ترجمههای جدید از ویتگنشتاین و تفنن گرایی رایج
حسینی تنها مترجم و محققی است که ویتگنشتاین را به نحو تخصصی کار کرده است بقیه یا جویای نام و شهرت طلباند و یا در بهترین حالت متفنن و تنوع طلب.
حسینی تنها مترجم و محققی است که ویتگنشتاین را به نحو تخصصی کار کرده است بقیه یا جویای نام و شهرت طلباند و یا در بهترین حالت متفنن و تنوع طلب.
به گزارش خبرنگار مهر، محمد زارع شیرین کندی، عضو هیأت علمی دانشنامه جهان اسلام و نویسنده کتابهایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت»، «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» و مترجم کتابهایی چون «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفهای جدید» اثر لوسین گلدمن، «نظریه اجتماعی و عمل سیاسی: بررسی رویکردهای پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی» نوشته برایان فی، به مناسبت انتشار ترجمههای مالک حسینی از دو کتاب «تحقیقات فلسفی» و «رساله منطقی - فلسفی» ویگنشتاین که به تازگی به صورت متن سه زبانه توسط انتشارات کرگدن با همکاری نشر هرمس منتشر شدهاند، یادداشتی را با عنوان «انتشار متن سه زبانه دو اثر اصلی ویتگنشتاین با تفنن گرایی رایج درباره این فیلسوف چه میکند؟» برای مهر ارسال کرده است.
این یادداشت را در ادامه بخوانید:
«ویتگنشتاین یکی از دو فیلسوف بزرگ و مهم و اثرگذار قرن بیستم است. آن دیگری هیدگر است که در ایران متاسفانه نه تنها خوش شانسی و بختیاری ویتگنشتاین را نداشته بلکه هم از سوی مخالفان و هم از سوی موافقان به «شیری بی یال و دم و اشکم» بدل شده که «این چنین شیری خدا خود نآفرید.» برخلاف هیدگر، ویتگنشتاین در ایران هم از حیث ترجمه خوب آثارش و هم از لحاظ بی حاشیه بودن و آلوده نبودن به ایدئولوژی و سیاست بسیار بختیار بوده است. به عنوان یک دانشجوی فلسفه، اولین کتابی که درباره ویتگنشتاین خواندم، کتاب «ویتگنشتاین» اثر یوستوس هارتناک با ترجمه شادروان منوچهر بزرگمهر بود. من این اثر را که دقیقا در سال تولد من به چاپ رسیده بود، با لذت و تحسین خواندم.
بعد از حدود بیست سال هنوز هم حلاوت مطالعه آن را در مذاقام احساس میکنم. مقاله «شوریده سر منطقی» نوشته داریوش آشوری هم بد نبود. بعد از این دو، ترجمههایی از ویتگنشتاین و درباره او و نیز بندرت تالیفهایی درباره او منتشر شده است. در این میان ترجمهها و تالیفهای دوست عزیزم، دکتر مالک حسینی، برجسته و شاخصاند. در ایران مالک حسینی تنها مترجم و محققی است که ویتگنشتاین را به نحو تخصصی کار کرده است بقیه یا جویای نام و شهرت طلباند و یا در بهترین حالت متفنن و تنوع طلب. اگرچه طبعا ممکن است افراد شهرت طلب و متفنن درباره فیلسوفان دیگر هم طبع آزمایی بکنند.
درباره ویتگنشتاین بیشتر ترجمه و تالیفها تفننی و ذوق ورزانه بوده است و تنها کسی که از سر علاقه و تعلق خاطر و اشتیاق و با زحمت و سخت کوشی و به طور تخصصی و حرفهای به آثار ویتگنشتاین پرداخته، مالک حسینی است. قبل از این، میدیدی کسی گرایش چپ دارد و مترجم لوکاچ است اما به گونه تفننی اثری هم از ویتگنشتاین ترجمه کرده است. قبل از این، میدیدی کسی روشنفکر حوزه عمومی است وبه فلسفه اخلاق و فلسفه دین و روانشناسی دین و جمع معنویت و عقلانیت تعلق خاطر دارد اما کتابی هم درباره ویتگنشتاین ترجمه کرده است. میدیدی کسی در اصل شاگرد فردید بوده و از ارادتمندان به حکمت انسی است اما از روی تنوع طلبی اثری هم از ویتگنشتاین ترجمه و شرح کرده است. میدیدی کسی متخصص فلسفه هگل به شمار میآید اما از سر تفنن اثری هم از ویتگنشتاین ترجمه کرده است.
می دیدی کسی مترجم صرف است و از همه فیلسوفان ترجمه میکند اثری هم از ویتگنشتاین ترجمه کرده است. مترجمانی هستند که همزمان آثاری از راسل و هیدگر و دریدا و ویتگنشتاین ترجمه کردهاند. مترجمانی هستند که از ارسطو و کانت و شکسپیر و ویتگنشتاین ترجمه کردهاند و دلی هم در گرو پوزیتیویسم منطقی و افکار مارکس داشتهاند. میدیدی کسی اولا و بالذات «روشنفکر دینی» و متخصص «فلسفه اخلاق» است و ثانیا و بالعرض متخصص سهراب سپهری، احمد شاملو و علی شریعتی و داریوش شایگان و مهدی بازرگان و محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملکیان و بسیاری دیگر از مشاهیر معاصر است و ثالثا و بالفرض پژوهشگر اسپینوزا و هیوم و کانت و شوپنهاور و نیچ و کیرکگور و آرنت و حتی هایدگر است! و مدرس شمس تبریزی و بسیاری دیگر از مفاخر است و به طور کلی متخصص همه فیلسوفان و شاعران غرب و شرق است! در ضمن اثری هم از ویتگنشتاین ترجمه و شرح کرده و مقالاتی نیز در حوزه ویتگنشتاین پژوهی عرضه کرده است. ببینیم ترجمه جدید دو شاهکار ویتگنشتاین با این نوع تفننها و تنوع طلبیها چه خواهد کرد؟»