جایی برای فرشتهها نیست؛ زمینهای ورزشی برای بیان دغدغههای اجتماعی
تهران - ایرنا - مستند «جایی برای فرشتهها نیست» ساخته سام کلانتری روایتگر تلاشهای بیوقفه، روزهای ناامیدی، لحظات پراسترس و سرانجام درخشش دختران تیم ملی هاکی ایران است؛ مستندی که قصهای اجتماعی را از دل یک زمینه ورزشی بیرون میکشد.
جایی برای فرشتهها نیست عنوان آخرین ساخته سام کلانتری در مقام مستندساز است؛سام کلانتری نام آشنایی در مستند و مستندسازی ایران است؛ مستندسازی که از زمان شروع فعالیت در عرصه مستند تاکنون، آثار قابلتوجه و مورد اقبالی را تولید کرده است.
جایی برای فرشتهها نیست عنوان مستندی است که زندگی و دغدغههای زنان جوان تیم ملی هاکی و اسکیت بازی ایران را به تصویر میکشد. فیلمی که روزهای ناامیدی، سرخوردگی و استیصال از بابت تامین منابع مالی برای گروهی که نمیخواهد دست از تلاش بکشد، مردان حمایتگری که از زنانشان در مقام دختر، خواهر و همسر حمایت میکنند و جلوهای از غرور ملی را به تصویر میکشد و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. سام کلانتری برای این فیلم به درون تیم ملی هاکی دختران رفته و بخشی از مسابقاتشان را هم به تصویر کشیده است.
از خانه شماره 37، خاطراتی برای تمام فصول و مانکنهای قلعه حسن خانی بخشی از آثار کارنامه مستندسازی کلانتری است.
سام کلانتری که امسال و با همین فیلم (جایی برای فرشتهها نیست) موفق به دریافت جایزه بهترین مستند از جشنواره سینما حقیقت شد، شاید یکی از شانسهای دریافت سیمرغ بهترین فیلم مستند از جشنواره فیلم فجر باشد.
آنچه در ادامه میآید گفتوگوی خبرنگار ایرنا با این کارگردان و مستندساز است:
ایرنا: چه چیزی شما را به سمت این سوژه که شاید به نوعی بدیع بود، کشاند؟
کلانتری: آشنایی من با بچهها بهواسطه یک ارتباط خانوادگی با یکی از اعضای تیم و دعوت او از من برای حاضر شدن بر سر تمرین تیم شکل گرفت، زمانی که یکی از اعضای تیم احساس میکرد که شاید امکان ساخت فیلمی درباره این بچهها وجود داشته باشد، وقتی این موضوع را شنیدم استقبال کردم و رفتم و با آنها آشنا شدم، اما وارد پروسه تولید شدن مقداری زمان برد چراکه مستلزم آشنایی و نشستوبرخاست با این گروه بود و اینکه میبایست بافت روایت و قصه در ذهنم شکل میگرفت که از یک گزارش صرف خارج شود و ساختاری محکمتر داشته باشد.
آشنایی من با کاوه صدقی بهعنوان سرمربی این تیم باعث شد که بتوانم بهواسطه این فرد و دوستیای که باهم پیدا کردیم به این دختران نزدیکتر شوم و بعد از مدتی فهمیدم که میشود که از دل این اتفاق، یک قصه اجتماعی درآورد؛ یعنی ورزش بستری برای خلق یک واقعیت اجتماعی شود.
ایرنا: این پروسه چقدر زمان برد؟
کلانتری: کل فیلم ما از لحظهای که من اولین بار با این بچهها آشنا شدم تا مراحل فنی آن تمام شد، بیش از سه سال زمان برد و این پروسه زمان کمی نیست. سه ماهی طول کشید تا با این بچهها جفتوجور شوم و یک ماهی زمان برد تا بتوانیم با کاوه صدقی این بچهها را از نظر شخصیتی روی کاغذ آنالیز کنیم و ببینیم به کدامشان بیشتر میشود نزدیک شد و بعد هم شروع فیلمبرداری بود که در دو پارت اتفاق افتاد، وقفهای داشت و بعد از آن مراحل تولید صورت گرفت.
