تراکتور بعد از تونی هیچوقت ثبات نداشت / هواداران، قطعه گمشده پازل تیم
بازیکن پیشین تیم فوتبال تراکتور، بیثباتی را اصلیترین دلیل ناکامی این تیم در ادوار اخیر و خصوصا فصل جاری مسابقات لیگ برتر فوتبال میداند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گروه ورزشی آناج: سیدمحسن حسینی از معدود بازیکنان غیربومی بود که حدود یک دهه متوالی در فوتبال تبریز در دو تیم تراکتور و گسترش فولاد بازی کرد. مردی از تبار اولینهای تراکتور و جزو چهرههایی که هم با پیراهن سرخ تیم محبوب دیار آذربایجان شادی گل برپا نموده و هم با پیراهن رقبا در برابر این تیم که البته با دلخوری توام شده است!
معمولا هواداران تراکتور این بازیکن بااخلاق و بلندبالا را با گلهایش به یاد میآورند. یکی از مدافعان گلزن در تاریخ تراکتور که گلهای منحصربفردی هم با پیراهن این تیم به ثبت رسانده است، خصوصاً گل قیچی و فوقالعاده تماشایی در بازی مقابل فولاد خوزستان که بدون شک از زیباترین گلهای پرشورها در لیگ برتر فوتبال محسوب میشود.
این بازیکن سالهای نهچندان دور فوتبال تبریز و تیم تراکتور در گفتوگوی مفصل با خبرنگار ورزشی آناج از وضعیت این روزهای تیم سابقش صحبت کرده است که مشروح اظهارات او را در زیر میخوانید:
وضعیت تراکتور اظهرمنالشمس است
وضعیت تراکتور اظهرمنالشمس است. این تیم انقدر تغییرات و عدم ثبات داشته که با وجود مهرههای خوب کاری از پیش نبرد. با این کارها دل هواداران هم ریش ریش شد و متاسفانه عدهای از آنان با فشار عصبی ناشی از نتایج ضعیف از دنیا رفتند. حقیقت این است که خیلی از مردم آذربایجان چشم و دلشان وابسته به تراکتور بوده و از نتایج این تیم تاثیر میپذیرند.
هرکسی در تراکتور حضور دارد باید مسئولیتپذیر باشد
بنابراین، کسانی که در تراکتور تحت هر سمتی فعالیت دارند مسئولیت سنگینی روی دوششان است و باید مسئولیتپذیر بوده و با جان و دل کار کنند. البته نمیخواهم بگویم که اعضاء و بازیکنان تراکتور بیتفاوت هستند یا خدایی ناکرده کمکاری میکنند اما در نتایج بیتقصیر نیستند و اتفاقاتی افتاده که چنین نتایج ضعیفی رقم خورده است.
این مسئولیت فردی نیست
هرکسی که در مجموعه تراکتور اعم از مدیریتی، کادرفنی، بازیکن یا حتی تدارکات مسئولیت دارد باید حواسش جمع باشد که این مسئولیت معطوف به فرد یا گروه 30، 40 نفر نیست بلکه متوجه میلیونها هوادار و سرمایه عظیم انسانی است که به عنوان طرفدار از شمالغرب گرفته تا جنوب، شرق و غرب کشور عاشقانه با این تیم زندگی میکنند.
بیثباتی، اصلیترین دلیل ناکامی تراکتور
من اصلیترین دلیل عدم نتیجهگیری تراکتور را بیثباتی میدانم. به نظرم برخی از مشکلات تراکتور شخصی محور بودند بخصوص در زمینه جذب بازیکنان که با سلیقه شخصی و دلالی انجام شده است. متاسفانه بادمجان دور قابچینهای زیادی دوروبر باشگاه و آقای زنوزی حضور داشتند که با خودشیرینی ضرر و زیان زیادی به تراکتور وارد کردند.
وقتی بازیکنان بزرگ هم کارساز نیستند!
متاسفانه در طی فصلهای اخیر تغییرات در تراکتور به حدی زیاد بوده که در خیلی از موارد نقلوانتقالات با نظرات سرمربیان انجام نگرفته و بازیکنان به نوعی به آنها تحمیل شدهاند. این مورد درباره مربیان خارجی نمود بیشتری داشته است و در چنین شرایطی متاثر از تغییرات مکرر حتی با داشتن بازیکنان بزرگ هم نمیتوان به نتیجه رسید.
باید از ظرفیت هواداران استفاده شود
تا فصل گذشته سه کاپیتان تیم ملی در تراکتور حضور داشتند که موهبت بالایی بود اما دیدیم که حضور این بازیکنان هم بصورت مقطعی جواب داد. انتظار از تراکتور به عنوان تیمی بزرگ و ریشهدار و از همه مهمتر پرهوادار بالاست. حتی در فقر تماشاگر، تماشاگران تراکتور پای کار بودهاند و باید از این ظرفیت و پتانسیلی که وجود دارد، به نحو احسن استفاده شود.
تراکتور بعد از تونی هیچوقت ثبات نداشت
آقای ساغلام قبلا مقطع مشابهی در تراکتور حضور داشتند و در آخر فصل از تیم جدا شدند. تا جایی که خاطرم میآید جز پنج فصلی که آقایان کمالوند، قلعهنویی و تونی در این تیم از ابتدا تا انتهای فصل حضور داشتند دیگر شاهد چنین ثباتی نبودیم. چندین سال است این عدم ثبات در نیمکت و عجول بودن مسئولان باشگاه باعث شده تا تراکتور از روزهای درخشانش فاصله بگیرد.
