«تنهای هزارساله» روایتی از دل تاریخ شیعه و دوران غیبت صغرای امام زمان (عج)
«تنهای هزارساله» آخرین اثر زندهیاد تشکری روایتی است از دل تاریخ شیعه و دوران غیبت حضرت ولیعصر (عج) که به بازخوانی زندگانی شیخ صدوق میپردازد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آخرین اثر زندهیاد سعید تشکری نویسندهای که همه او را با قلمش که وقف فرهنگ رضوی کرده بود، میشناختند، «تنهای هزارساله» نام دارد که پس از مرگ این نویسنده توسط نشر معارف منتشر شده است.
این رمان تشکری نیز همچون سایر آثار او رویکردی دینی دارد و به ماجرا و وقایع ایام پایانی غیبت صغرای حضرت امام زمان (عج) و آغاز غیبت کبری میپردازد. نویسنده در کتاب «تنهای هزارساله» با یک رفت و برگشت در گذر زمان، نگاهی میاندازد به زندگی و زمانه شیخ صدوق. شیخ صدوق که او را با نام ابنبابویه نیز میشناسند، از علمای بنام در قرن چهارم هجری است. معروفترین اثر او «من لایحضر الفقیه» نام دارد که مجموعهای از احادیث در مورد احکام (فرعی) دین است و بهعنوان یکی از کتابهای چهارگانه شیعه شناخته میشود. درباره تولد شیخ صدوق روایتهای متعددی نقل شده است.
سال ولادت شیخ صدوق بهنحو دقیق مشخص نیست، اما آنچه از کتاب وی، «کمال الدین»، و کتاب «غیبت» شیخ طوسی و کتاب «فهرست» نجاشی استفاده میشود، این است که وی پس از مرگ محمد بن عثمان عَمری، دومین سفیر از سفرای چهارگانه امام زمان (عج)، در سال 305 و در اوایل سفارت ابوالقاسم حسینبن روح، سومین سفیر، متولد شده است.
بنابر نقل شیخ صدوق از ابوجعفر محمدبن علیبن اسود، علی بن حسینبن موسیبن بابویه (پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده میشود)، پس از مرگ محمدبن عثمان عَمری از ابوجعفر خواسته است که از حسینبن روح نوبختی (سومین سفیر) بخواهد که او از امام زمان (عج) بخواهد که دعا کند تا خدا به او پسری بدهد. ابوجعفر میگوید من نیز از حسینبن روح درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان (عج) رساند و پس از سه روز به من گفت که امام (عج) برای علیبن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد میشود که خدای عزوجل بهسببش او را سود میرساند.
زندهیاد تشکری در کتاب «تنهای هزارساله» از زمانه و دوره حیات شیخ صدوق بهره برده است تا نگاهی بیندازد به دوران غیبت و مسائل تاریخی و اجتماعی آن زمان. داستان از زمان قاجار آغاز میشود؛ زمانی که سیلاب دهشتناک زمان فتحعلیشاه، سردابی را از دل خاک بیرون آورد و جنازهای را در معرض دید همگان گذاشت که تا مدتها همه را میان وحشت و شادی، متحیر گذاشته بود، جنازهای که براساس هویت درجشده در کتیبه کنارش، متعلق بود به یکهزار سال قبل. پیکر شیخ صدوق سالم مانده بود و خبرش در بلاد و شهرهای مختلف پیچید.
برای خود شاه، سؤال بود که؛ چرا این جنازه سالم مانده است؟ برای همین دستور تحقیق و تفحص درباره شیخ صدوق را صادر میکند و اینچنین، داستان ما را به دل تاریخ شیعه و سالهای پایانی غیبت صغری و سالهای ابتدایی غیبت کبرای امام زمان (عج) میبرد. با پرداختن به زندگی ابنبابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر)، حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و آغاز غیبت کبرای امام زمان (عج) مرور میشود و کتاب اول (نیمی از داستان) با مرگ ابنبابویه پایان مییابد.
نویسنده کنار پرداختن به دورانی حساس از تاریخ اسلام، آغاز غیبت کبری امام زمان (عج)، نگاهی نیز به زندگی و خاندان یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین علمای شیعه نیز داشته است. پدر شیخ صدوق (مشهور به صدوق اول) از علمای بزرگ شیعه در عصر غیبت صغری بود. مقام این عالم بزرگوار بهقدری بالا بود که امام حسن عسکری (ع) در نامهای ایشان را «شیخ»، «فقیه» و «معتمد» خطاب کردهاند. پدر شیخ صدوق که دوران امام حسن عسکری (ع) و دوران غیبت صغرای امام زمان (عج) را درک کرده بود، در سال 329 قمری و همزمان با شیخ کلینی و علیبن محمد سمری، آخرین نائب امام زمان (عج)، از دنیا رفتند؛ از همین رو این سال تلخ به سال فروریختن ستارههای آسمان دانش و تقوا مشهور شد، اما پسر علیبن بابویه، شیخ صدوق، پس از آن جای خالی پدر و تمامی ستارگان پیشین را پر کرد.
حالا یک سال پس از انتشار این کتاب، اکرم اسلامی، فضهسادات موسوی، محمدرضا جوان آراسته و مهدی سیمریز در نشستی به نقد و بررسی آخرین اثر زندهیاد سعید تشکری میپردازند. این نشست چهارشنبه 22 آذرماه ساعت 15 در کتابخانه شیخ صدوق شهر ری به نشانی دولتآباد، میدان بروجردی، بوستان مهران برگزار میشود.