بهروز شعیبی: مهمترین نقطه اشتراک فیلمهایم روابط انسانی است / فیلم سفارشی نمیسازم
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ بهروز شعیبی در نشست رسانهای فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» گفت: واقعیت این است که اگر از این زندگی پرمشغله فاصله بگیریم خانوادههای دیگری میبینیم که روابط انسانی برای آنها ارجحیت دارد، در زندگی پرتلاطمی هستیم و طبیعی است این خانوادهها را نبینیم اما این یک خانواده طبیعی است سعی نکردیم تخیل کنیم یا یک چیز ایدهآل را نشان بدهیم. این کارگردان...
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ بهروز شعیبی در نشست رسانهای فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» گفت: واقعیت این است که اگر از این زندگی پرمشغله فاصله بگیریم خانوادههای دیگری میبینیم که روابط انسانی برای آنها ارجحیت دارد، در زندگی پرتلاطمی هستیم و طبیعی است این خانوادهها را نبینیم اما این یک خانواده طبیعی است سعی نکردیم تخیل کنیم یا یک چیز ایدهآل را نشان بدهیم.
این کارگردان درباره پایانبندی عنوان کرد: بعضی وقتها در شکل کنش دنبال یک کشمکش بیرونی هستیم برخی اوقات هم مثل این فیلم قرار نیست با یک چیز عجیب و غریب مواجه باشیم نمونه چنین فیلمهایی در سینمای ما بوده این چنین فیلمهایی قرار نیست کار شگرفی کند، بلکه قرار است احساسی را منتقل میکنند که تلاش داشتیم این حس منتقل شود.
وی درباره حمایت ارگانها از فیلمهایش هم بیان کرد: من به شماها حق میدهم که از بیرون فکر کنید من تحت حمایت ارگانها فیلم میسازم اما هیچکدام از این فیلمها سفارش نبوده است بلکه پافشاری من بوده که ساخته شوند. همین فیلم بدون قرار قبلی تا شب قبل کلید خوردن قرار نبود ساخته شود. به جز فارابی شاید بهتر باشد از کسانی دیگر بپرسید که کجا حمایت کرده است 25 سال است که در سینما هستم از روز اول همه کارهای من را دیدهاید اگر کارمند جای دیگری بودم بازنشسته میشدم، فکر نکنید این حمایتها شبهه ایجاد میکند که اگر این چنین بود رویه خودم را عوض میکردم. روز بلوا هم پیشنهاد من به اوج بود. من یک بار زندگی میکنم و حاضر نیستم این یک بار را در خدمت چیزهایی قرار بدهم که یا دوست ندارم یا برای رضایت دیگران باشد.
بابایی هم مطرح کرد: ما حتی تا شب قبل از رفتن به مشهد و کلید خوردن فیلم، کلی داستان داشتیم که ممکن بود نتوانیم تولید را آغاز کنیم، فیلم از نظر تولید منطقی است. میتوانم بگویم از نظر برآورد هم منطقی بوده است، اگر تولیت آستان قدس نبود شاید نمیتوانستیم این تصاویر را به این نحو نشان بدهیم. اینکه میگویند فیلم سه ارگانی است درست نیست، فکر میکنم نمیتوانم خیلی از مسایل تولید را باز کنم اما تولید این کار خیلی سخت بود.
شعیبی هم عنوان کرد: ما از همان روز اول با مدیر انجمن اوتیسم ارتباط گرفتیم و ایشان با تمام قوا در زمینه اجرا به کمک ما آمدند، خیلی از دیالوگها کلمه به کلمه جمله مادران اوتیسم است. امیدوارم بقیه انجمنها هم این چنین تعامل کنند.
