تاب آوری در سرزمین بیقرار / دانش مواجه با بحران را فراموش کرده ایم
کارشناس میراث فرهنگی گفت: باید آداب زیستن در سرزمین بی قرار را به یاد آورد. تاب آوری از جمله این آداب است. چرا ما تاب آوری را به صفر رسانده ایم؟
کارشناس میراث فرهنگی گفت: باید آداب زیستن در سرزمین بی قرار را به یاد آورد. تاب آوری از جمله این آداب است. چرا ما تاب آوری را به صفر رسانده ایم؟
به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی میراث فرهنگی ناملموس (ICH) و مسئولیت اجتماعی (CSR) در مواجهه با حوادث و سوانح امروز در پژوهشکده سوانح طبیعی در حال برگزاری است. در این نشست سید محمد بهشتی کارشناس میراث فرهنگی گفت: در زمانهای گذشته کاشان یک بار زلزله شدیدی دید اما در مدت 9 سال مانند یک جواهر از اول ساخته شد آن هم در سه سال آخر سلسله زندیه. این اتفاق نشان میدهد که مردم زمانی با دانش خودشان شهر را میساختند و با بحرانها مقابله میکردند.
وی گفت: در سال 70 استانداری به ماسوله رفت و نگاهی به پل زواردررفته چوبی انداخت خجالت کشید و دستور داد پل بتونی درست و حسابی ساخته شود. این پل در سیل سال 77 کارکرد دیگری پیدا کرد. وقتی سیل آمد چوب و مصالح مختلف پشت این پل گیر کرد و مانند سدی شد که همه شهر را آب گرفت و همه چیز را از جا کند حتی گردشگران شهر را با خودش برد. پس اگر این پل درست و حسابی نبود حتماً ماسوله خسارت کمتری میدید.
وی گفت: تا سال 40 حاملهای انرژی در ماسوله چوب بود نه برق و گاز. سنتی در ماسوله وجود داشت که برای تأمین این حاملهای انرژی چوب از جنگل نگیرند بلکه هر چه چوب از کف رودخانه بود جمع میکردند برای همین همیشه کف رودخانه تمیز بود. خاصیت پل زواردررفته مانند فیوز خانهها بود که اگر برق نوسان داشته باشد اول آن فیوز می سوزد نه کل خانه. اما با ساخت پل جدید در واقع فیوز برداشته شد تا کل شهر از بین برود!
این پژوهشگر با بیان اینکه قاعده زیستن در سرزمین بی قرار یعنی مدیریت کردن بی قراری و نساختن پلهای زواردررفته گفت: در سرزمین بی قرار باید بین دو بحران زندگی کرد و پذیرفت که بحران امری اجتناب ناپذیر است. نباید از وقوع سیل تعجب کنیم بلکه باید همیشه آمده وقوع سیل و زلزله باشیم.
رئیس اسبق پژوهشگاه میراث فرهنگی تصریح کرد: تا دهه 40 در همه خانهها صندوق خانهای وجود داشت. وجه سمبلیک آن این بود که چیزهای ارزشمند را در آن برای روز مبادا قرار میدادند همه کسی به آن راه نداشت و از تربت کربلا تا سیسمونی بچههای که هنوز به دنیا نیامده را میشد در آن دید. ما برای روز مبادا خودمان را آماده میکردیم اما الان چنین چیزی را فراموش کرده ایم. در سرزمین بی قرار زندگی میکنیم و تعجب میکنیم چرا در رودبار زلزله آمده است. دیگر انگار اهل این سرزمین نیستیم.
بهشتی ادامه داد: باید آداب زیستن در سرزمین بی قرار را به یاد آورد. تاب آوری از جمله این آداب است. چرا ما تاب آوری را به صفر رسانده ایم؟ در زمانی که زلزله آمده بود فیلم گرفته و گفتند که مسئولان کجایید که آب به زیر چادر زلزله زدهها رفته است؟ چرا جای دیگری نرفتند چادر بزنند؟ چرا همیشه چشممان به سوپرمنی است که بیاید و مشکل ما را حل کند؟ چرا منتظریم مسئولین کاری کنند زمانی بود که خودمان مشکل مان را حل میکردیم. معطل دولت نبودیم.
وی گفت: وقتی کاشان و تبریز زلزله آمد، نفت نبود مردم کاشان را در 9 و تبریز را در 6 سال ساختند. حالا بروید ببینید چند سال از زلزله بم میگذرد و چقدر از آثار زلزله باقی مانده است. چرا آن زمان توانمندتر بودیم؟ چه چیزی را از دست دادیم که دیگر آن تواناییها را نداریم در عین اینکه پول و سازمانهای متولی و غیره داریم.
بهشتی با بیان اینکه این سرزمین بی قرار دست از سر ما برنمی دارد گفت: تکنولوژی پیشرفت کرده و هنوز که هنوز است تهران در معرض تهدید زلزله قرار دارد. سوانح و بی قراریها جزو اصول ثابت این سرزمین هستند. تاب آوری مهمتر از تکنولوژی است.