ایرنا: تصور میکردید که فیلم شما بهعنوان بهترین فیلم مستند در جشنواره سینما حقیقت انتخاب شود و جزو ده فیلم منتخب به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند؟
کلانتری: این سؤال سختی است چون هر فیلمسازی باانگیزهای فیلم را میسازد و این انگیزه این است که علاقه دارد فیلمش دیده شود. هیچکس هم نمیگوید فیلم من بد است و تلاش میکند فیلم خوب بسازد. اینکه بگویم از اول فکر میکردم فیلم ما حدود 5 جایزه در جشنواره سینما حقیقت بگیرد و از نگاه مخاطب بهترین فیلم بشود (که بشدت جایزه مهمی است) یا جایزه کارگردانی را از بخش بینالملل بگیرد، نه واقعا این فکر را نمیکردم اما اینکه زمانی که فیلم آماده شد، مطمئن بودم که میتواند با بیننده عام ارتباط برقرار کند را تقریبا میدانستم که این اتفاق میافتد، اما در مورد جوایز بحث سلیقه است و اگر هر هیاتداوران عوض شود و با نگرش جدیدی نگاه شود، ممکن است اتفاقات تازهای رخ بدهد.
ایرنا: عمدهترین انتقادی که از سوی برخی از منتقدان به فیلم شما وارد شد این بود که این فیلم و سوژه آن دغدغه عام ندارد و محوریت قصه سوژهای برای اقلیت است و شاید فانتزی. چه نظری در باب این نقد دارید؟
کلانتری: باید توضیح بدهم که چند اشتباه وجود دارد اگر کسی چنین موضوعی را مطرح کند؛ در این فیلم، ورزش بستری است برای مطرح کردن مسائل یک سری از دختران و خانمهای ایران وگرنه اینکه هاکی بخواهد قصه اصلی ما باشد، اینگونه نیست. ما هاکی را بهانه کردیم که وارد قصه زندگی چند دختر شویم و ببینیم مشکلات یا موفقیتهای زندگیشان کدام است. مسئله بعدی این است که بعضی فکر میکنند این فیلم فانتزی است یا دغدغه مردم نیست اما باید بگویم که بدنه تیم ملی اسکیت و هاکی ایران، بچههای ورامین و شهرری و قشر متوسط به پایین هستند که برای جایگاهی که دارند، زحمت کشیده و میکشند؛ حتی هزینهای که برای کارشان میپردازند را بهسختی جمع میکنند. پس ما با قشری مواجهه نیستیم که بگوییم از یکجایی به بالا مینشینند.
در نتیجه این تصوری که برخی خواسته و ناخواسته به نقدهایی که مطرح شد عنوان کردند که این ورزش برای آدمهای مرفه است، دامن میزدند، اشتباه است. دقیقا 180 درجه برعکس است، درنتیجه فیلم روایت قشر مرفه و فانتزی جامعه نیست چون آدمهایش فانتزی نیستند. فکر میکنم ورزش و مخصوصا هاکی اتفاقا بستر جالب و جدیدی بود برای نزدیک شدن به خانواده دختران ایرانی و بهویژه خانواده این چند دختر.
ایرنا: میشود بگوییم شما هاکی را در خدمت برجسته ساختن مفاهیمی چون تبعیض جنسیتی به کار بردید؟
کلانتری: تا قسمت تبعیض جنسیتی موافق هستم اما فیلم ما متأسفانه یا خوشبختانه جوری روی این تبعیض دست نمیگذارد که قصد نشان دادن این موضوع را دارد. مردان داستان ما مردانی همراه زنان هستند. این فیلم حقیقتا واقعیت موجود را روایت میکند و من واقعا خوشحال هستم و این یک شانس بزرگ برای من بود که به مردانی برخورد کردم که در این حد حامی زنانشان یا پدرانی که حامی دخترانشان بودند. از طرفی شاید برای برخی این حمایت مردان از زنان عجیب باشد ولی واقعا همین است، شاید اگر ساختار فیلم بهگونهای بود که چند مرد در داستان داشتیم که اذیت میکردند یا سنگ میانداختند، در فستیوالهای بینالمللی با اقبال بیشتری روبرو میشد یا بشود، اما در مورد فیلم ما واقعا این نیست و ما با یک طیفی مواجه هستیم که اتفاقا حمایت میکنند. خوشحالم که راوی اتفاقی بودم (بهویژه اگر مستند باشد) که میتواند شکلی را نشان دهد که بگوییم این شکل هم موجود است و میشود آدمها و مردانی باشند که تا این اندازه همسران، خواهران و دخترانشان را قبول داشته باشند.
