بعید است دولت رییسی فراجناحی باشد مگر به معنی 3 جناح درون اصولگرایی
اگر منظور از"جناح" طیفهای مختلف درون جبهه اصولگرا باشد، یعنی تندرو، میانه و اعتدالی؛ احتمال تشکیل دولتی فراجناحی با این برداشت وجود دارد اما فراتر بعید است
عصر ایران - تنها دو هفته دیگر موعد خروج دولت دوازدهم از پاستور و شروع به کار دولت سیزدهم است. این جابهجایی در موقعیتی صورت میگیرد که کشور به معنی واقعی کلمه «بحران» را تجربه میکند. بحرانهایی اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و البته در این میان گشایش گرههای اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار است. همین واقعیت ها ایجاب می کند سید ابراهیم رییسی با شناخت کافی شرایط، اعضای کابینه خود را بچیند تا بتواند فراتر از تعلقات سیاسی حامیان، بر مشکلات فائق آید و به وعده ها عمل کند و این امر مستلزم «تشکیل دولت فراجناحی» است که خود رییس جمهوری منتخب هم به آن اشاره کرده است. حدودی قابل حل به نظر میرسد. اما منظور او از «فراجناحی» چیست و چه سیاستی را برای انتخابات دولتمردان آتی اتخاذ خواهد کرد؟ محمد سلامتی، فعال سیاسی اصلاح طلب که در ذهن علاقه مندان سیاست همچنان بیشتر با عنوان «دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران» شناخته می شود در گفتوگو با عصرایران می گوید:
«اگر منظور از"جناح" طیفهای مختلف درون جبهه اصولگرا باشد، یعنی تندرو، میانه و اعتدالی؛ احتمال تشکیل دولتی فراجناحی با این برداشت وجود دارد. به این معنی که ممکن است ازعناصر و وابستگان هر سه این جناحها در کابینه استفاده شود. اما اگر طبق عرف، جناحها را اصلاحطلب و اصولگرا تلقی کنیم، بعید است دولتی فراجناحی به این معنی ایجاد شود.»
گفت و گوی عصر ایران با محمد سلامتی از این قرار است: *یکدست شدن حاکمیت چه هزینه و چه فایدههایی میتواند داشته باشد؟ بیتردید با یکدست شدن حاکمیت امر برنامهریزی، اتخاذ تصمیمات مهم و اجرا سریعتر و راحتترانجام میشود. اتلاف وقت و موضعگیریهای خلاف برنامه و تصمیمات در ارکان تصمیمگیری به حداقل ممکن کاهش پیدا خواهد کرد. نگاه به مسائل و شیوه حل آنها از زاویه دید حاکمیت، برای همگان اعم از داخلی وخارجی روشنتر میشود. رفتار و اعمال حاکمیت بهتر از قبل قابل پیشبینی است.
بنبستهای احتمالی جهت هماهنگی بین قوا در مورد حل مسائل مملکتی را تقریبا از بین میبرد. اما در مقابل، یکدست شدن حاکمیت باعث میشود تاثیر نظرات بخش عظیمی از جامعه درسرنوشتشان ازموضوعیت بیفتد. آنهم در شرایطی که این بخش از جامعه اکثریت را به خود اختصاص میدهد. یکدست شدن حاکمیت با دیدگاهی خاص و با رای اقلیت فقط مطالبات اقلیت را میتواند پیگیری کند. آنها با نظر مساعد به مطالبات اکثریت نگاه نمیکنند. لذا اکثر قوانین، برنامهها، تصمیمات و اجرا ناقص، غیر همهجانبهنگر و حلاجی نشده و همچنین بعضا بر ضد مطالبات اکثریت از آب در میآیند. حتی اگر بعضی ازمسئولین هم نخواهند چنین شود، مجموعه و حامیان پشت صحنه اجازه عدول ازمحدوده تفکر حداقلی را نخواهند داد. * اینکه اصول گرایان با توجه به شناختی که از ایشان موجود است، دولت و مجلس را در اخیتار دارند در اداره کشور چه تبعانی خواهد داشت؟ اداره کشور باید با توجه به ساختار اجتماعی انجام شود. درساختار اجتماعی هر قشر و طبقه مطالبات خاص خود را دارد. اکنون در جامعه ما قشر کارگر و کشاورزعمدتا دنبال کار ثابت و غیر متزلزل، حقوق مکفی و مسکن مناسب است. قشر متوسط جامعه نیزعلاوه بر خواهان سامان دادن به وضع نامطلوب کسب و کار خود که از تحریم و کرونا صدمه دیدهاند، مطالبات معمولش گسترش آزادیها و توسعه سیاسی است. حتی بخشی از نیازش به توسعه سیاسی مربوط به شغلش میباشد. قشر تولید کننده خواهان حمایت جدی از تولید و ایجاد شرایط برای بهینهسازی دستگاهها و استفاده از تکنولوژیهای نوین ونیز ایجاد امکان رقابت درعرصه بینالمللی است.
