تلخی طعم تفاخر با حلاوت کیک یکمیلیاردی!
انتشار ویدئو کیک 2 تنی - یک میلیارد تومانی - در عروسی پسر ایرانی با دختر لبنانی در نیاوران اولین و آخرین مصداق از نمونه زندگی لاکچری و تفاوت معنادار در سبک زندگی ما نیست.
به گزارش مشرق، آموزش پخت کیک با ورق طلا، برگزاری جشنهای لاکچری گودبای پمپرز، جشن طلاق و عزا، ماهگرد مناسبتهای مختلف و... تجربههایی از ترویج این سبک زندگی است.
همین شب یلدایی که گذشت هم خیلیها برای شبنشینیهای لاکچریشان در کافهها و هتلهای تهران؛ از 200هزار تا 3میلیون تومان به ازای هر نفر هزینه کردند. پیامدهای گسترش و شیوع این سبک از زندگی در جامعه چیست و برای مواجهه با آن چه باید کرد؟
هر کسی که بتواند با تجملگرایی، فخرفروشی میکند
علیاصغر مهاجری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران به ما میگوید: به نظر میرسد به دلیل فاصله گرفتن از سبک زندگی ایرانیاسلامی، هر کسی که بتواند، تلاش میکند با تجملگرایی، فخرفروشی کند.
این پژوهشگر اجتماعی میافزاید: تعارض بین سبک زندگی مطلوب با سبک زندگی موجود در جامعه موجب بیتعادلی و تنش در جامعه شده و پیامدهای مخربی همچون بحرانهای روحی، اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته است. با این حال نکته ظریف اینجاست متأسفانه مردم همچنان علاقهمند به پیروی از این سبک زندگی هستند و میل به تغییر ندارند.
به اعتقاد این جامعهشناس، زمانی «مسئله» بهوجود میآید که علاوه بر تعارض و تنش ایجاد شده در جامعه، میل به تغییر هم وجود داشته باشد.
اما اگر میل به تغییر از سوی مردم برای حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب وجود نداشته باشد، احتمالاً برای جامعه، مسئله نیست. به عبارت دیگر، تجملگراییها و ریختوپاشهایی که برای اصحاب رسانه و اهل فهم مسئله شده، برای اکثریت جامعه مسئله نیست و تمایل به پیروی از آن دارند و چنانچه بعضی از کنترلها و نظارتها نباشد، سیستمهای اداری و دولتمردان هم از این سبک پیروی میکنند. دولتمردان برنامهای برای کاهش مصرفگرایی ندارند
این استاد دانشگاه با اشاره به فرهنگ نظام سلطه که در راستای گسترش فرهنگ مصرف است، میافزاید: درحالی که فرهنگ نظام سلطه بسیار دقیق درحال فعالیت است، دولتمردان نه تنها برنامهای برای کاهش مصرفگرایی ندارند، بلکه هر برنامهای که عرضه میکنند نیز به نوعی موجب افزایش مصرفگرایی میشود.
مهاجری ادامه میدهد: سکانداران فرهنگی کشور حتی از ظرفیتهای امربهمعروف و نهی از منکر هم برای کاهش مصرفگرایی استفاده نمیکنند، درحالی که یکی از زیباترین معروفها قناعت و یکی از مهمترین منکرها اسراف است، اما نه مجلس، نه ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر و نه خانوادهها هیچ برنامهای برای یادآوری این مهم نداشتهاند.
با آنکه در ظاهر از استیلای نظام سلطه از مرکز به پیرامون سخن میگوییم، همه برنامههایمان در راستای تقویت آن است. مثلاً درحالی که از کمفروشی به عنوان یک منکر یاد میکنیم، ولی اصلاً به آن نمیپردازیم درحالی که در راستای همین سبک زندگی لاکچری، کمفروشیها معنای خاصی پیدا میکند. بنابراین با توجه به اینکه عزمی برای مقابله با ارزشهای مادی وجود ندارد، نمیتوان امیدوار بود در آینده زندگیهای لاکچری از بین برود، بلکه این احتمال وجود دارد که فرهنگ «لاکچری لایف» به دلیل چشموهمچشمیها به مراسم مذهبی هم تعمیم یابد.
این جامعهشناس ادامه میدهد: به دلیل تعمیق گسترده نابرابریهای اجتماعی، توزیع ناعادلانه منابع درآمدی و ثروت و همچنین وجود برخی رانتها، فاصله طبقاتی در جامعه ما رو به افزایش است و عدهای روز به روز غنیتر و عدهای دیگر هر روز فقیر میشوند و این اتفاق موجب لاغر شدن قشر متوسط جامعه به سوی قشر رو به پایین میشود و به بسیاری از آسیبهای حوزه فقر دامن میزند. چرا که قشر متوسط، پاسبان ارزشها و سوپاپ اطمینان جامعه هستند و بیشتر ویژگیهایی که به نفع کشور و نظام است، در قشر متوسط جامعه تعریف میشود و در واقع افزایش فاصله طبقات بالا و پایین جامعه زمینهساز افزایش آسیبهای اجتماعی است.
