بعد از پخش عصرجدید جمعیت عظیمی درب منزل ما به جشن و پایکوبی پرداختند / معلمم به مادرم گفت این پسرت مشکل روحی دارد!!
امین صالحی، اعجوبه تیراندازی از استان فارس است که تاکنون کسی او را کشف نکرده، اما با شرکت در برنامه عصرجدید، از این نابغهی تیراندازی ایران دعوتهایی هم برای فعالیت صورت گرفت؛ اما وی به دلیل حضور در برنامهی عصر جدید فعلا تصمیمی در این باره نگرفته است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شیرازه، امین صالحی، 31ساله و اهل روستای کلانی دهستان دشت برم در شهرستان کازرون می باشد که علاقه و استعداد زیادی در تیراندازی با تفنگ بادی دارد. به طوری که او را میتوان به عنوان سلطان تیراندازی ایران دانست که بدون یک ساعت آموزش دیدن، اهداف را در مدت کوتاهی منهدم کند! وی در دبیرستان درس و مدرسه را رها کرد و در کنار پدرش به کشاورزی مشغول شد. اگرچه از بچگی علی رغم مخالفت پدر، تیراندازی می کرد و از وقتی به سربازی رفت دیگر اسلحه را کنار گذاشت؛ اما با دیدن تیراندازی در سری قبلی برنامهی عصر جدید، تصمیم گرفت که با حضور در این برنامه، خودش را ثابت کند.
او موفق شد با حضورش در عصر جدید، همه تیرهای خود را به هدف بزند و باعث شگفتی داوران این مسابقه شود، به گونهای که امین حیایی به شدت از او تعریف و تمجید کرد؛ چرا که اسلحه وی حتی مگسک هم نداشت! و خانم نونهالی هم گفت: این اعجوبه است و چرا تا حالا کسی او را ندیده است؛ و حالا او یکی از بهترین تیراندازان است که شاید افرادی با سلاح های پیشرفته نیز نتوانند مانند او به هدف بزند و بدون خطا تیراندازی کنند. امین صالحی در گفتگو با خبرنگار شیرازه، خود را چنین معرفی می کند: در آخرین روز تابستان سال 68 در روستای کلانی کازرون متولد شدم. پدرم در کنار کشاورزی، یک کارگاه آهنگری داشت و در و پنجره می ساخت. در محیط سالم روستا بزرگ شدم. وی با اشاره به دلایل فاصله گرفتنش از درس گفت: شاید این اتفاق، به دوران بچگی من و ایراد به سیستم آموزشی برگردد، چراکه حداقل در روستای ما تعداد زیادی ترک تحصیل در راهنمایی و دبیرستان داشتیم و این مسئله به سیستم آموزشی آن زمان برمیگردد. وی با اشاره به یکی از خاطرات دوران کودکی و عدم علاقه به تحصیل گفت: یک روز در کلاس یک مسئلهی ریاضی را که دیگران از حل آن عاجز بودند، حل کردم و مورد تشویق قرار گرفتم که پس از آن و با تشویقهای معلم آن سال جزء نفرات اول کلاس شدم. اما پس از آن با رفتن آن معلم، به روال قبل برگشتم. وی تصریح کرد: گاهی تشویق کردن اثرات مثبت و بهتری برای دانشآموزان در امر تحصیل و تنبیه اثرات معکوس و بدی دارد. این نابغه تیراندازی ایران، در ادامه به نتایج برنامهی عصر جدید اشاره کرد و گفت: مسئولین شهرستان کازرون و در ابتدا فرماندهی سپاه و نمایندهی منتخب مردم در مجلس یازدهم، تماسهایی برای حمایت از من داشتند و به واسطهی این برنامه راههایی برایم باز شد که دوست دارم با آسودگی خاطر و با دقت انتخاب کنم. وی در ادامه به تمرکز در دوران بچگی اشاره کرد و گفت: در آن دوران گاهی چنان به پیرامون خود متمرکز میشدم که متوجه گذشت زمان نمیشدم و گاهی چند ساعت را چون چند دقیقه میپنداشتم به گونهای که اگر دیگران مرا صدا میزدند، متوجه حضور یا صدای آنان نمیشدم تا وقتی به من دست بزنند و مرا به خود بیاورند. صالحی با بیان اینکه شاید همین تمرکز کردن باعث شود که در مواقع حساس زندگی تصمیم درست