جمعه 9 آذر 1403

جایزه‌ای که در شان جمال‌زاده نیست

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
جایزه‌ای که در شان جمال‌زاده نیست

یک‌داستان‌نویس معتقد است جایزه ادبی جمال‌زاده به‌دلیل تصاحب حقوق مادی و معنوی آثار شرکت‌کننده، در شان نام محمدعلی جمال‌زاده نیست.

یک‌داستان‌نویس معتقد است جایزه ادبی جمال‌زاده به‌دلیل تصاحب حقوق مادی و معنوی آثار شرکت‌کننده، در شان نام محمدعلی جمال‌زاده نیست.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: امیررضا بیگدلی داستان‌نویس و پژوهشگر به‌تازگی یادداشتی درباره جایزه ادبی جمال‌زاده نوشته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

بیگدلی دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی است و 5 مجموعه‌داستان در کارنامه دارد. او در نوشتاری که باعنوان «جایزه‌ای که در شان جمال‌زاده نیست»، در ادامه می‌آید، انتقاداتی را از جهت حقوق مادی و معنوی متوجه جایزه ادبی جمال‌زاده می‌داند که مشروح‌شان در ادامه مطلب قابل مطالعه است.

بدیهی است خبرگزاری مهر، در مقام رسانه منتشرکننده مطلب، حق انتشار پاسخ مسئولان و دست‌اندرکاران برگزاری جایزه مذکور را هم محفوظ می‌داند. بیگلدلی در یادداشت خود یادآور شده نکات حقوقی نوشته خود را از پایگاه اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استخراج کرده است.

در ادامه مشروح یادداشت بیگدلی را می‌خوانیم؛

یکی‌دو سالی است که سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان «در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی و جایگاه اصفهان در ادبیات داستان نویسی، در بخش‌های داستان کوتاه و زندگی‌نگاره‌نویسی (ناداستان) و بخش ویژه زندگی نگاره نویسی...» مسابقه‌ای به نام جایزه ادبی جمال‌زاده برگزار می‌کند. محمدعلی جمالزاده (متولد 1270، وفات 1276) که به‌لحاظ تاریخی، پدر داستان کوتاه ماست، در اصفهان به دنیا آمده و به‌طور حتم سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان به این‌دلیل، بانی جایزه شده است.

در یکی از بندهای شرایط عمومی شرکت در این‌جشنواره ذکر شده است: در صورت برگزیده‌شدن اثر، کلیه حقوق مادی و معنوی اثر برای چاپ و نشر، متعلق به سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان می‌باشد. به‌همین‌دلیل بد نیست مختصری در این‌خصوص توضیح داده شود.

تحلیل حقوقی مالکیت ادبی و هنری

در ایران از سال 1348 با تصویب قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان، بحث مالکیت ادبی و هنری به‌رسمیت شناخته شد و قانون‌گذار با احترام به حقوق مادی و معنوی پدیدآورنده اثر درصدد حمایت از او بر آمد. که بر اساس آن؛ کتاب، رساله، جزوه، نمایشنامه و هر نوشته دیگر اعم از علمی، فنی، ادبی و هنری نمونه‌ای از آن است.

منظور از حقوق مادی پدیدآورنده، همان حق انحصاری نشر و پخش‌وفروش و بهره‌برداری مادی از اثر است. پدیدآورنده می‌تواند این‌قسمت از حقوق مادی خود را طی قراردادی به غیر واگذار کند. در این‌قرارداد چگونگی و نحوه بهره‌برداری و همچنین مدت‌زمان استفاده از حق مادی قید می‌شود. مثلا نویسنده‌ای حق چاپ کتاب خود را برای مدت 5سال با شرایط خاصی به ناشری واگذار می‌کند. بدیهی است در این‌مدت، کلیه حقوق انتشار برابر قرارداد منعقده متعلق به ناشر است و نویسنده در این‌مدت نمی‌تواند قرارداد مشابهی با ناشر دیگر منعقد کند.

حقوق مادی پدیدآورنده اثر، در طول حیات او معتبر است و بعد از مرگ هم به ورثه او یا به کسی که به او وصیت شده، منتقل می‌شود. پدیدآورنده اثر مادامی که زنده است، می‌تواند حقوق مادی خود را به دیگری انتقال دهد. همچنین لازم به ذکر است واگذاری حقوق مادی، باعث صلب حقوق شخص پدیدآورنده نخواهد شد. مگر آنکه استفاده از آن، منحصرا به انتقال‌گیرنده واگذار شده باشد. در این‌خصوص باید توضیح داد منظور این است که پدیدآورنده در عین‌حال می‌تواند حق مادی استفاده از اثر خود را به طرق مختلف به اشخاص متعدد واگذار کند. مگر آنکه کلا حق انحصاری استفاده از اثر خود را به دیگری واگذار کرده باشد که در این‌حالت دیگر نمی‌تواند دخل و تصرفی در حقوق مادی خود داشته باشد.

