«بی رویا» اثری جسور اما شتاب زده در سینمای ایران
فیلم سینمایی «بیرویا» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد، فیلمی که نخستین تجربه کارگردانی «آرین وزیردفتری» به حساب میآمد و در نهایت توانست به سه نامزدی و یک سیمرغ بلورین به کار خود در جشنواره فیلم فجر پایان دهد.
خبرگزاری میزان - فیلم سینمایی «بیرویا» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد، فیلمی که نخستین تجربه کارگردانی «آرین وزیردفتری» به حساب میآمد و در نهایت توانست به سه نامزدی و یک سیمرغ بلورین به کار خود در جشنواره فیلم فجر پایان دهد.
این فیلم در بخش بهترین کارگردانی اول، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن نامزد دریافت سیمرغ چهلمین جشنواره فیلم فجر شد و در نهایت توانست در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن برای طناز طباطبایی این جایزه را از آن خود نماید.
- بیشتر بخوانید:
- برای مشاهده آخرین خبرها از جشنواره فیلم فجر اینجا کلیک کنید
فیلم سینمایی «بی رویا» نسبت به سایر آثار چهلمین جشنواره فیلم فجر روایتی متفاوت را دنبال میکرد که طبیعتا ظهور و بروز کارگردان اثر از فیلم کوتاه در این امر بی تاثیر نیست، فیلمی تریلر و معمایی که هر لحظه روایتی تازه را به مخاطب ارائه می کرد.
«آرین وزیردفتری» به عنوان نویسنده و کارگردان گامی تازه در سینما برداشته بود اما از سویی این ریسک در جاهایی از اثر جواب نداده بود، البته ریسک پذیری وزیردفتری و فاصله گرفتن از سینمای موسوم به ژانر اجتماعی که بیشتر به روایتهای تلخ می پردازد قابل تحسین بود اما باید دید این انتخاب تا کجا موفق بوده است.
طبیعتا بازی دو بازیگر زن فیلم سینمایی «بی رویا» طناز طباطبایی و شادی کرم رودی به واسطه فضای ملتهب اثر قابل اعتنا و گاها دفاع است، اما در مورد بازیگر مرد فیلم «صابر ابر» اتفاقی متفاوت را شاهد نیستیم و از سویی فیلمنامه به وی اجازه حضور مشخص و معلومی نمی دهد.
مهمترین نقطه ضعف فیلم سینمایی «بی رویا» را باید به الگوبرداری بیش از حد آن به سینمای هالیوود اشاره کرد، این فیلم انگار کلاژی از چندین فیلم هالیوودی است، شاید «بی رویا» در نگاه اول مخاطب را هیجان زده کند اما با مخاطبی که با سینمای جهان در ارتباط است اتفاقی تازه محسوب نمی شود.
ادای دین کارگردان به آثار هالیوودی و استفاده از تکنیک های ساخت این گونه آثار به راحتی در فیلم مشاهده می شود اما مشکل آنجاست که فیلمنامه بی رویا به جهت ساختار از پس چنین روایتی بر نیامده و در اکثریت مواقع با خلاهایی قابل لمس روبرو می شود.
هرچند پیرنگ اصلی درام و روایت کلی را نمی توان با منطق عینی بررسی کرد و جهان فیلمنامه براساس یک بی هویتی بنا نهاده شده اما به طور کلی باید حتی در اوج بی منطقی مخاطب زنجیره ای از اتفاقات را پیگیری کند، اتفاقی که متاسفانه در بی رویا رخ نداده و آن را به حالت یک فیلم کامل تبدیل نمی کند.
البته این فیلم شروع راه «آرین وزیردفتری» است و باید دید می تواند در آثار بعدی خود در همین ژانر فعالیت داشته و امضای شخصی پای اثر بزند یا خیر، سینمای وزیردفتری کاملا تاثی گرفته از آثار هالیوودی است، اما وقتی می تواند در سینمای داخلی موفق باشد که بتواند آن را در چارچوب سینمای داخلی از لحاظ قصه و تکنیک کانالیزه کند.
فیلم سینمایی «بی رویا» نخستین ساخته این کارگردان جوان هرچند شاید با نقاط فراز و فرود فراوانی روبرو شده اما در نهایت می تواند به عنوان یک نوگرایی در سینمای کشور که بین دو نوع فیلم اجتماعی و کمدی محصور شده به حساب بیاید.