران معاصر جغرافیای کشورمان ایران قصد دارد شخصیتهای این نمایش را به نوعی نزد مخاطب معرفی کند که در ابتدا مهر تاییدی به اهمیت باورها و دیدگاههای ملی در ازای پاسداشت قهرمانهای واقعی این آب و خاک بزند و از سوی دیگر فضایی را فراهم کند که مخاطب بیشتر از آنکه تنها به تماشای اثری بنشیند در تلاش برای درک و همذاتپنداری با دادههای آن باشد؛ لذا انتخاب موقعیت جغرافیایی اثر که همان موقعیت مکانی آن تعریف میشود محدود به منطقه خاصی نیست، بلکه فراگیر بودن آن یک لازمه است تا اهمیت موضوع بیشتر از گذشته قابل درک شود.
در واقع جهان این نمایش سعی دارد مسائل و اتفاقهای واقعی را به شکل نمایشی به تصویر بکشد تا در ازای آن از موضعگیری و صادر کردن بیانیه خودداری کند، زیرا اهمیت درک از نگاه نویسنده و کارگردان این اثر نه تاکید به بزرگنمایی دارد و نه قصد دارد که خط و مشی را پیش آورد. بلکه هدف اصلی جهان اثر آن است که مخاطب را در مجالی که ایجاد شده به تفکر، تصمیم و البته باورپذیری برساند که در راستای این سه موضوع عنصر یادآوری لحاظ شده است.
البته در این تصمیم موقعیت جهان متن و اثر در شهری به نام «خرمشهر» بعنوان سمبل مقاومت و ایثار به شکل نمادین تمرکز دارد، زیرا اغلب اتفاقهایی که در زمان جنگ تحمیلی در سراسر کشور پیش آمد به شکل کلی در این منطقه قابل رویت بود؛ بنابراین شخصیتها با ایفای نقش درست خود و باتوجه به اهمیت این موضوع در راستای محتوا سعی دارند تا زاویه دیدشان را در حالتی فراگیر به این منطقه معطوف کنند.
در واقع این نگاه به این دلیل است که هر شخصیت با دیالوگهایش گذشته و اکنون این شهر را در ازای موقعیتهایی که در آن حضور دارد مورد بررسی قرار دهد. شاید بتوان گفت این تاکید به آن خاطر است که شخصیتها در جهان نمایش در مقام راوی حضور پیدا میکنند تا از بتوانند شرح حالی از فضای زندگی حاصل از جنگ را به تصویر در آورند؛ لذا کنش و واکنش هر شخصیت در ازای موقعیت و برونریزیها حاصل میشود که این تمهید در اثر میتواند یکی از اهرمهای قابل توجه برای پیش آوردن حس همذاتپنداری و درک درست از فضای نمایش تلقی شود؛ بنابراین میزانسنهای طراحی شده تحت تاثیر موقعیتهای نمایشی رقم میخورد که از سویی محتوا و از نگاهی شخصیتها را با جهانبینی آنها تعریف میدهد.
نشانهگذاریهای موجود در متن و اثر برگرفته از حس آگاهیرسانی به مخاطب است، زیرا شخصیتها بنابر رفتار و تصمیمهای خود در نمایش فضایی را ایجاد میکنند تا اهمیت هدف بهتر قابل رویت باشد.
تصویرسازیهایی که در نمایش پیش روی مخاطب قرار میگیرد به یقین یکی از کارسازترین تمهیداتی بوده است که میتوانست پیش بیاید. در واقع کارگردان این اثر با تحلیل خود از جهان متن کارکرد روایی خود را با شیوه اجرایی به گونهای پیش برده است که هر صحنه به معنای تابلویی تلقی شود که در آن اتفاقی منجر به نتیجه است؛ لذا تابلوسازیهای این اثر به معنای تاکید تصویری مورد استفاده قرار گرفته تا گاهی مجزا بودن و یا موازی شدن اتفاقها دلایل کافی و قانعکنندهای را برای درک از فضای نمایش پیش آورد.
حال این رویه سبب میشود که هدف اثر که همان تکریم خانواده ساده زیست شهدای گرانقدر است سطر اول هر تابلو معنا بگیرد تا ضرورت هم راستا بودن محتوا، فرم، طراحیهای صحنه، نور، لباس، موسیقی و... تاکیدی بر این موضوع باشد.
نمایش «برگشتن» همان طور که از نامش بر میآید قصد دارد با ایجاد شرایط لازم مردم جامعه یا همان مخاطب را به یادآوری و درک درست ترغیب کند تا از آن طریق بتواند رسالت اجتماعی خود را در ازای قدردانی از ایثار قهرمانهای ملی و خانواده با عزت آنها انجام بدهد.