یک‌شنبه 4 آذر 1403

تفاوت خبرگان منتخب و خبرگان غیرمنتخب

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش مشرق، احمدحسین شریفی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با انتشار مطلبی در کانال خود در ایتا به این پرسش پاسخ داده است که، خبرگان منتخب مردم چه امتیازی بر خبرگان غیر منتخب دارند که می‌توانند رهبر را انتخاب کنند مشروعیت انتخاب آنان از کجا ناشی می‌شود؟

اساساً آنچه که حجت عقلی ما برای تشخیص ولی فقیه است، مراجعه به «خبرگان واقعی» است و در «مقام ثبوت» هیچ تفاوتی میان خبره واقعی منتخب و خبره‌ی واقعی غیر منتخب نیست. اما چگونه می‌توان خبرگان واقعی را تشخیص داد؟ در اینجا چاره‌ای جزمراجعه به خبره شناسان، که همان مردم‌اند، نیست. مردم بر اساس حکم عقل موظف‌اند خبره‌ی واقعی را تشخیص داده، انتخاب کنند. حال آیا واقعاً توانسته‌اند خبره‌ی واقعی را تشخیص دهند یا اینکه در تشخیص خود اشتباه کرده‌اند، سخنی دیگر است. و روشن است که حتی اگر اشتباه کنند، در صورتی که از راه معقولی پیش رفته باشند، معذورند. آنچه که مهم است تلاش برای تشخیص و انتخاب خبرگان و فقیه‌شناسان واقعی است در این راستا باید توجه داشت که:

اولاً، ممکن است برای یک کار صدها و هزاران متخصص و کارشناس و شاهد وجود داشته باشد، روشن است که با توجه به محدودیت امکانات و... مراجعه به همه‌ی آنها و استفاده از کارشناسی و شهادت همه آنان مشکلات فراوانی را در پی خواهد داشت و بعضاً ممکن است از مقصود خود هم دور شویم. عقل حکم می‌کند که تلاش کنیم از میان آنان، بهترین‌ها را گزینش کنیم؛ به گونه‌ای که بتوانیم با شهادت آنان و اخذ دیدگاه‌های کارشناسانه‌شان به دستیابی به مقصود خود مطمئن شویم. در مسأله تشخیص رهبر واقعی و فقیه جامع الشرائط نیز با کارشناسان و خبرگان زیادی مواجه هستیم. روشن است که اگر امکان بهره‌برداری از نظرات همه‌ی آنان وجود داشت، به نتیجه‌ی کارشناسی و متعلق شهادتشان اطمینان بیشتری حاصل می‌کردیم. اما چنین کاری مقدور نیست. بنابراین، به حکم عقل باید بکوشیم و دقت کنیم تا از میان خبرگان موجود، بهترین‌ها را برگزینیم.

ثانیاً، فلسفه‌ی وجودی مجلس خبرگان اعلام حمایت زود هنگام و پیشاپیش مردم از رهبر است. مردم با انتخاب افراد مورد قبولشان، به رأی و تشخیص آنان اطمینان داشته و رهبری فردی را که آنان به مردم معرفی می‌نمایند گردن می‌نهند. روشن است که چنین هدفی تنها در سایه‌ی انتخاب افراد خاصی از سوی مردم؛ یعنی کسانی که مردم به کار آنان اطمینان دارند، حاصل خواهد شد.

ثالثاً، «الجمع مهما امکن اولی من الطرح». از آنجا که انتخاب همه‌ی خبرگان و رهبرشناسان، عملاً غیر ممکن است، در عین حال، بینات شرعی در مسأله‌ی تعیین و تشخیص رهبر به هر میزانی که تراکم بیشتری داشته باشند، اطمینان آورتر است. راه معقول تأمین این هدف، این است که مجلس خبرگان منتخب روش‌هایی را به کارگیرند که از سایر خبره‌ها و فقیه‌شناسان نیز بهره ببرند و به این صورت می‌توان سایر خبره‌ها را نیز هر چند قانوناً عضو مجلس خبرگان نیستند، در امر تشخیص رهبری و نظارت بر تداوم صفات رهبری دخالت داد.

رابعاً، فلسفه‌ی وجودی مجلس خبرگان جلوگیری از هرج و مرج اجتماعی و اعمال سلیقه‌های شخصی و حزبی و صنفی در امر تعیین رهبری است و برای نیل به این هدف، ضروری است که خبرگان نهادینه شود، به این صورت که تنها سخن کارشناسان و فقیه‌شناسانی ملاک عمل باشد که بر اساس موازین شرعی و قانونی و توسط اکثریت جامعه به عنوان خبره معرفی شده‌اند. هرگاه چنین افرادی، فقیهی را به عنوان رهبر معرفی کردند، تبعیت از او بر همگان واجب و لازم است و مخالفت افرادی که در خارج از حوزه‌ی خبرگان هستند، دراین زمینه هیچ اثری نخواهد داشت.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.