از منظر جامعهشناسی، اگر جامعهای بخواهد سالم باشد، آسیب نبیند و به سمت توسعه و تعالی حرکت کند، باید 70درصد جمعیت آن جزو قشر متوسط باشند. اما زمانی که به دلیل شرایط جامعه، تعداد اندکی از آنها به طبقات اقتصادی رو به بالا و تعداد زیادی به طبقات اقتصادی رو به پایین تعلق دارند و تعدادی نیز از کشور کوچ میکنند، موتور اطمینان جامعه تهی میشود. زیرا طبقه متوسط جامعه، علاوه بر برخورداری از بهرههوشی بالا، به ارزشهای اخلاقی جامعه هم وفادار هستند، بیشتر تکنسینها، مدیران، صنعتگران، تولیدکنندگان متعادل، پزشکان، کارشناسان، هنرمندان و نویسندگان نیز در قشر متوسط جامعه حضور دارند. به همین دلیل اگر طبقه متوسط جامعه فربهتر باشد جامعه به سوی پویایی حرکت میکند، ضمن اینکه سازوکاری خودکار برای حفظ فرهنگ اصیل جامعه و ارزشهای اجتماعی ایجاد میشود و جامعه به نقطه تعادل و انسجام میرسد. درحالی که تجملگرایی مانع ایجاد پویایی است و جامعه را به قهقرا میکشاند و با شفافسازی نابرابریها و ظلمها موجب افزایش رنج و گسترش ناامیدی میان مردم میشود. اکنون در جامعه نابرابریها آشکارا دیده میشود و علاوه بر توسعه تجملگرایی از سوی عدهای تازه به دوران رسیده، شاهد عملکرد اشرافگرایانه برخی از مسئولانی هستیم که آگاهانه ارزشهای انقلاب را به فراموشی سپردهاند. شاخص فلاکت کشور به بالای 84 درصد رسیده است
به گفته این پژوهشگر اجتماعی، در توزیع نرمال جمعیت باید 68درصد جامعه در طبقه متوسط قرار داشته باشند. اما وقتی این توزیع از حالت نرم خارج شود، قدرت نظارت و کنترل جامعه از دست میرود. جامعه رهاشده آغشته به ارزشهای مادی، حاصلی جز افزایش شاخص فلاکت کشور ندارد و در واقع همین ریختوپاشهای عدهای تازه به دوران رسیده یکی از عواملی است که موجب شده شاخص فلاکت کشور به بالای 84درصد برسد.
مهاجری اضافه میکند: تجملگرایی یک بیماری فرهنگی است که مسئول شکلگیری آن در جامعه ایران، مسئولان و سکانداران فرهنگی هستند که متأسفانه هنوز درخواب غفلت به سر میبرند.
رهبر معظم انقلاب بارها در دیدار استادان و دانشجویان فرمودهاند «العلمالسلطان». با توجه به اینکه این فرمایش ایشان شامل حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز میشود، باید اجازه داده شود سکانداری نظام فرهنگی و اجتماعی نیز به متخصصان شاخههای مختلف جامعهشناسی، انسانشناسی و دیگر رشتههای علوم انسانی که با این حوزه مرتبط هستند، واگذار شود تا برنامهریزیها و سیاستگذاریهای این حوزه به صورت علمی و با مرجعیت جامعه انجام شود. پیامدهای سوءاستفادههای بخش دولتی و خصوصی
علی یزدیخواه، عضو شورای فرهنگ عمومی کشور نیز در خصوص پیامدهای مخرب تجملگرایی در جامعه به ما میگوید: در سالهای اخیر گرایش برخی افراد به حوزه تجملگرایی، اسراف امکانات و ریختوپاشهای گسترده موجب تغییر فرهنگ عمومی شده است. به بیان دیگر، عدهای نوکیسه که به ثروتهایی دستپیدا کردهاند با به رخ کشیدن داشتهها و زندگی خود موجب افزایش تجملگرایی میشوند. درکنار این خودنماییها، سوءاستفادههایی که در برخی مواقع از سوی نهادهای دولتی و یا خصوصی مانند چایدبش یا ابربدهکاران بانکی اتفاق میافتد؛ موجب تغییر نگرش مردم و احساس تحقیر، یأس و ناامیدی در جوانان میشود.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از صداوسیما میافزاید: با آنکه این سازمان برای تأمین بودجه ناچار به تبلیغات است، نباید برای تبلیغ خانههای وسیع، لوازم خانه و اتومبیلهای گرانقیمت پا را فراتر از استطاعت قشر متوسط جامعه بگذارد. زیرا این تبلیغات در کنار فیلمها و سریالهای شبکههای مختلف، یکی از دلایل تغییر سبک زندگی و ترویج فرهنگ لوکسگرایی شده است.
به گفته یزدیخواه، شورای فرهنگ عمومی در قالب فراخوان از شوراهای فرهنگ استانی درخواست کرده پنج اولویت فرهنگی برتر خود را اعلام کنند که بسیاری از استانها موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی را به عنوان یکی از اولویتهای خود اعلام کردهاند و این نشان میدهد فرهنگ تجملگرایی در استانهای مختلف درحال گسترش است و اگر این دور ادامه یابد، افرادی که توان رسیدن به این امکانات را ندارند دچار آسیب جدی خواهند شد. بنابراین علاوه بر دولت و مجلس، همه دستگاهها، نهادها و حتی مردم وظیفه دارند با نفوذ ارزشهای مادی در جامعه مقابله کنند. منبعک روزنامه قدس