ایرنا: مستند، جشنواره حقیقت و جشنواره تخصصی خودش را دارد اما چرا مستندسازان بهرغم اینکه جشنواره تخصصی خودشان را دارند، اصرار دارند که در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشته باشند؟
کلانتری: به نظرم سؤال اشتباهی است چون مقایسه مستتر در آن درست نیست. در هر کشوری فستیوالهایی میبینیم که فستیوالهای اصلی محسوب میشوند و فستیوالهایی وجود دارند که فستیوالهای تخصصی هستند. حضور در فستیوالهای تخصصی یک کارکرد دارد و حضور در فستیوالهایی که شکل عامتری دارند و به دیدن شدن اثر به شکل دیگری کمک میکنند، اتفاق دیگری است. اساسا باورم این است که ما بهزودی فستیوالهایی خواهیم داشت (سوای فستیوالهای تخصصی مانند حقیقت) که اینها به سمتی خواهند رفت که با یک سینمای مستند مواجهه هستند. اتفاقی که در دنیا دارد میافتد.
پارسال یا سال قبل از آن فستیوال برلین با یک انیمیشن افتتاح شد یا چهار سال پیش یک مستند جایزه نخست جشنواره برلین را برد، این تحولات در فستیوالهایی چون لوکارنو و کارلو ویواری هم به همچنین شکلی است، دنیای مدرن از واژههای نخنما شده و پوسیده و عقبمانده دور شده است. سینما، سینما است، همینکه در یک اندازه روی پرده بتواند مخاطب را بنشاند و بتوانند فیلم را ببینند و حاوی یک سری از استانداردها باشد، آن سینما است و به نظرم به این سمت خواهیم رفت چون دنیا به این سمت رفته است، چنانچه برلین رفته و سوای فضای سیاسی همه یک ساختار دارند که یک مفهوم برای سینما دارند. به نظرم ما هم به همین سمت میرویم.
ایرنا: فکر میکنید جشنواره فجر و حضور شما در جمع 10 فیلم فجر میتواند موفقیتی در دیده شدن کار شما و اکران آن برای مخاطب عام داشته باشد؟
کلانتری: بله فکر میکنم نهتنها فجر بلکه هر فستیوال معتبری میتواند به این مهم بیانجامد، چراکه فستیوال یعنی ویترین، یعنی مهیاکردن و آمادهسازی بستری برای دیده شدن و اینها بنا و مبنای فستیوال است و همه اینها کمک میکند که موقعیتی برای فیلم شما فراهم شود که در اکران به آن کمک کند، مخصوصا فیلمی شبیه جایی برای فرشتهها نیست که اصلا هدف اولیهاش از تولید، آشتی دادن مخاطب عام با سینمای مستند است.
ایرنا: فیلم بهارستان خانه ملت سال گذشته جایزه بهترین مستند را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد اما گلایه کارگردانش (بابک بهداد) دیده نشدن اثر و بیاثر بودن حضور و کسب سیمرغ در فجر بود، دراینباره چه نظری دارید؟
کلانتری: شاید برای این فیلم (بهارستان خانه ملت) اینگونه باشد، چون جنس فیلم مهم است،بهارستان خانه ملت جنسی پژوهش محور دارد که مخاطب ویژهای را هدف میگیرد و این جنس مخاطب و این جنس از سینمادارانی که امروز داریم، علاقهای به پخش این جنس فیلم برای مخاطب عام ندارند، اما فیلمی مانند جایی برای فرشتهها نیست که از ابتدا هدفش برقراری ارتباط با مخاطب عام است و جنس دیگری از سینما را نشان میگیرد، شاید جشنواره فجر برایش جشنوارهای مهم باشد.
ایرنا: چشمانداز شما برای سینمای مستند چیست؟ تصور میکنید میتوانیم در دهه آینده چند مستند را در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر داشته باشیم؟
کلانتری: چشمانداز ناگریز این است که دههای که در آن خواهیم بود، ده سال سرنوشتساز سینمای مستند است و به این اعتقاد دارم و مطمئن هستم که اتفاقات ویژهای برای سینمای مستند خواهد افتاد. به این دلیل که شکل علاقه مردم تغییر کرده است و مردم با جنس فیلمهای سینمایی که الان در بافت اکران ما دیده میشود، ارتباط ویژهای برقرار نخواهند کرد و فیلمهایی خواهد فروخت که بیشتر به زندگی ما نزدیک باشد. کاری با فیلمهای فانتزی ندارم چون بههرحال آنها هم سینما است اما امروز در جشنوارههای دنیا و در اکرانهای دنیا، فیلمهای مستند در کنار فیلمهای داستانی دیده و مقایسه میشوند و من مطمئن هستم که در سالهای آینده حداقل دو یا سه فیلم مستند داریم که در اکران در کنار فیلمهای داستانی دیده میشوند.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*