به یاد «عباس» نوحه خوان جنگ
شور و شوقی که این شهید و سایر برادران همرزم او در اعزام ها براه می انداختند و سرودهایی که در زمان اعزام به جبهه اجرا می کردند آنقدر تاثیر گذار بود و آنقدر خاطره انگیز بود که پس از سالها هنوز خاطره آن نقل می شود.
به گزارش ایسنا، عباس سجادی در سال 1342 در خانواده ای روحانی متولد شد. پدرشان روحانی متقی و بسیار معتقد به مبانی اسلام بودند که حدود 50 سال امام جماعت یکی از مساجد شهر اراک را عهده دار بود و تقوا و تعهدش در نزد اهالی محل و دوستان و آشنایان زبانزد بود. عباس در دامان پر مهر مادری مهربان و معتقد پرورش یافت و در محیطی سرشار از معنویت و عطوفت رشد کرد.
دوران کودکی و نوجوانی او در گرماگرم مبارزات مخفیانه و آشکار مردم علیه شاه بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سید عباس جزو اولین کسانی بود که به کسب تعلیمات نظامی و ملحق شدن به سپاه پاسداران و بسیج مردمی پرداخت. و در راه دفاع از میهن و مقابله با دشمن بعثی، مدرسه و درس را رها کرد. زمستان سال 59 راهی جبهه های غرب کشور شد. پس از آن خدمت وی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور رسمی آغاز شد و سید عباس در اکثر صحنه های انقلاب و عملیاتهای مختلف حضوری فعال داشت و در ساعات فراغت نیایش و راز و نیاز با خالق متعال و مرثیه گویی او در مجالس شهدایی که همگی همرزمان او بودند زبانزد دوستان و آشنایان بودند.
سید عباس سجادی در عملیات بیت المقدس مورد اصابت گلوله مزدوران بعثی از ناحیه لگن و پای راست واقع شد که با کمی بهبودی حتی بدون طی کردن دوره نقاهت مجددا به جبهه شتافت. با وجود ناراحتی شدیدپای راست وضعف بینایی که داشت هیچ کدام نتوانست ذره ای سستی در اراده خداجوی او بوجود آورد. در عملیات بدر همراه عده ای از همرزمانش به دیدار معبودش شتافت و به دیدار اجداد طاهرینش و همراه دیگر شهدا جاودانه شد و به ابدیت پیوست و به آرزوی همیشگی که در نماز شب و هر نماز و هر مرثیه و راز و نیازش با معبود ورد زبانش بود رسید.
شهید سید عباس هیچگاه با لباس غیر از لباس رزم و حضوری غیر از حضور مرتب در جبهه نداشته و اگر اوقات عمر کوتاهش در جبهه ها گذشت و اگر ایامی از جبهه بر می گشت در کار آموزش نیروهای بسیج و فعالیتهای بخش های مختلف سپاه مشغول بود. شور و شوقی که این شهید و سایر برادران همرزم او در اعزام ها براه می انداختند و سرودهایی که در زمان اعزام به جبهه اجرا می کردند آنقدر تاثیر گذار بود و آنقدر خاطره انگیز بود که پس از سالها هنوز خاطره آن نقل می شود. سید عباس هر کجا که بود یا صدای روضه وسینه زنی می آمد، یا صدای سرودهایی که بچه های گردان از حفظ شده و دسته جمعی می خواندند. سید عباس تک خوان این سرودها بود. در تمامی لحظات زندگی دائم الذکر، دائم الوضو و دائم البکاء بود.
انتهای پیام