تولید بهرهور نیست
روز ملی بهرهوری و بهینهسازی مصرف، بهانهای برای تکرار اهمیت استفاده موثر و مطلوب از زمان، امکانات، سرمایه، فرصتها و نیروی انسانی در راستای تولید، بهینهسازی مصرف و در نتیجه، رسیدن به رشد همهجانبه اقتصادی است.
از اهداف مهم بهرهوری میتوان به کاهش هزینه، افزایش تولید، ارتقای خدمات، افزایش کیفیت و استفاده بهینه از زمان اشاره کرد. وضعیت کلی بهرهوری در صنعت و تولید در کشور در یک جمله خلاصه میشود؛ اینکه ما تولید بهرهور نداریم. بهراستی چرا اهداف ما برای تحقق بهرهوری و در ادامه بهینهسازی مصرف محقق نشده است؟ صمت در این گزارش، وضعیت بهرهوری در بخش صنعت کشور را از فعالان و کارشناسان حوزه صنعت جویا شده که در ادامه میآید. با ما همراه باشید.
بهرهوری در محاصره محدودیتهای تولید محقق نمیشود
امید رضایی، کارشناس و فعال حوزه صنعت درباره وضعیت بهرهوری در کشور به صمت گفت: اگر وضعیت کنونی صنعت را با وضعیت پیشین آن مقایسه کنیم و بهرهوری را بر این اساس بسنجیم، باتوجه به پیشرفت علم و دستاوردهای آن و تجربیاتی که بهدست آمده، حتما بهرهوری رشد داشته است. در این قیاس، بهرهوری صنعت باتوجه به استفاده از فناوری و تکنیکهای بهروزتر نسبت به دوره قبل، رشد داشته و موضوع عجیبی نیست. در مقابل، اگر میزان بهرهوری صنعت کشور را با کشور پیشرفته دیگری بسنجیم که البته این رویکرد بسیار معقولتر است و میتواند قیاس مناسبتری باشد، بهطور قطع با بهرهوری که در حال حاضر در کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه شاهد آن هستیم، فاصله قابلتوجهی داریم.
رضایی با اشاره به اینکه دور بودن صنعت کشور از بهرهوری دلایل گوناگونی دارد، اظهار کرد: بخشی از این موانع از کنترل و اختیار ما خارج است. از جمله مواردی که دخل و تصرف زیادی در آنها نداریم، محدودیتهایی است که صنعت کشور با آنها دستوپنجه نرم میکند. در شرایطی هستیم که نمیتوانیم از فناوریهای روز دنیا استفاده کنیم، برای بروزرسانی تجهیزات تولید محدودیت داریم و برای بهبود و ارتقای ماشینآلات فعلی نیاز به تجهیزات زیرساختی داریم که امکان تامین آنها نیست. اگر هم امکان تامینشان وجود داشته باشد، باتوجه به حاشیه سود و قیمتتمامشده تولید، با مشکل کمبود نقدینگی مواجهیم.
واقعیت این است که بخشی از بروزرسانی زیرساختها باید با کمک و سرمایهگذاری که بانکها باید به حوزه صنعت اختصاص دهند، انجام شود که در این زمینه عملا آنچه قرار است از طریق بانکها بهعنوان حمایت از تولید در کشور انجام شود، صرفا در حد شعار است و با واقعیت فاصله بسیار زیادی دارد. ما برای رشد تولید و صنعت، تسهیلات حمایتی بانکها را نمیبینیم و این نوع حمایتها صرفا روی کاغذ باقی مانده است. درست این است که نقدینگی جمعآوری و از سوی بانکها به تولید اختصاص داده شود، اما در عمل چنین اتفاقی نمیافتد و از این رویکرد ازسوی بانکها استقبال نمیشود. بانکها بیشتر متمایل به صرف سرمایههای خود در بازارهایی هستند که ارزشافزوده بیشتری دارند و سود بیشتری نصیب آنها میکنند.
