سه‌شنبه 29 خرداد 1403

تفسیر رویدادهای تاریخی از جایگاه وجود حاضر

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
تفسیر رویدادهای تاریخی از جایگاه وجود حاضر

انسان متناهی مجبور است رخدادهایش را بازتفسیر کند و در این بازخوانیِ ممکن است حسن و قبح رویدادها دگرگون شود و برخی سیاه‌ها به سفید بدل گردند و به عکس.

انسان متناهی مجبور است رخدادهایش را بازتفسیر کند و در این بازخوانیِ ممکن است حسن و قبح رویدادها دگرگون شود و برخی سیاه‌ها به سفید بدل گردند و به عکس.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب*: رویدادهای تاریخی در زمانمندی وجود حاضر تغییرها و تفسیرهایی نو می‌پذیرند. انسان موجودی زِمانمند و تاریخمند است و زمان و تاریخ او با زبان و تقرر و تذوت و برون‌خویشی خاص او شکل می‌گیرد. انسان متناهی مجبور است رخدادهایش را بازتفسیر کند و در این بازخوانیِ ممکن است حسن و قبح رویدادها دگرگون شود و برخی سیاه‌ها به سفید بدل گردند و به عکس، ونیز پاره‌ای نیکی‌ها به بدی و به عکس. شاید بعض وقایع هم خنثی و خاکستری به نظر آیند.

پس از سال‌ها و در قیاس با حوادث هولناک سپسین ممکن است «مطلق» ها چنان رنگ ببازند که جای همه چیز و موضع همه عاملان تغییرکند. ملت‌ها همیشه آینده را دقیق‌تر و روشن‌تر نمی‌بینند و گاه اصلاً نابینا می‌شوند. از سوی دیگر، فرهنگ‌ها بالقوه حامل عناصر بسیار خطرناکی می‌توانند باشند و گاه امکان زایش نوزادی عجیب الخلقه بعید نیست. درچنین مواردی امکان انحطاط چنان نیرومند است که هر کسی قادربه درک اش نیست. رویدادهای تاریخی ملت‌ها در قیاس با وضع کنونی‌شأن به صورت‌های مختلف تعبیرِ می‌شوند.

مهم آن است که ملت‌ها بیندیشند که چرا رخدادی بدتر از پیشین به وقوع آمد و چرابه کرات «تر» می‌شود: بدتر، فاجعه بارتر، سیاه‌تر، ویرانگرتر وخانمان براندازتر و... تر و... تر. مسئله اساسی، اندیشیدن و سنجیدن و پرسیدن است. ملتی که تاریخ‌اش به سمت و سویی سیاه‌تر و فاجعه آمیزتر می‌رود فاقد درایت و ذکاوت است. در همه آفاقِ تاریخ آینده چنین ملتی اندکی بارقه روشنایی و امید دیده نمی‌شود. ملتی که از گذشت روزگار نیاموخته و عبرت نگرفته است، «نیز ناموزد ز هیچ آموزگار». ملتی که از معلم بزرگ تاریخ و روزگارنیاموزد ازهیچ آموزگاری نخواهد آموخت. تمام حیطه‌های مدنی و سیاسی و فرهنگی ملت‌های مترقی با دقت و اندیشه و احتیاط اداره می‌شود: مبادا! دوبار خطا کنند، مبادا! سرمایه‌ها را دوبار به هدر دهند، مبادا! تدبیر و تأمل در کار ملک و تکیه بر تخصص و دانش جایش را به توکل و تسلیم بدهد و مبادا های بسیار دیگر.

آینده ملت‌های سرگردان، بنا به دلایل و شواهد فراوان اقلیمی و جوی و انسانی و اجتماعی و اقتصادی، چیزی جز برهوتی خشک و مرگ زا نخواهد بود. همه ملت‌ها در تاریخ کارهایی غلط و اشتباه مرتکب شده اند و می‌شوند اما نه هر نسل و نه در هر عصر، بل گاهی. رویدادهای تاریخی بر اساس وضع و موضع وجود حاضر تفسیر می‌شوند.

*متن به قلم محمد زارع شیرین کندی است. او دکترای فلسفه از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دارد. به قلم او کتاب‌هایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت» و «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» منتشر شده‌اند.

زارع همچنین مترجم کتاب‌هایی چون «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفه‌ای جدید» اثر لوسین گلدمن و «نظریه اجتماعی و عمل سیاسی: بررسی رویکردهای پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی» نوشته برایان فی است.