همچنین پدید آورنده علاوه بر امتیازات و حقوق مادی دارای حقوق معنوی نیز هست. حقوق معنوی پدیدآورنده، محدود به مکان و زمان نیست و این‌حق، غیرقابل‌انتقال است. هنرمند در اثری که خلق می‌کند، قسمتی از فکر و اندیشه خود را به ودیعه می‌گذارد و درنتیجه، اثر برای همیشه و همه‌جا محصول فکر و اندیشه خلاق پدید آورنده بوده و کسی حق ندارد از این‌اصل تخطی کند. بنابراین از این‌اصل چندنتیجه حاصل می‌شود: اولا نام و عنوان پدیدآورنده جدا از اثر نیست. ثانیا هرگونه پاداش و جایزه‌ای متعلق به پدیدآورنده است. ثالثا حفظ اصالت اثر، یعنی اثر ناشی از اندیشه خلاق پدید آورنده است.

و حالا بند 7 شرایط عمومی شرکت در جایزه جمال‌زاده که به این‌ترتیب است: در صورت برگزیده‌شدن اثر، کلیه حقوق مادی و معنوی اثر برای چاپ و نشر، متعلق به سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان می‌باشد.

تحلیل ساده حق مادی و معنوی

تحلیل ساده این‌بند در خصوص حقوق مادی، این است که یک‌موسسه به فیلم، کتاب، داستان، نقاشی و یا هر اثر هنری جایزه‌ای بدهد و از فردای آن‌روز به استناد همین‌بند بخواهد درآمد حاصل از فروش بلیت‌های یک فیلم، حق فروش کتاب یا داستان، تملک یک‌نقاشی یا اثر هنری دیگری را از آن خود کند که این؛ نه‌تنها غیرقانونی بوده، بلکه بسیار خنده‌دار هم هست. هرچند این‌امکان هست که یک‌نویسنده با دریافت مبلغی، حق چاپ کتابی را به ناشری واگذار کند، اما دریافت جایزه فقط به‌دلیل برتری اثر نسبت به دیگر آثار شرکت‌کننده در جایزه است. نه برای فروش حق مادی اثر.

تحلیل ساده این بند درباره حقوق معنوی هم، این است که یک‌موسسه به فیلم، کتاب، داستان، نقاشی و یا هر اثر هنری جایزه‌ای بدهد و از فردای آن روز به استناد همین‌بند، اسم خالق اثر را برداشته و هر اسمی بخواهد، برای پدیدآورنده انتخاب کند؛ که چنین‌حکمی نه‌تنها شدنی نیست، بلکه خنده‌دار نیز هست چون جایزه به خالق اثر داده شده است. پس چه‌طور می‌توان حق معنوی آن را، از آن خود کرد؟ نویسنده‌ای می‌تواند با دریافت پول برای فرد دیگری کتابی بنویسد و این کتاب از ابتدا به نام آن‌خریدار چاپ شود. اما وقتی موسسه‌ای به نویسنده‌ای جایزه می‌دهد، به‌خاطر خلق اثرش چه‌طور می‌تواند از آن به بعد، حق تغییر اسم خالق را برای خود داشته باشد؟

ابتدا این‌طور به نظر می‌رسید که سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان و عوامل آن یا نمی‌دانند چنین‌بندی در شرایط جایزه وجود دارد؛ یا از وجود آن باخبر هستند اما معنا و مفهومش را نمی‌دانند که در هر دوصورت، این برای موسسه‌ای و متولیانی که ادعا می‌کنند این‌جشنواره را در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی و جایگاه اصفهان در ادبیات داستان‌نویسی، برگزار می‌کنند، بسیار ناپسند و زشت است. اما متاسفانه بعدها که با گفتگوهای بنده، آگاهی آنان از وجود چنین‌بندی مشخص شد، نه‌تنها لزومی به اصلاح آن ندیدند، بلکه بر بودنش هم اصرار می‌ورزند.

اگر داستان‌نویسان جوان، به‌دلیل عدم آگاهی و آشنایی از چنین‌موضوعی یا به‌دلیل شوق‌وذوق، آثار خود را چشم‌بسته برای این‌جشنواره می‌فرستند، شاید قابل توجیه باشد! اما سخت در عجبم که چه‌طور بزرگان داستان‌نویسی معاصر ما، بدون هیچ‌گونه واکنشی به این‌موضوع، نهتنها تحت عناوینی چون دبیر و داور در اجرای این‌جایزه نقش دارند، بلکه چه‌بسیاری از این عزیزان _ حتی آنان که بنده از وجود چنین‌بندی آگاهشان کردم _ از برگزاری این‌جشنواره حمایت هم کرده‌اند.

آیا چنین‌جشنواره ادبی و هنری‌ای که بانیان آن، نقش تصاحب‌کنندگان غیرقانونی حقوق مادی و معنوی یک‌اثر خلاقه را بازی می‌کنند، ارزش داوری، دبیری، شرکت، حمایت و برگزاری دارد؟ آیا چنین‌جایزه‌ای در شان کسی چون محمدعلی جمال‌زاده است؟ امیدوارم بانیان این‌جشنواره به این‌نکته پی برده و متن بند هفت را به گونه‌ای دیگر اصلاح کنند!