بسیجی همان مومن حقیقی و دارای ایمان عمیق است

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی شیرازی در یادداشتی نوشت: از بسیج و بسیجی گفتن، کاری آسان نیست. بسیج در واقع مظهر عشق و ایمان و آگاهی و مجاهدت و آمادگی کامل برای سربلندکردن کشور و ملت بزرگ ایران اسلامی است. امام خامنه ای می فرمایند: بسیج یعنی حضور بهترین و با نشاط ترین و با ایمان ترین نیروهای عظیم ملت در میدان هایی که برای منافع ملی، برای اهداف بالا، کشورشان به آن ها نیاز دارد. همیشه بهترین و خالص ترین و شرافتمندترین و پرافتخارترین انسان ها این خصوصیات را دارند. ایشان معتقدند: ایمان عاشقانه، ایمان عمیق، ایمان توام با عواطف که از خصوصیات ملت ایران است باعث درخشان شدن بسیج شد. بسیجی که همان مومن حقیقی می باشد، دارای خصلت ها و ویژگی هایی است که شناخت آن ها، ما را به سمت حقیقت ایمان و حرکت به سوی کمال مطلق سوق می دهد. خداوند بزرگ در آغاز سوره انفال می فرماید: اِنَمَا المُؤمِنونَ الَذینَ: مومنین کسانی هستند: 1. اِذا ذُکِرَ اللَهُ وَجِلَت قُلوبُهُم؛ چون یاد خدا به میان آید، دل هایشان می ترسد؛ 2. وَ اِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم ایمانًا؛ چون آیات خدا بر آنان تلاوت شود، بر ایمانشان افزوده می شود؛ 3. وَ عَلی رَبِهِم یَتَوَکَلونَ؛ همواره بر پروردگار خود توکل می کنند؛ 4. الَذینَ یُقیمونَ الصَلاهَ؛ کسانی که نماز را بر پا می دارند؛ 5. وَ مِما رَزَقناهُم یُنفِقونَ؛ و از آن چه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند. امیرمومنان حضرت علی علیه السلام در روایتی شصت ویژگی را برای مومن حقیقی ذکر می‌کنند: 1. المُؤمِنُ یَکُونُ صَادِقاً فِی الدُنیَا؛ مومن در امور دنیا راستگو است؛ 2. وَ واعِیَ القَلبِ؛ قلبی روشن و آگاه دارد؛ 3. حَافِظَ الحُدُودِ؛ حافظ مرزهای الهی است؛ 4. وِعَاءَ العِلم؛ در بردارنده علم و دانش است؛ 5. کَامِلَ العَقل؛ عقلی کامل دارد؛ 6. مَأوَی الکَرَم؛ جایگاه کرامت و بزرگواری است؛ 7. سَلِیمَ القَلب؛ قلب سلیم دارد؛ 8. ثابت الحلم؛ حلم دائمی دارد؛ 9. عَاطِفَ الیَقِین؛ در مسیر یقین است؛ 10. بَاذِلَ المَالِ؛ مال خود را به فقرا می دهد؛ 11. مَفتُوحَ البَابِ لِلاِحسَانِ؛ درب منزلش برای کار نیک باز است؛ 12. لَطِیفَ اللِسَان؛ زبان و گفتار نرمی دارد؛ 13. کَثِیرَ التَبَسُمِ؛ همواره متبسم است؛ 14. دَائِمَ الحُزنِ؛ اندوه درونی اش دائمی است؛ 15. کَثِیرَ التَفَکُر؛ بسیار اهل تفکر است؛ 16. قَلِیلَ النَومِ؛ کم می‌خوابد؛ 17. قلیل الضحک؛ کم می خندد؛ 18. طَیِبَ الطَبعِ؛ دارای طبعی پاک است؛ 19. مُمِیتَ الطَمَعِ؛ نابود کننده طمع است؛ 20. قَاتِلَ الهَوَی؛ کشنده هوای نفس است؛ 21. زَاهِداً فِی الدُنیَا؛ در دنیا زاهد و قانع است؛ 22. رَاغِباً فِی الآخِرَهِ؛ به آخرت علاقه دارد؛ 23. یُحِبُ الضَیفَ؛ مهمان دوست است؛ 24. وَ یُکرِمُ الیَتِیمَ؛ یتیم نواز است؛ 25. وَ یَلطُفُ الصَغِیرَ؛ با کودکان مهربان است؛ 26. وَ یَرفُقُ الکَبِیرَ؛ با بزرگ‌ترها مدارا می کند؛ 27. وَ یُعطِی السَائِلَ؛ به سائل عطا می‌کند؛ 28. وَ یَعُودُ المَرِیضَ؛ بیماران را عیادت می‌کند؛ 29. وَ یُشَیِعُ الجَنَائِزَ؛ جنازه‌ها را تشییع می‌کند؛ 30. وَ یَعرِفُ حُرمَهَ القُرآنِ؛ آگاه به حرمت و منزلت قرآن است؛ 31. وَ یُنَاجِی الرَبَ؛ با پروردگار خود مناجات می‌کند؛ 32. وَ یَبکِی عَلَی الذُنُوبِ؛ بر گناهان خود می‌گرید؛ 33. آمِراً بِالمَعرُوفِ؛ اهل امر به معروف است؛ 34. نَاهِیاً عَنِ المُنکَرِ؛ اهل نهی از منکر است؛ 35. أَکلُهُ بِالجُوعِ؛ خوردن او در وقت گرسنگی است؛ 36. وَ شُربه بِالعَطَش؛ آشامیدنش به هنگام تشنگی است؛ 37. وَ حَرَکَتُهُ بِالأَدَبِ؛ حرکات او از روی ادب است؛ 38. وَ کَلَامُهُ بِالنَصِیحَهِ؛ سخن او همراه با نصیحت و خیرخواهانه است؛ 39. وَ مَوعِظَتُهُ بِالرِفقِ؛ موعظه اش با آرامش و محبت است؛ 40. وَ لَا یَخَافُ اِلَا اللَهَ؛ فقط از خدا می ترسد؛ 41. وَ لَا یَرجُو اِلَا اِیَاهُ؛ امیدی جز به خدا ندارد؛ 42. وَ لَا یَشغَلُ اِلَا بِالثَنَاءِ وَ الحَمدِ؛ جز به حمد و ثنای الهی به کاری نمی‌پردازد؛ 43. وَ لَا یَتَهَاوَنُ؛ سستی نمی‌کند؛ 44. وَ لَا یَتَکَبَرُ؛ تکبر نمی ورزد؛ 45. وَ لَا یَفتَخِرُ بِمَالِ الدُنیَا؛ به مال دنیا افتخار نمی‌کند؛ 46. مَشغُول بِعُیُوب نَفسِهِ؛ در اندیشه عیب های خود می باشد؛ 47. فَارِغ عَن عُیُوبِ غَیرِهِ؛ از توجه به عیب های دیگران غافل است؛ 48. الصَلَاهُ قُرَهُ عَینِهِ؛ نماز روشنائی دیدگان او است؛ 49. وَ الصِیَامُ حِرفَتُهُ وَ هِمَتُهُ؛ روزه کار و همت اوست؛ 50. وَ الصِدقُ عَادَتُهُ؛ راستگویی عادت اوست؛ 51. «وَ الشُکرُ مَرکَبه؛ شکرگزاری مرکب او است؛ 52. وَ العَقلُ قَائِدُهُ؛ عقل پیشوای اوست؛ 53. «وَ التَقوَی زَادُهُ؛ تقوا زاد و توشه اوست؛ 54 وَ الدُنیَا حَانُوتُهُ؛ دنیا محل کسب اوست؛ 55. وَ الصَبرُ مَنزِلُهُ؛ صبر منزلگاه اوست؛ 56. وَ اللَیلُ وَ النَهَارُ رَأسُ مَالِهِ؛ شب و روز سرمایه تجارت اوست؛ 57. وَ الجَنَهُ مَأوَاهُ؛ بهشت جایگاه اوست؛ 58. وَ القُرآنُ حَدِیثُهُ؛ قرآن سخن اوست؛ 59. وَ مُحَمَد (ص) شَفِیعُهُ؛ پیامبراکرم (ص) شفیع اوست؛ 60. وَ اللَهُ جَلَ ذِکرُهُ مونِسُه؛ خدای عزیز مونس و همدم اوست. بسیجی دارای این خصلت ها و ویژگی ها است. همه شاخص هایی را که پیامبر اسلام (ص) و امیرمومنان (ع) می فرمایند، در وجود بسیج و بسیجی پررنگ می باشد و وجود او را منور می سازد. پیامبر اکرم حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم می فرمایند: فی عَلائِمِ المُؤمِنِ: ألا مَن کانَ فیهِ سِتُ خِصال فَاِنَهُ مِنهُم؛ هر کس دارای شش ویژگی باشد، از مومنان است: 1. مَن صَدَقَ حَدیثُهُ؛ راست گفتار باشد؛ 2. وأنجَزَ موعودَهُ؛ به وعده اش عمل کند؛ 3. وأدی أمانَتُهُ؛ امانتدار باشد؛ 4. وبَرَ والِدَیهِ؛ به پدر و مادرش نیکی کند؛ 5. ووَصَلَ رَحِمَهُ؛ صله رحم کند؛ 6. وَاستَغفَرَ مِن ذَنبِهِ؛ از گناهانش استغفار کند. بسیجی و مومن حقیقی با این ویژگی ها، دوستدار و عاشق خدای عزیز می شود. خداوند در شب معراج به پیامبر اسلام (ص)، درباره ویژگیهای دوستداران خود می فرماید: یا أحمَدُ، لَیسَ کُلُ مَن قالَ: «اُحِبُ اللهَ» أحَبَنی؛ ای احمد! چنین نیست که هر کس بگوید خدا را دوست دارم، مرا دوست داشته باشد: 1. حَتی یَأخُذَ قوتا؛ مگر آن که به اندازه نیاز بخورد؛ 2. ویَلبَسَ دونا؛ لباس ارزان و کم بها بپوشد؛ 3. ویَنامَ سُجودا؛ سجده اش طولانی باشد؛ 4. ویُطیلَ قِیاما؛ نماز خود را طول بدهد؛ 5. ویَلزَمَ صَمتا؛ خاموشی پیشه کند؛ 6. ویَتَوَکَلَ عَلَیَ؛ بر خدا توکل کند؛ 7. ویَبکِیَ کَثیرا؛ بسیار گریه کند؛ 8. ویُقِلَ ضِحکا، کم بخندد؛ 9. ویُخالِفَ هَواهُ؛ با هوای نفسش مخالفت کند؛ 10. ویَتَخِذَ المَسجِدَ بَیتا؛ مسجد را خانه خود سازد؛ 11. وَالعِلمَ صاحِبا؛ دانش را دوست خود سازد؛ 12. وَالزُهدَ جَلیسا؛ زهد را همنشین خود کند؛ 13. وَالعُلَماء أحِباءَ؛ دانشمندان را دوستان خود سازد؛ 14. وَالفُقَراءَ رُفَقاءَ؛ فقرا را همراهان خود نماید؛ 15. ویَطلُبَ رِضایَ؛ خشنودی خدا را بجوید؛ 16. ویَفِرَ مِنَ العاصینَ فِرارا؛ سخت از عاصیان بگریزد؛ 17. ویَشغَلَ بِذِکرِی اشتِغالاً؛ به یاد من مشغول باشد؛ 18. ویُکثِرَ التَسبیحَ دائِما؛ بسیار و دائم تسبیح بگوید؛ 19. ویَکونَ بِالعَهدِ صادِقا؛ پای بند به عهدش باشد؛ 20. وبِالوَعدِ وافِیا؛ به وعده اش وفا کند؛ 21. ویَکونَ قَلبُهُ طاهِرا؛ قلبش پاک باشد؛ 22. وفِی الصَلاهِ ذاکِیا؛ در نمازش پاکیزه باشد؛ 23. وفِی الفَرائِضِ مُجتَهِدا؛ در فرائض و واجبات کوشا باشد؛ 24. وفیما عِندی مِنَ الثَوابِ راغِبا؛ راغب و خواستار پاداش من باشد؛ 25. ومِن عَذابی راهِبا؛ از عذاب من بترسد؛ 26. ولِأَحِبائی قَریبا وجَلیسا؛ نزدیک و همنشین دوستان من باشد. بسیجی مظهر این دوستی و ذوب در راه الهی است. عاشق خدا و قیامت، و عاشق و شیفته شهادت است و از دنیاگرایی و حب دنیا به دور است. امام سجاد (ع) به جابر فرمود: یا جابِرُ مَن دَخَلَ قَلَبَهُ خالِصُ حَقیقَهِ الایمانِ شَغَلَ عَما فِی الدُنیا مِن زینَتِها؛ ای جابر! حقیقت ناب ایمان برقلب هرکس وارد شود، از هر آنچه زینت دنیائی است، رویگردان می شود. امام خمینی (ره) بسیجیان را دارای این ویژگی می دانستند و می فرمودند: ملتی که در خط اسلام ناب محمدی (ص) و مخالف با استکبار و پول پرستی و تحجرگرایی و مقدس نمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند. گرایش های والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آنگاه که پایه و زیربنای اعتقادی و فکری