مصطفی زمانی بازیگر هم گفت: در دورانکرونا سریال خانگی کار نکردم و سعی کردم کمتر کار کنم. آقای شعیبی هم وقتی پیشنهاد داد، دیدم بیشتر لوکیشنها خارجی است و امن است، اما یک فیلمنامه خوب و آرام هم بود، اولش شاید نقش کوتاه برای یک بازیگر قانع کننده نباشد. اما بهروز خودش یک بازیگر خوب است، به لحاظ فنی هم عزیزانی دور ما بودند که خوب بودند، چند سالی است که فیلمهایی ساخته میشود که در محلههایی روایت میشود که من شناختی از آنها ندارم و نمیتوانم بازی کنم اما این نقش خوب بود، نقشهای مذهبی اکثراً در سینمای ما حالت فرم دارد، اما من چون با یک نقش مذهبی آمدم و با آنکه نقشهای مختلف بازی کردم حس کردم میتوانم نقشی را بازی کنم که فرم نباشد.
بابایی درباره سکانسهای آلمان فیلم هم گفت: این سکانسها خیلی محدود برگزار شد از اول تا آخر یک هفته طول کشید، عوامل را هم به صورت مختصر به آلمان بردیم.
شعیبی درباره انتخاب پگاه آهنگرانی توضیح داد: سینما یک رسانه و یک صنعت است مواضع آدمها یک امر شخصی است من با مواضع هر کسی کاری ندارم و با همه دوستانم در سینما همکاری کردم. چیزی که اولویت دارد ذات یک سینمای خوب است که پیامش روابط انسانی باشد. زمانی که میخواستم برای نقش یاسی بازیگر پیدا کنیم با افراد دیگری هم صحبت کردیم اما میخواستیم بازیگری این نقش را بازی کند که تا حالا چنین نقشهایی را بازی نکرده باشد پگاه هم قبلاً چنین نقشی را بازی نکرده بود، وقتی پگاه با ذوق زدگی آمد و درباره فیلمنامه و نقش حرف زد دیگر هیچ چیزی از خدا نمیخواستم، چون او حاضر بود برای فیلم تلاش کند. امروز باید با احترام به همه بازیگرانی که با آنها همکاری کردم، بگویم او یکی از بهترین بازیگران بود، با اخلاق، همراه و حرفهای بود و امیدوارم این همکاری ادامه پیدا کند.
شعیبی درباره پیام این فیلم که در بخشی از آن بازگشت به ایران ترویج میشود، مطرح کرد: به هر حال بخشی از ماجرا این است که ما با این موضع مسأله داریم. این سرزمین ماست، اگر نگران این نسل هستیم خوبیها را بکاریم، بچههای ما به این سرزمین برمیگردند، همانطور که یاسمین قصه ما برای عزیزترین چیزی که پدرش گذاشت، به ایران برگشت.
مهدی تراببیگی مطرح کرد: این فیلم داستان خلوتی دارد و اصرار بود این چنین باشد چون چنین داستانی را میطلبید و بهتر بود همینطور باشد.
شعیبی درباره انتخاب آلمان اظهار کرد: احساسمان این بود که ایرانی در آنجا زیاد است اما به لحاظ روابط با کشورهای دیگر فرق میکند. ما دنبال فضای متفاوت با فرهنگ خودمان بودیم نه برای اینکه این دو فضا را مقایسه کنیم بلکه اگر کسی ریشهای در این سرزمین دارد کمی احساس غربت نکند.
شعیبی هم بیان کرد: نقش کودک اوتیسمی خیلی نقش ویژهای بود حتی فکر میکردیم به طور واقعی از کودکان این چنینی استفاده کنیم اما ترسیدیم به خاطر شرایط سفر به آنها آسیب برسد. حامی ترابی همراهی خوبی با ما داشت، مثل یک بازیگر بزرگسال توان گذاشت و به خوبی با ما همکاری کرد.
شعیبی درباره مسیر فیلمسازی خود اظهار کرد: بعد از «دهلیز» با خودم قرار گذاشتم اگر تجربه میکنم و موفق است به سراغ ژانرهای مختلف بروم، پیشنهادهایی بود که فیلمهای اجتماعی بیشتر کار کنم تا امروز سعی کردم روند را تغییر بدهم با این حال مهمترین نقطه اشتراک فیلمهایم روابط انسانی است.