این کارشناس حوزه صنعت ادامه داد: امروز تولید ما مشکلات و چالشهای خاص خود را دارد و درگیر موارد متعددی شده که مسیر حرکت آن را سخت کرده و سودی که در سرمایهگذاریها یا فرصتهای موازی دیگر، غیر از صنعت و تولید است، در تولید نیست. طبیعتا بانکها هم به آن سمت میروند که جای تاسف دارد.
وی با اشاره به اینکه از تولید بهطور واقعی حمایت نمیشود، اظهار کرد: باید دستاندرکاران، نهادهای نظارتی و دولت، تدبیری برای حل مشکلات تولید که آن را از بهرهور بودن دور کرده، بیندیشند. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم بهرهوری در سطح قابلقبولی باشد، اما تمام هزینههای آن را برعهده سرمایهگذار، کارآفرین یا صاحب کسبوکار قرار دهیم. واحدهای تولیدی در نهایت میتوانند قطعات و مواد اولیه موردنیازشان را تامین کنند، چون حاشیه سود چندانی ندارند که این فرصت و توان را داشته باشند تا در راستای تامین زیرساختها اقدام کنند. در این میان، حتی اگر نقدینگی هم تامین باشد، امکان خرید ماشینآلات را نداریم و بهدلیل محدودیتهای موجود فعلا نمیتوانیم ماشینآلات و تجهیزاتمان را بهروز کنیم.
رضایی افزود: در این شرایط که ازسویی مشکل تامین نقدینگی و بهعلت تحریمها، محدودیت در برقراری روابط بینالمللی داریم و از سوی هم، امکانات برای بروزرسانی دانش و تجهیزات فراهم نیست، درست این است که بهدنبال راهکاری برای داشتن تولید بهرهور باشیم و دست روی دست نگذاریم. آنچه در این روند میتواند به ما کمک کند و تاثیر بسزایی در کوتاهمدت و میانمدت بهجا بگذارد، ارتباط تنگاتنگ صنعت و دانشگاه است؛ موضوعی که بارها درباره آن صحبت و بر اهمیت آن تاکید شده، اما توجه به آن هم فقط در حد شعار است. در این راستا، صحبت از تشکیل شرکتهای دانشبنیان، مراکز شتابدهنده و... میشود که البته در برخی موارد هم تشکیل آنها موثر بوده، اما تداوم نداشته یا بهعبارتی تجاریسازی نشده است. فقط یک ایده ارائه و تعداد محدودی هم محصول تولید شده، اما در نهایت نتوانسته آنگونه که بایدوشاید پاسخگو و در کاهش مشکلات بخش صنعت موثر باشد.
موضوع دیگری که در شرایط کنونی قدری به تحقق تولید بهرهور سرعت میدهد و کمککننده خواهد بود، استفاده از دانش داخل کشور است که از دانشگاهها، مراکز فناوری و مراکز علمی به دست میآید و به ارتباط صنعت و دانشگاه برمیگردد. متاسفانه فاصله بین صنعت و دانشگاه در کشور بسیار زیاد است؛ نه نتوانستهایم دانشگاه را به صنعت نزدیک کنیم و نه در نزدیک کردن صنعت به دانشگاه موفق بودهایم.
نخست زیرساختها را فراهم کنیم
این فعال حوزه صنعت در پاسخ به این پرسش که بهرهور نبودن تولید بهطور خاص اشاره به چه ویژگی دارد که در تولید نادیده گرفتهشده یا کمرنگ مانده، گفت: در این زمینه، مثالی از صنعت خودرو شاید کمی به روشن شدن موضوع کمک کند. ظرفیتسازی برای صنعت خودرو، بهاندازه تولید سالانه 3 میلیون دستگاه خودرو بوده و بر همین اساس، ظرفیت قطعهسازان هم برای تامین نیاز تولید 3 میلیون خودرو ایجاد شده است؛ این در حالی است که در خودروسازیهای ما درمجموع حدود یک میلیون یعنی 30 درصد ظرفیت خودرو تولید میشود و همین نمونه ساده نشان از این دارد که صنعت خودرو ما بهرهور نیست؛ یعنی ظرفیتسازی شده، اما چون تنها 30 درصد آن محقق شده، پس بهرهور نیست. بخش زیادی از صنایع ما با 60 تا 70 درصد ظرفیت فعالیت میکنند، چون بهدلایلی که عنوان شد، امکان تولید براساس کل ظرفیتشان را ندارند و بر همین اساس، سال به سال بهرهوری ما در بخش تولید از کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه فاصله میگیرد. تولید 3 میلیون خودرو در برنامه 1404 و سند چشمانداز هدفگذاری شده و بسیار بعید است در زمان باقیمانده، تولیدتمان در صنعت خودرو به این عدد برسد و هدف نهایی این بخش را محقق کند.