پیدا کند؛ نام "ایمان" به خود می گیرد و جوان بسیجی را به درجه عشق به خدا می رساند و او را معشوق پروردگار می سازد. ایمان، به بسیجی: 1. عشق می بخشد؛ 2. امید می بخشد؛ 3. جهت می دهد؛ 4. نیرو می دهد؛ 5. زیبایی می دهد؛ زیبایی روح و احساس؛ 6. امنیت می بخشد؛ امنیت درونی، در مقابل: الف: اضطراب ها؛ ب: تنهایی ها؛ ج: احساس بی پناهی ها؛ د: پوچ انگاری ها. انسان بسیجی در پرتو ایمان، به رتبه های ترقی و پیشرفت راه می یابد: 1. زندگی اش سالم می شود؛ 2. کار مفید انجام می دهد؛ 3. برای جامعه ثمر بخش می گردد؛ 4. از لاک منافع فردی خارج می شود؛ 5. از سرگردانی در مسائل اخلاقی و اجتماعی بیرون می آید؛ 6. خودخواه و خودپرست نمی شود؛ 7. هستی اش را در راه ایمان فدا می کند؛ 8. تلقی اش از جهان و خلقت کامل می گردد؛ 9. با دستگاه آفرینش هماهنگ می شود؛ 10. زمینه ترقی و تعالی را برای خود فراهم می بیند؛ 11. آفرینش را دارای هدف می داند؛ 12. به جهان و خلقت و هستی خوشبین می گردد؛ 13. به آینده خوشبین و امیدوار می شود؛ 14. حدود و حقوق دیگران را محترم می شمرد؛ 15. آن چه را برای خود بپسندد، برای دیگران نیز می پسندد؛ 16. در برابر ظلم و ستم به پا می خیزد؛ 17. جلوی فساد و طغیان و ستمگری را می گیرد؛ 18. اوقات فراغتش را به عبادت و انس با خدا می پردازد؛ 19. نگرانی های خود را با عمل صالح بر طرف می سازد؛ 20. عملش را فقط برای رضای پروردگارش انجام می دهد. اگر در این میدان، بخواهیم مصداق پیدا کنیم، باید به سراغ مالک اشتر نخعی برویم. مالک یک بسیجی تمام عیار است: 1. ایمانش کامل و تمام است؛ 2. به خدا و قیامت یقین دارد؛ 3. بنده کامل پروردگار است؛ 4. مومن به مبانی و احکام اسلام است؛ 5. آراسته به سجایای اخلاقی است؛ 6. مدافع اسلام و اولیای الهی است؛ 7. مطیع فرمان خداوند و پیامبر اعظم (ص) و ائمه طاهرین (ع) است؛ 8. از جان گذشته، ایثارگر و شجاع است؛ 9. عاشق لقای الهی و شیفته شهادت است؛ 10. انسانی شایسته و با لیاقت است؛ 11. مقاوم، صابر و سرسخت است؛ 12. دشمن شناس و دشمن ستیز است؛ 13. دنیاگریز و خداخواه است؛ 14. اهل درایت و تدبیر حکیمانه است؛ 15. اهل عفو و گذشت و بخشش است؛ 16. اهل فکر و عاقل است؛ 17. ثابت قدم و محکم و استوار است؛ 18. در هنگامه نیاز، اهل درنگ و اهل شتاب است؛ 19. حل کننده مشکلات است؛ 20. پشتیبان امام حق و جبهه حقیقت است؛ 21. خوف افکن بر دل دشمنان است؛ 22. راضی به رضای الهی است؛ 23. تاثیر گذار در میدان و بر سپاهیان جبهه است؛ 24. پیشقراول مردان جنگ و جهاد است؛ 25. شمشیرش همواره برنده و تیز است. مصداق دوم، که الگوی عصر ماست؛ حاج قاسم سلیمانی است. همه این ویژگی ها در وجود سیدالشهدای جبهه مقاومت چون خورشید می درخشد. وی شخصیت بارز و صاحب خصلت هایی است که می تواند چونان مالک اشتر نخعی، به عنوان یک بسیجی تمام عیار معرفی گردد.