ثبات واژه نایاب چارت زنوزی / تراکتورِ خصوصی از تغییر سیر نمیشود!
سرمربی تراکتور در پایان اردوی این تیم در ترکیه غزل خداحافظی خواند تا تغییرات بار دیگر بر روی نیمکت همیشه لرزان پرشورها سایه بیافکند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج: تراکتورِ زنوزی و ثبات گویا قرار است همانند دو خط موازی هیچگاه به هم نرسند! تیم سرخ آذربایجان تحت مالکیت میلیاردر تبریزی هیچگاه با یک سرمربی و حتی با یک مدیرعامل فصل را به پایان نبرده و امیدها برای شکستن این طلسم با حضور قربان بردیف سرمربی شناخته شده روسی نیز به نظر در حال بر هم خوردن است.
ناکامی، اخراج، پایان قرارداد و محرومیت دلایل متعدد و مختلف جدایی سرمربیان تراکتور در دوران خصوصی بوده و این بار به نظر باید واژه "رفاقت" را نیز وارد این سلسله دلایل کنیم. مطمئنا کسی شکی ندارد که بردیف تا چه حد حمایت زنوزی را پشت سر خود میدید و باوجود کسب امتیازات نه چندان مناسب و راضی کننده طی 11 هفته حضور در تبریز، به واسطه همین پشت گرمی، هیچ کس حتی فکر جدایی پیرمرد ترکمن از تراکتور را در تعطیلات جام جهانی در ذهن خود مرور نمیکرد. با این حال در پایان اردوی ترکیه، رسانه رسمی باشگاه تراکتور خبر از درخواست بردیف برای پایان همکاری داد که باتوجه به سیاق اطلاع رسانی و نحوه صحبتها، به زودی و به طور رسمی جامه عمل نیز بدان پوشانده خواهد شد.
تراکتور فصل جاری را با علی خطیر به عنوان مسئول نقل و انتقالات تیم و میرمعصوم سهرابی به عنوان مدیرعامل آغاز کرد ولی خیلی زود این دو مدیر از تراکتور کنار رفتند و ایوب بهتاج با حکم سرپرستی امورات باشگاه را در دست گرفت. حکمی که تا به امروز پابرجا بوده و مهر مدیرعاملی تا بدین لحظه ذیل آن نخورده تا مشخص شود پروژه تغییر دوباره در راس مدیریت این تیم میتواند روی میز باشد! تغییراتی که همیشه اتفاق افتاده و با درخواست جدایی توسط بردیف به نظر به یک بیماری مسری در این باشگاه تبدیل شده است.
تراکتورِ خصوصی 14 بار سرمربی عوض کرده و در صورت جدایی بردیف، زنوزی باید برای پانزدهمین بار دنبال استخدام سرمربی باشد! آماری که کاملا به چشم میآید و حالت عجیب و غریبی به خود گرفته است. جان توشاک، محمد تقوی و ژرژ لیکنز در لیگ هجدهم؛ مصطفی دنیزلی، احد شیخلاری و ساکت الهامی در لیگ نوزدهم؛ علیرضا منصوریان، مسعود شجاعی، رسول خطیبی و فیروز کریمی در لیگ بیستم؛ فراز کمالوند، فیروز کریمی، زوونیمیر سولدو و ارطغرول ساغلام در لیگ بیست و یکم سیاهه سرمربیانی هستند که فقط در طی چهار فصل روی نیمکت پرشورها نشستهاند.
ثباتی که نه تنها در طی این مدت حاصل نشده بلکه از سه سرمربی در یک فصل به چهار سرمربی نیز رسیده و حالا باید با جدایی عن قریب بردیف، تیتیها چندین باره شاهد این چرخه تکراری که درنهایت نیز منجر به موفقیت نمیشود، باشند. بالواقع تا بازیکن با سرمربی اخت میگیرد و یا برعکس یک سرمربی شناخت از بازیکنان و شرایط حاکم بر تیم حاصل میکند، تراکتور خصوصی به نحوی از انحاء سرمربی عوض میکند و دوباره روز از نو و روزی از نو و اتمام لیگ و امید بستن به فصل آتی و تکرار این چرخه کسل کننده و نافرجام!
جدایی احتمالی بردیف اگر چه متفاوت با جدایی تمام سرمربیان پیشین و برخلاف میل باشگاه و هواداران است ولی در هر حال ضرر خود را به تراکتور وارد خواهد کرد و این درحالی است که بدانید سرمربی کارکشته ترکمن هنگام معرفی توسط رسانه باشگاه علاوه بر قول تکراری برنامه چندین ساله، قرار بود بر تیمهای پایه سرخپوشان نیز نظارت کند و به نوعی وی به عنوان سازنده تراکتور با اختیارات بیش از یک سرمربی معرفی شده بود؛ غافل از اینکه با درخواستی از وطن، فیلش یاد روسیه خواهد کرد و با فراموش کردن همه این برنامهها و با تکیه بر رفاقت چندساله و یک عذرخواهی ساده همانند آب خوردن جدا خواهد شد!
در هر حال مشخص نیست چه زمانی این حلقه مفقوده و عادت ملال آور تغییر و عدم ثبات در باشگاهداری زنوزی برطرف خواهد شد و باید کنکاشی در این مورد صورت بگیرد که چگونه قول و قرار تمامی سرمربیان با برنامههای چندین ساله حتی به یک فصل نیز نمیانجامد و تراکتور تا چه زمانی بابت این عادت ناپسند مغبون و متضرر خواهد شد؟
نگارنده: حامد حاجیمحمدی
انتهای پیام /