رضایی در پاسخ به این پرسش که نقطه آغاز حرکت به سمت بهرهور شدن کجاست، اظهار کرد: اولا اهداف تعریفشده با واقعیتها خیلی فاصله نداشته باشند. شاید زمانی که برای تولید 3 میلیون خودرو در سال هدفگذاری شده، شرایط به لحاظ اقتصادی، تورم و تعاملات خیلی بهتر از امروز بوده؛ پس باید در اسناد سیاستگذاریها و اهداف برنامههای بلندمدت، بازنگری شود. واقعیت این است که در برخی موارد تهدیدهای بیرونی نمیگذارند به اهدافمان برسیم؛ از اینرو باید براساس واقعیتها جلو برویم و جاهایی که لازم است در اهدافمان بازنگری کنیم. دوما به این پرسشها پاسخ بدهیم که آیا برای رسیدن به اهدافمان در یک بخش خاص، تمام عناصر، سازمانها و نهادهای ذیربط همزبان هستند، زیرساختها آماده و پای کار هستند؟ یا اینکه نه، فقط هدفی تعیین کردهایم و دوست داریم به آن برسیم؟ برای رسیدن به هدف تعریفشده باید هزینه کرد که این امر مستلزم همدلی و همراهی و یک کار تخصصی است، اما متاسفانه ما شاهد این رویکرد نیستیم و همراهی و همدلی نمیبینیم؛ یعنی بسیاری از وزارتخانهها و سازمانهای ما جزیرهای عمل میکنند و بر اقداماتی که انجام میدهند، یکپارچگی حاکم نیست. در این میان، حداقل انتظار برای تحقق بهرهوری کاهش هدررفت زمان، هزینه حملونقل و استهلاک، تامین اینترنت و زیرساخت فناوری است و بر این اساس پرسش دیگر این است که اصلا چنین امکاناتی را داریم؟ وقتی هنوز در سرعت و حجم اینترنت مشکل داریم؛ یعنی در پله اول هستیم. بهعبارتی میتوان گفت هدفگذاری غیرواقعی نبوده و باتوجه به سرمایهگذاری انجامشده و نیروی انسانی انجام شده، اما چون زیرساخت آن فراهم نیست باید مورد بازنگری قرار گیرد تا در نهایت زیرساخت فراهم شود و بتوان با شیب ملایمی به آن رسید.
وی در پایان تاکید کرد: اساس تحقق بهرهوری در سطح بالا، برنامهریزی و داشتن زیرساختهای مناسب است و اینکه تمام نهادها و عناصر همزمان و همدل باشند. اول باید مقدمات اصلی فراهم شود تا بعد وارد مسائل جزئیتر و تخصصی شویم.
صنعت و دانشگاه دور از هم هستند
علیرضا جباریانفام، کارشناس و فعال حوزه صنعت نیز در زمینه وضعیت بهرهوری در کشور به صمت گفت: بهرهوری در صنعت ما بسیار پایین است و حتی نسبت به همسایگان، وضعیت مناسبی نداریم. ماشینآلات بخش صنعت قدیمی هستند و مصرف برق بالایی دارند، در حالیکه توان تولید آنها کم است. اینکه اکثر تجهیزات ما دستی هستند و هنوز بروزرسانی نشدهاند، بهرهوری بخش صنعت را بسیار کاهش داده است. در بخش دیگر، سطح پایین بهرهوری تولید مربوط به منابع انسانی و نیروی کار است. واقعیت این است که فاصله زیاد بین صنعت و دانشگاه باعث شده نیروها مهارتهای تخصصی لازم و دانش روز را بهموقع دریافت نکنند. سومین موضوع مربوط به وضعیت کارخانجات است که براساس استانداردها ایجاد نشدهاند. همین امر بهرهوری تولید را در سطح بسیار ضعیفی نگه داشته و باعث شده قیمت تمامشده محصولات بالا برود و در نهایت تولید بهرهوری نداشته باشیم.
