تیره برای داخل، رنگ برای خارج! یعنی تا این حد...
این اتفاقات مدام یک پرسش را در ذهن مخاطب پیش میکشد و آن هم این که چرا؟ چرا قضایا تا این حد پیچیده میشود؟ این استانداردهای دوگانه غیر از سرخوردگی چه نتیجهای به همراه داشته است؟
عصر ایران؛ نهال موسوی - تصویر پوشش مجریهای خبری 2 کانال تلویزیون (شبکه یک سیما و شبکه العام) در فضای مجازی بحثها و پرسشهای زیادی به همراه داشته است و طرح این موضوع که چرا باید تا این حد تفاوت وجود داشته باشد؟
در این ارتباط برخی اشاره کردهاند که شبکه العالم که به زبان عربی است به دلیل داشتن رقبایی چون شبکههای الجزیره، العربیه و... ناچار به اتخاذ چنین استراتژی است و از طرفی دیگر هم برخی بر ین عقیدهاند که انگار سیاستهای کلان صداوسیما از یک نوع استاندارد دوگانه تبعیت میکند و آن تصویری که برای خارج از ایران مخابره میشود خوش رنگ و لعابتر از آن است که در داخل کشور پخش میشود.
البته نمونههای دیگری از این دست را به گونهای دیگر هم شاهد بودهایم مثلا بعضی سالها تصاویر اختتامیه جشنواره فیلم فجر که به صورت زنده از شبکه آیفیلم (برون مرزی) پخش میشد با آن تصویری که از شبکه نمایش برای داخل ایران دیده میشد تفاوت داشت.
در آیفیلم خانمهایی که برای دریافت جایزه بر روی صحنه میرفتند به شکل کامل و از نمای نزدیک دیده میشدند ولی در شبکه نمایش آنها را در یک نمای دور نشان میدادند که فقط دیده میشدند و تا سرحد امکان پرهیز میکردند از نشان دادن چهره آنها و یا نمای نزدیکی که پوشش و لباس آنها قابل تشخیص باشد.
یا در کانال جام جم که آن هم برون مرزی است، نشان دادن ساز هیچ مشکلی ندارد و حتی برنامههای موسیقی محوری وجود دارد که گروههای موسیقی در آن حضور پیدا کرده و به اجرا برنامه میپردازند و هیچ محدودیتی هم برای نشان دادن ساز وجود ندارد اما در کانالهای داخلی به ندرت امکان دارد چنین اتفاقی رخ دهد و استراتژی اصلی بر این است که به هیچ عنوان تصویری از سازها نشان داده نشود.
در برنامههای گفتگو محور مشهور جهانی معمولا در استودیو کنار مجری یک گروه موسیقی وجود دارد که موسیقی زنده اجرا میکنند، هم برای ایجاد هیجان در لحظات ورود و خروج مهمانان و یا لحظات حسی برنامه فراخور اتفاقات و حرفهایی که زده میشود یا زمان اجرای بازی، مسابقه و...
در برنامه خندوانه هم به همین روال یک گروه موسیقی در صحنه حضور داشت و به شکل زنده موسیقیهای بخشهایی از برنامه را اجرا میکردند، مجری هم با آنها حرف میزد و یا از آنها درخواست میکرد یک قطعهای را بنوازند اما هرگز گروه موسیقی حاضر در صحنه را نشان نمیدادند و فقط رامبد جوان با خارج از کادر حرف میزد و صدای موسیقی آنها بر روی تصاویر مجری، مهمان یا حضار شنیده میشد.
واقعا یکی از عجیبترین اتفاقات تلویزیونی در کل جهان شاید این حضور گروه موسیقی برای چند سال در برنامهای بود که هیچ وقت نشان داده نشدند! تصویر سازها این همه سال در تلویزیون نشان داده نشد و فقظ صدایش شنیده شد، آیا امروزه این استراتژی دیگر هیچ جایی از اعراب دارد؟ هر کسی هر سازی بخواهد میتواند در ظرف چند ثانیه آنرا پیدا کند.
مخاطب امروز در کوتاهترین زمان ممکن در جریان هر اتفاقی قرار میگیرد و هر اشتباه یا دوگانگی که در هر بخشی وجود داشته باشد را به سرعت متوجه میشود. نکته اصلی این است که این اتفاقات مدام یک پرسش را در ذهن مخاطب پیش میکشد و آن هم این که چرا؟ چرا قضایا تا این حد پیچیده میشود؟ این استانداردهای دوگانه غیر از سرخوردگی چه نتیجهای به همراه داشته است؟
اگر یک اتفاق بد است و مممنوع است پس چرا در کانالهای دیگر بد نیست؟ و برعکس.
برگردیم به تصویر همان 2 مجری خبر اول نوشتار، واقعیت این است در جامعه ایران هر دو شکل از این پوششهای مجری شبکه یک و العالم وجود دارد و البته بسیار بیشتر از این 2 پوشش... اما اینکه گروهی تصمیم بگیرند که یک مدل را برای داخل و مدل دیگری را برای خارج پخش کنند فقط چشم بستن بر واقعیتهای جامعه و یک نوع ساده پنداری است.
مخاطب را تا این حد ساده فرض نکنید! این قضیه فقط عیار شما را مشخص خواهد کرد.
تماشاخانه