شنبه 3 آذر 1403

تحلیل انقلاب با سنجه انصاف

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
تحلیل انقلاب با سنجه انصاف

با انقلاب اسلامی خودباوری و هویت دینی و ملی جایگزین سرخوردگی و تحقیر ملی دوران سیاه پهلوی شد، و اکنون ملت ایران حاکم بر سرنوشت خود در چارچوب نظام مردم‌سالاری دینی است.

به گزارش مشرق، یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان «تحلیل انقلاب با سنجه انصاف» نوشت: مدیر مسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» به مناسبت 12 بهمن سالروز ورود حضرت امام خمینی (قدس‌الله نفسه الزکیه) به کشور، با انتشار یادداشتی در این روزنامه، با اشاره به مجاهدت‌های رهبر کبیر انقلاب اسلامی برای برچیده شدن بساط رژیم پهلوی که مظهر استبداد داخلی و استعمار خارجی بود، نکته بسیار درستی را مورد توجه قرار می‌دهد و می‌نویسد: «لازم است سخنرانان، صاحب‌نظران، اهل قلم و اهل تفسیر و تحلیل به این سؤال مهم پاسخ دهند که در برچیده شدن استبداد و استعمار چقدر موفق بوده‌ایم و برای برقراری عدالت در کشور چه کرده‌ایم؟»

ایشان در پاسخ به این پرسش درست و ضروری، به ویژه برای آشنا کردن نسل جوان با انقلاب اسلامی از حیث ماهیت، کارکردها و دستاوردها، صرفا با تمرکز بر موضوع عدالت می‌گوید، از عدالت در جامعه انقلاب کرده خبری نیست و کشور با حاکمیت فقر و بحران اقتصادی مواجه شده و اکنون یک طبقه فقیری داریم که تشبیه آنان به ساکنان شعب ابی‌طالب تشبیهی منطقی است.

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی با چنین تحلیلی از کارنامه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در ایام‌الله دهه مبارک فجر نتیجه‌گیری کرده و می‌نویسد: «جای ذره‌ای تردید وجود ندارد که جامعه ما یکی از بدترین جوامع است!» پرسش اصلی آن است که آیا این پاسخ و تحلیل از وضعیت دوران بعد از انقلاب، با آن سؤال تناسب دارد؟ آیا به راستی جامعه ایران، یکی از بدترین جوامع است؟ بی تردید بدترین جامعه، آن جامعه‌ای است که تمامی فضیلت‌ها و ارزش‌های انسانی در آن مرده باشد؛ آیا جامعه ایرانی اینچنین است؟ آیا این تحلیل و قضاوت با واقعیت‌های موجود از جهات مختلف تطبیق دارد؟ آیا هیچ فضیلت و ارزشی در جامعه ایران وجود ندارد؟ آیا انقلاب هیچ دستاوردی جز بی‌عدالتی و حاکمیت فقر نداشته است؟ آیا انقلاب در برچیدن استبداد داخلی و استعمار خارجی ناموفق بوده است؟.

انصاف حکم می‌کند وقتی با یک سؤال کلی در خصوص انقلاب و اهداف آن و ارزیابی عملکرد بعد از 43 سال می‌خواهیم به قضاوت بنشینیم، با یک نگاه جامع، هم موفقیت‌ها و هم ناکامی‌ها، هم قوت‌ها و هم ضعف‌ها را با هم دیده و تحلیل کنیم. با تحلیلی که در این روزنامه ارائه می‌شود، یک جوان 23 ساله که بیست ساله بعد از انقلاب متولد شده و دوره طاغوت را ندیده و از وضع زندگی مردم در آن دوران سیاه هیچ شناختی ندارد، در مورد انقلاب چه قضاوتی خواهد کرد؟ بسیار روشن است که انقلاب اسلامی در موضوع عدالت و پیاده‌سازی آن در جامعه عقب‌ماندگی دارد و این موضوع در بیانیه گام دوم از سوی رهبر معظم انقلاب مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.

با اندک تأملی در بسیار از موضوعات و موارد مهم سیاسی، اجتماعی، علمی، اقتصادی، دفاعی و امنیتی و تعاملات خارجی و موقعیت‌سنجی از جایگاه جمهوری اسلامی در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی و مقایسه هر یک از این موارد قبل از انقلاب، مشخص می‌شود که انقلاب اسلامی چه دستاوردهای ارزشمندی داشته است، مواردی چون:

1- با انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، با وجود هم توطئه‌ها و فشارهای نظامی و شیطنت‌ها و فتنه‌انگیزی‌های داخلی، دوران سیاه استبداد و استعمار پایان یافته و در 43 سال گذشته ملت از استقلال و آزادی به معنای دقیق کلمه برخوردار بوده است.

2- با انقلاب اسلامی خودباوری و هویت دینی و ملی جایگزین سرخوردگی و تحقیر ملی دوران سیاه پهلوی شد، و اکنون ملت ایران حاکم بر سرنوشت خود در چارچوب نظام مردم‌سالاری دینی است.

3- کشور عقب نگه داشته با مردمی فقیر و تحت سلطه بیگانه قبل از انقلاب، با انقلاب اسلامی در مسیر پیشرفت به حرکت درآمده و در بسیاری از حوزه‌های راهبردی در ردیف پنج، شش کشور اول جهان قرار دارد. پیشرفت در حوزه‌های علوم و فنون جدید مانند هسته‌ای، فضایی، نانو، سلول‌های بنیادی و... حقاً و انصافاً شگفت‌انگیز است.

4- جمهوری اسلامی هم اکنون کشوری با اقتدار دفاعی و برخوردار از قدرت بازدارندگی در برابر تمامی تهدیدات خارجی شناخته می‌شود و از یک امنیت داخلی پایدار برخوردار است و این اقتدار عزت‌بخش به ملت است.

5‌- در موضوع عدالت و توزیع خدمات و برخوردار شدن تمامی مردم از امکانات چون برق، آب، گاز، تلفن، بهداشت، تحصیل و سواد، فقط مقایسه آمار و ارقام در هر یک از این موارد در دو مقطع قبل و بعد از انقلاب نشان می‌دهد که بعد از انقلاب چه تحول بزرگی در زندگی مردم رخ داده است.

اما در پایان ذکر یک نکته هم می‌تواند مفید باشد و آن اینکه، اگر امروز مشکلات معیشتی و فقر و محرومیت و همچنین در مواردی تبعیض و بی‌عدالتی وجود دارد، این وضعیت غیر قابل دفاع، محصول کدام تفکر سیاسی و عملکرد کدام بخش از نیروهای سیاسی در کشور است و نویسنده یادداشت مورد اشاره که با این نوشته از موضع نقد و مطالبه‌گری، قصد فرار از پاسخگویی دارد؛ چه نسبتی با این جریان و افراد برجسته آن در این سال‌ها داشته است؟