دوشنبه 5 آذر 1403

تغییر 180 درجه‌ای در رسیدگی به پرونده «شهید محیط‌بان باشقره» با تغییر بازپرس!

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
تغییر 180 درجه‌ای در رسیدگی به پرونده «شهید محیط‌بان باشقره» با تغییر بازپرس!

نماینده حقوقی پارک ملی گلستان درباره پرونده این محیط‌بان شهید گفت: متخلفین این پرونده 4 نفر بودند که از بین این 4 نفر، نفر اول اسلحه کلاشینکف داشت و اسلحه ساچمه‌زنی نداشت و باتوجه به اینکه شهید باشقره توسط گلوله ساچمه‌زنی به شهادت رسیده بود، این شخص همان ابتدا رفع اتهام شد. نفر دوم گفت که اصلاً اسلحه‌ای نداشته و لاش‌کِش بوده است. از این 4 نفر (ح. الف) و (ع. ب) باقی ماندند که متهم به...

تسنیم نوشت: نماینده حقوقی پارک ملی گلستان درباره پرونده محیط‌بان "شهید باشقره" گفت: اواسط روند بازپرسی، بازپرس پرونده را عوض کردند، با عوض شدن بازپرس، روند رسیدگی به پرونده 180 درجه تغییر کرد!

در تاریخ 25 تیر ماه سال 1397 گروهی از شکارچیان غیرمجاز در پارک ملی گلستان با محیط‌بانان درگیر شدند که در نتیجه این درگیری، گلوله شلیک‌شده از اسلحه یکی از شکارچیان، قلب محیط‌بان "تاج‌محمد باشقره" را شکافت و او را به شهادت رساند و 2 محیط‌بان دیگر نیز زخمی شدند.

پس از گذشت 3 روز از وقوع این حادثه خونین، شکارچیان متهم در این حادثه دستگیر شدند و رسیدگی حقوقی به این پرونده به جریان افتاد و همچنان ادامه دارد، اما اتفاق عجیب در این پرونده اعلام نتیجه دادگاه و آزادی 2 شکارچی است که به قتل شهید محیط‌بان "تاج‌محمد باشقره" محکوم شده بودند.

برای بررسی ابعاد بیشتر این پرونده گفت‌وگویی را با مهدی خُرمالی؛ نماینده حقوقی پارک ملی گلستان داشتیم.

نماینده حقوقی پارک ملی گلستان درباره پرونده این محیط‌بان شهید گفت: متخلفین این پرونده 4 نفر بودند که از بین این 4 نفر، نفر اول اسلحه کلاشینکف داشت و اسلحه ساچمه‌زنی نداشت و باتوجه به اینکه شهید باشقره توسط گلوله ساچمه‌زنی به شهادت رسیده بود، این شخص همان ابتدا رفع اتهام شد. نفر دوم گفت که اصلاً اسلحه‌ای نداشته و لاش‌کِش بوده است. از این 4 نفر (ح. الف) و (ع. ب) باقی ماندند که متهم به قتل محیط‌بان بودند. زمان تیراندازی این 2 نفر پشت سرهم راه می‌رفتند، هر 2، اسلحه ساچمه‌زنی داشته و نوع گلوله‌ها نیز یکی بوده است.

وی ادامه داد: بعد از درگیری که منجر به شهادت محیط‌بان شده بود، (ح. الف) حالش بده شده، گریه می‌کند و در جمع دوستان خود اقرار می‌کند که من بودم که محیط‌بان را با اسلحه زدم و مرتکب قتل شدم. این شخص حتی اسلحه خود را نیز تغییر داده و ابتدا اسلحه دیگری را به پلیس تحویل می‌دهد که شناسایی نشود.

نماینده حقوقی پارک ملی گلستان افزود: در ادامه روند بازجویی، وکلا یا اشخاص دیگری به او یاد می‌دهند که حرف‌های خود را پس بگیرد و دیگر به ارتکاب قتل اقرار نکند! در نتیجه اینکه مشخص نشد از بین (ح. الف) و (ع. ب) کدام یک شلیک کرده‌اند، قاضی پرونده را لوث اعلام کرد و حکم به اجرای قسامه داد؛ به این معنی که یا 50 مرد عاقل و بالغ شهادت بدهند که یکی از این 2 نفر محیط‌بان را شهید کرده و یا شکارچیان متهم به قتل، دست روی قرآن گذاشته و قسم بخورند که مرتکب قتل نشده‌اند.

خُرمالی تصریح کرد: بعد از صدور این رأی، با قاضی پرونده صحبت کردم و گفتم هر انسانی در شرایطی که طناب دار را دور گردن خود حس کند، قسم دروغ می‌خورد تا از مخمصه نجات پیدا کند. حال اگر هر 2 این افراد قسم بخورند که مرتکب قتل نشده‌اند، پس چه کسی این محیط‌بان را شهید کرده است؟! متأسفانه اقدامات ما تاکنون کارساز نشد و در حال حاضر هر 2 متهم این پرونده به قید وثیقه آزاد هستند.

وی توضیح داد: این حکم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک شهرستان بجنورد صادر شد؛ ما به حکم اعتراض کردیم و دیوان عالی نیز اعتراض ما را پذیرفت و بار دیگر پرونده را به همان شعبه و همان قاضی ارجاع داد که مجدداً قاضی پس از چند ماه مطالعه پرونده همان رأی قسامه را اعلام کرد؛ متأسفانه در حال حاضر خون محیط‌بان شهید ما پایمال شده است.

نماینده حقوقی پارک ملی گلستان گفت: اواسط روند بازپرسی (سال 98)، بازپرس پرونده را عوض کردند؛ این درحالی بود که بازپرس اولیه پرونده با استناد به همه مدارک موجود قانع شده بود که "ح. الف" قاتل است؛ با عوض شدن بازپرس، روند رسیدگی به پرونده 180 درجه تغییر کرد!

خُرمالی تصریح کرد: در حال حاضر تنها کاری که می‌توان انجام داد، اعاده دادرسی است که با صحبت با خانم میرجعفری، وکیل پرونده متوجه شدم که وکلای شهید باشقره قصد دارند این کار را انجام دهند؛ امید داریم که فرجام‌خواهی مورد قبول واقع شده و قاضی شعبه هم‌عرض بار دیگر همه مدارک از جمله اعتراف (ح. الف) در آگاهی، در جمع شکارچیان و گزارش اسلحه‌شناسی را بررسی کند.

از میان اخبار

بی‌خبری 3ماهه از دختر خبرسازی که در شیراز گم شد

آدم‌ربایی به کشف عتیقه‌های دو هزار ساله رسید