جباریانفام درباره راهکار حرکت به سمت بهرهوری اظهار کرد: نوسازی ماشینآلات و تجهیزات تولید در اولین مرحله میتواند از هزینههای تولید کاسته و توان ما را بالا ببرد. اینکه تجهیزات بهروزتر مصرف برق کمتری دارند به این معناست که در بحث انرژی بهرهوری موردنظر محقق میشود و در کلان به نفع اقتصاد کشور خواهد بود. وقتی تکنولوژی ماشینآلات در بخش صنعت بالا برود، میزان تولید افزایش پیدا خواهد کرد و در نهایت رشد اتفاق میافتد. راهکار دیگر به ارتباط دانشگاه و صنعت و آموزش تخصصی نیروهای انسانی برمیگردد. باید در این زمینه برنامهریزی منسجمی داشته و بهطورجدی ورود کنیم. اکثر صنایع ما ارتباط تخصصی با مراکز علمی و دانشگاهها ندارند. تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت بهطورقطع بهرهوری ما را در حوزه تولید بالا میبرد و گامی خواهد بود به سمت رشد اقتصادی که نباید آن را نادیده گرفت. البته دولت باید به این موضوع ورود کند و با سیاستگذاریهای مناسب امکان نزدیکی صنعت به دانشگاه و روابط متقابل آنها را فراهم کند. این اقدام در بلندمدت تولید را بهروز میکند و رونق میبخشد.
این فعال حوزه صنعت در ادامه با اشاره به اینکه نقش دولت در ایجاد زمینه برای بهروز کردن تولید بسیار زیاد است، ادامه داد: دولت با در اختیار قرار دادن تسهیلات یا فراهم کردن زیرساختهای مادر میتواند نخستین گامها را در راستای تحقق بهرهوری بردارد. مشکلات مربوط به تولید و عوامل موثر بر آنها نهتنها در واحدهای کوچک، بلکه در صنایع بزرگ ما هم باعث ایجاد چالشهایی شده که در نهایت ضعف بهرهوری و دور شدن از رشد اقتصادی را بهدنبال دارد. اگر دولت تسهیلاتی ارائه دهد و تولیدکننده تجهیزات روزآمد را خریداری کند، هزینه انرژی کاهش مییابد، تولید افزایشی و صادرات محقق میشود. البته بخشی هم به استاندارد نبودن کارخانجات برمیگردد که تولیدکنندگان بیشتر در آن نقش دارند و باید دانش این بخش را هم بیاموزند تا چیدمان درستی برای واحد تولیدی خود داشته باشند.
جباریانفام در پایان گفت: بهرهوری یک شاخص مشخص با تعاریف پذیرفته و شناخته شده برای اقتصاد است. نیروی انسانی، ماشینآلات، انرژی، تجهیزات و... عواملی هستند که در جریان تولید روی بهرهوری تاثیر میگذارند. این عوامل جزئیات گوناگونی را در برمیگیرند و برای تحقق بهرهوری باید تمام این عوامل را همهجانبه موردتوجه قرار داد.
سخن پایانی
براساس بررسیهای انجامشده، دستیابی به بهرهوری و بهبود مستمر و پایدار آن، نیازمند توجه کردن به بهرهوری و اهمیت استراتژیک قائل شدن برای آن بهعنوان یک فرآیند مدیریتی است، چون فرآیند مدیریتی، مستمر، پیوسته و پایدار است و هنگامیکه شکل گرفت بهطور مداوم و لاینفک به عملکرد سازمانی تبدیل میشود و خلاف برنامه به یک دوره زمانی خاص محدود نمیشود./ روزنامه صمت