و بهتری بگیریم، تصریح کرد: در دوران راهنمایی چندین طرح و ایده برای اختراع و تولید برق رایگان داشتم که با توجه به روستایی بودن، مورد استقبال قرار نگرفت که اگر در دوران تحصیل به علایق و ساماندهی استعداد دانشآموزان بیشتر توجه میشد، من هیچگاه ترک تحصیل نمیکردم. وی ادامه داد بعد از دیدن برنامهی عصر جدید در سال گذشته بر این کار مصمم شدم و تمرینات خود را شروع کردم. صالحی افزود: زمانی که داشتم برای برنامه عصر جدید تمرین می کردم، روزی به مادرم گفتم مهمترین کاری که برای این برنامه باید انجام دهم، تمرکز است و البته با گذر زمان، قدرت تمرکزم را نسبت به بچگی از دسته داده ام، مادرم گفت "زمانی که ابتدایی بودی، یکی از معلمانت مرا خواسته و گفته این پسرت مشکل روحی دارد و منگل است. او را درمان کنید." اگرچه سالها از دوران ابتدایی من گذشته بود، و مادرم در این مورد چیزی به من نگفته بود تا چند وقت پیش، اما من با همه وجود ناراحت شدم. این نخبهی تیراندازی در ادامه به حمایت خیر کازرونی اشاره کرد و گفت: در چندماه آخر نیاز به ساچمه های بیشتری داشتم و به واسطه یکی از مغازه داران کلانی، آدرس آقای لبافی را گرفتم و به مغازه اش در کازرون رفتم. وی با بیان اینکه آقای لبافی را تنها حامی خود در دوران تمرینات برای عصر جدید، می داند، او را یک انسان واقعی توصیف می کند و ادامه می دهد: تنها جمله ای که من به ایشان گفتم، این بود که "من می خواهم برای برنامه عصرجدید تمرین کنم. می خواهم که با من به صورت عمده حساب کنید تا هزینه هایم پایین بیاید." وقتی شنید من هدف دارم، گفت پول نمی گیرم. پس من در حد نیاز یک روز ساچمه برداشتم. دفعه بعد هم که رفتم، باز هم پول نگرفت و با من صحبت کرد و گفت ما کازرونی ها هم دوست داریم از شما حمایت کنیم و این باعث افتخار کازرون و استان است. به هرحال مرا راضی کرد. دیگر خودش ساچمه ها را گاهی به واسطه همان مغازه دار برایم می فرستاد و حتی پولی هم برایم به کارتم واریز کرد که مرا شرمنده کرد و شاید اگر انسانی مثل او را ندیده بودم، همچنان زندگی ام مثل قبل بود با همان دید مردم نسبت به من. امیدوارم بتوانم روزی محبت هایش را جبران کنم. صالحی به اتفاقات بعد از نمایش عصرجدید اشاره کرد و گفت: مردم کلانی و حومه بعد از دیدن اجرای اینجانب با تجمع در جلوی درب منزل ما با وجود بارندگی شدید، با بیش از 200 ماشین آمدند و به جشن و پایکوبی پرداختند که من را هم غافگیر کردند. من واقعا فکر نمی کردم همچین واکنشی در سطح روستای بیش از 3هزار نفری را شاهد باشم و واکنشی چنین سریع از مردم روستا ببینم. وی تصریح کرد: ما استعدادهای زیادی در ایران بزرگ داریم که شاید هیچ وقت دیده نشوند و ایدهها و استعدادهای آنها به شکوفایی نرسد. ای کاش برای شناسایی آنها و استفاده از آنها در پیشرفت کشور خودمان بکوشیم که بیشک اگر این خلأ رفع شود مسیر توسعهی کشور هموارتر خواهد شد. در ادامه این گفتگو، شنیدیم که آقای لبافی، مغازه دار کازرونی، تنها فردی است که در روزهای اخیر که بازار سیاه فروش کش (محصولات هرازی) ایجاد شده، جهت تهیه ماسک، این کالا را رایگان در اختیار کارگاه ها و گروه های جهادی تولید ماسک قرار می دهد. سعی کردیم با ایشان هم ارتباط بگیریم، اما وی از صحبت در این باره امتناع کرد و تأکید کرد: من این کارها را برای رضای خدا انجام می دهم و دوست ندارم در این مورد صحبتی داشته باشم. انتهای پیام /