حداقل باید از فوتبال روز دنیا الگو گرفت
شاید مثال زدن از فوتبال روز دنیا مناسب نباشد چراکه فوتبال ما نه از لحاظ سطح کیفی و نه فرهنگ و... هیچ سنخیت یا حتی شباهتی با فوتبال روز دنیا ندارد اما شما ببینید آقای کلوپ چند سال است که در لیورپول کار میکنند و با برنامه بلندمدت آمدند که خیلی هم موفق شدند. ما حداقل میتوانیم از آنها الگوبرداری کنیم که این کار را هم انجام نمیدهیم.
کاری جز دعا برای تراکتور از دست من برنمیآید
من همیشه تراکتور را خانه خودم میدانم و افتخار میکنم که 6 سال پیراهن این تیم را پوشیده و لیاقت خدمت به مردم آذربایجان را پیدا کردم. اما درحال حاضر جز دعا چیزی از دستم برای این تیم برنمیآید. به نظرم کارایی مهم است نه اسم و رسم و بازیکن و مربی بزرگ. خیلی مواقع شاهد بودیم که تیمهایی با مربیان و بازیکنان بزرگ نتیجه نگرفتهاند.
جزو اولینهای تراکتور هستم
خداراشکر میکنم زمانی در تراکتور توپ زدم و از نسلی هستم که جزو اولینها بودیم و هر تابوشکنی که در این تیم رخ داد، در آن دخیل بودیم و تاثیر داشتیم. ما با تراکتور به لیگ برتر صعود کردیم، دو بار نائب قهرمان این مسابقات شدیم و برای نخستین بار در تاریخ باشگاه سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را کسب کردیم.
تراکتور و جایگاهش باهم همخوانی ندارد
فکر میکنم بعد از سه فصلی که تراکتور نائب قهرمان لیگ برتر شد، دیگر آن صلابت لازم در این تیم وجود نداشت که ریشه در تغییرات دارد. معتقدم وضع کنونی تراکتور را بهترین نسخههای فنی و ورزشی هم نمیتوانند درمان کنند. امکانات، موجودی کادرفنی و بازیکن، هواداران و جایگاه این تیم اصلا با یکدیگر همخوانی ندارند.
این تیم نباید با تصمیمات شخصی اداره شود
من در گسترش فولاد نان و نمک آقای زنوزی را خوردم و حرفهایم در مورد ایشان از روی جانبداری یا دشمنی نیست. آقای زنوزی به هرصورت در تیم هزینه کردهاند اما مشکل اینجاست که کسی که خرج میکند دوست دارد اعمال نفوذ داشته باشد و قدرت همیشه این جنبهها را دارد. من کلا با این موضوع که تیمی با پشتوانه مردمی با تصمیمات شخصی اداره شود، مخالف هستم. اما از طرف دیگر هم باید گفت نتایج را بازیکنان رقم میزنند و اینکه ناسزایش را فرد دیگری بخورد، انصاف نیست.
لج و لجبازی در تراکتور!
به نظرم تمام اتفاقاتی که در این مدت رقم خورده ماحصل لج و لجبازی بوده و اعمال نظر شخصی هم در آن نقش داشته است. بنابراین ریشهیابی مشکلات به این سادگی امکانپذیر نیست. فقط باید صبر کرد تا این فصل به سلامت سپری شود و تمام سعی و تلاش بازیکنان این باشد که بیشتر از این آبروی اسم تراکتور و هوادارانش نرود، چون حقشان این نیست.
تعطیلات به نفع تیم ساغلام است
با نتیجهای که تراکتور در آخرین بازی مقابل مس رفسنجان کسب کرد تعطیلی لیگ به نفع این تیم شد و آقای ساغلام وقت بیشتری برای آمادهسازی بازیکنان و تیم دارند. این تعطیلی با برگزاری بازیهای دوستانه خیلی به کار تراکتور خواهد آمد. با شناختی که از بازیکنان تراکتور دارم آنها نفرات قابلی هستند اما به غیر از چند نفر بقیه متوجه جایگاهشان نیستند.
بازیکن بایستی جاهطلب باشد
به نظرم خیلی از بازیکنان تراکتور به موقعیت کنونی قانع شدهاند و بازی در لیگ برتر و یک تیم پرطرفدار نهایت آمال و آرزوهایشان باشد درحالی که ورزشکار باید در راه پیشرفت جاهطلب باشد. متاسفانه روح بلندپروازی در بسیاری از بازیکنان فوتبال ایران خیلی کوتاه است که در طرز فکر و نگرش آنها ریشه پیدا میکند. نوعی عامل درجازنی که باید تغییر ذهنیت داد.
هواداران، قطعه گمشده پازل تراکتور
قطعه گمشده پازل تراکتور در این دو سال گذشته هواداران بودند که با بازگشت خود و شور و شعفی که به تیم تزریق کردند، تراکتور را از مسیر بیراهه نبردن نجات دادند. هواداران جزو لاینفک تیم تراکتور هستند و امیدوارم با حمایت آنان دوباره روزهای خوب این تیم را شاهد باشیم. مطمئنم که تراکتور با هواداران به دوران باشکوه و خوش گذشته خود بازخواهد گشت.
انتهای پیام /