اینها بخشی از مطالبات اکثریت جامعه است. اما آیا طرز تفکر و بینش عمده اصولگرایان اقتضای پاسخ مثبت به این مطالبات را دارد؟ تاکید برخی از نخبگان و دستاندرکاران آنها برحل مشکلات معیشتی با شیوه امدادی، موضعگیریهای افراطی علیه مراودات خارجی، تاکیدات واضح برانسداد سیاسی و شیوه بهروز نشده در مورد حل مسائل اجتماعی و فرهنگی، نشان از آن دارد که یکدست شدن حاکمیت با طرز تفکر اقلیت در شرایطی که هنوز بسیاری از مطالبات اقشار گوناگون محقق نشده، کار را احتمالا به بنبست میکشاند. * آقای رییسی ادعای تشکیل دولت فراجناحی را مطرح کرده است. اصلا چنین موضوعی امکانپذیر است و اگر بله، راهکارهای فراجناحی شدن دولت چیست؟ اگر منظور از"جناح" طیفهای مختلف درون جبهه اصولگرا باشد، یعنی تندرو، میانه واعتدال؛ احتمال تشکیل دولتی فراجناحی با این برداشت وجود دارد. به این معنی که ممکن است ازعناصر و وابستگان هر سه این جناحها در کابینه استفاده شود. اما اگر طبق عرف، جناحها را اصلاحطلب و اصول گرا تلقی کنیم، بعید است دولتی فراجناحی به این معنی ایجاد شود. *چقدر امکان دارد اصول گرایان به دلیل قرار گرفتن در متن اداره کشور مواضع خود را تعدیل کنند؟ اصول گرایان اساسا به دلیل تغییرات در بافت اجتماعی و به تبع آن تغییرات در مطالبات اقشار مختلف مردم و نیز گسترش شیوه ارتباطات، ناگزیر به تغییر در دیدگاه میشوند. به عبارت دیگر جبر زمانه آنها را مجبور به تغییر در دیدگاه های خود میکند. همانطور که تا به حال چنین تغییراتی در آنها مشاهده شده و طیفهای میانه و معتدل گسترش پیدا کردهاند. اما این تغییرات کند است. بهخصوص با وجود عناصر ترمز کننده، اجازه ظهور تغییرات مؤثر در کوتاهمدت داده نمیشود. معالوصف اداره کشور الزاماتی را ایجاب میکند که تعدیل در مواضع راحتی در کوتاهمدت را ناگزیر میکند. البته آنها در حدی که نه سیخ بسوزد و نه کباب این کار را در برخی موارد خواهند کرد. *لازم است اصولگرایان به سراغ سلیقههای دیگر هم بروند یا نه؟ اصولا مملکتداری اقتضا می کند مسئولان با تمام نمایندگان فکری اقشار مختلف مردم، اقلیتها، مخالفین و... ارتباط داشته باشند و نظرات و مطالبات آنها را جویا شده و در عمل از آنها استفاده کنند و در مواقعی نیز ازسلیقههای مختلف برای حل مسائل خاص اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استفاده کنند. اما چنین انتظاری را فقط میتوان از کسانی داشت که با سعهصدر و دید باز با مسائل برخورد داشته باشند. آنها که ساخت فکری و اعتقادیشان محدودنگراست، ازعهده این کار بر نمیآیند. اما اگر دولت آینده بخواهد کارش نسبتا خوب پیش برود، باید ازنخبگان نماینده اکثریت کمک بگیرد. * اصلاحطلبان در موقعیت کنونی چطور میتوانند تاثیرگذاری مثبتی داشته باشند؟ باتشکیل دولت جدید، اصلاحطلبان عملا در ارکان مختلف حاکمیتی نقشی نخواهند داشت. اما همچنان آنها سخنگویان قشرهای وسیعی ازجامعهاند و وظیفه پیگیری مطالبات آنها را برعهده دارند. لذامستمرا باید این مطالبات را به دستگاههای حکومتی منتقل کنند. علاوه بر این نقد دلسوزانه عملکرد دستگاهها و ارائه پیشنهادهای سازنده یکی دیگر ازکارهای مفید اصلاحطلبان می تواند باشد. این کار نقطه مقابل تخریب دستگاههای دولتی توسط برخی اصولگرایان است که در زمان تصدی اصلاحطلبان صورت پذیرفته است. در ضمن اکنون زمان آن است که اصلاحطلبان در جهت تکامل ساختارهای سیاسی، صنفی و اجتماعی مربوط به خود، اقدام جدی به عمل آورند. بازسازی و تقویت احزاب، تشکلهای صنفی و انجیاوها دراین ردیف قرار میگیرند. * دولت جدید برای کاهش هزینهها در موقعیت فعلی چه تدابیری باید بیندیشد؟ مهمترین مشکل کشور که در شرایط فعلی برای جامعه هزینه سازاست وهزینههایی اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را به بار میآورد؛ مشکل معیشتی مردم و اقتصاد است. لذا دولت در درجه اول برای حل این معضل باید اقدام کند. بنابراین حل مشکل بیکاری، ایجاد اشتغال، کنترل تورم، راهاندازی واحدهای تولیدی که به دلایل مختلف تعطیل شدهاند، جذب سرمایهگذاری اعم از داخلی وخارجی و... اقداماتی است که دولت باید به عنوان اولویتها به آن ها بیندیشد. *ممنون، حرفی مانده است؟ به قدری مشکل داریم و شرایط بحرانی است که کمترین اهمال یا کوتاهی، با هیچ عذر و بهانهای توجیه نخواهد شد.
لینک کوتاه: asriran.com/003KZw