جمعه 9 آذر 1403

جدال داس و آتش در فصل درو

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
جدال داس و آتش در فصل درو

یاسوج - ایرنا - در حالی که این روزها بهشت کوه های خائیز، دیل و خامی در جنوب کهگیلویه و بویراحمد در آتش ندانم کاری انسان ها می سوزد و فرزندان فداکار این استان برای خاموش کردنش در آتش پرپر می شوند، آن سو تر در روستاها برخی با آتش جهل به جان گندمزارها می افتند و چالاک تر از داس ها، دسترنج یکسال دیگران را یک جا در آتش می سوزانند.

«البرز زارعی» کوهنورد 38ساله گچسارانی روز دوازدهم خردادماه داوطلبانه دوشادوش نیروهای امدادگر در عملیات اطفای حریق کوه‌های دیل گچساران شرکت کرد. زبانه های آتش عرصه را بر البرز تنگ کرد اما او پا پس نکشید تا اتش جنگل های زاگرس را بیش از پیش نسوزاند.

البرز در عملیات مهار آتش خود در محاصره آتش گرفتار شد و برای فرار از آتش قصد بالا رفتن از صخره ای داشت که از آن سقوط و پس از افتادن درآتش دچار سوختگی شدید شد. او روز جمعه در بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان براثر شدت سوختگی درگذشت.

این حکایت برخی ساکنان دامنه های زاگرس است که برای حفظ عرصه های آن از جان مایه می گذارند و برخی دیگر با دست خود همه چیز را از جنگل گرفته تا مزرعه گندم همسایه را در آتش جهل خود می سوزانند.

باید دید وقتی یک مزرعه گندم آتش می گیرد، ناله و شیون زنانی که کنار مزرعه گندم محاصره شده در چنبره آتش مویه می کنند آنچنان که گویی نعش عزیزی را در بر گرفته اند، بیش از هر آتشی قلب را می سوزاند و ناتوانی بیننده را در جلوگیری از این حادثه به رخ می کشد.

مردانی که بار مشکلاتشان کم نبوده و حالا آتش سوزی ها کمرشان را شکسته و نای دوباره ایستادن را از آنها گرفته است چراکه آنچه کاشته بودند همه در آتشی که همسایه به پا کرده، سوخته و نابود شده است.

سرگذشت این روزهای کشاورزان کهگیلویه و بویراحمد پیچیده نیست، بخشی از زحماتشان از مزرعه تا بازار در دستان واسطه ها و دلالان برباد رفته و بخشی هم اینچنین اسیر آتش می شود.

آتش چنان به سرعت زبانه می کشد و خوشه های گندم را دود می کند که باورش سخت است و همه چیز را به یک فیلم شبیه می کند.

مردان و زنان زانوی غم در بغل گرفته و ناله کنان پیشروی آتش را نظاره می کنند. آتشی که در خرمن افتاده سر به فلک گذاشته و باز هم جز آه و افسوس و شیون کاری از دست کسی بر نمی آید.

ناکامی در فصل درو

بارندگی های سال آبی جاری، کهگیلویه و بویراحمد به اندازه ای بود که بتوان به فصل درو دل خوش کرد.

آنچنان که معاون زراعت سازمان جهاد کشاورزی استان می گوید: در بسیاری از نقاط استان مانند چرام بیش از 200 تن، در کهگیلویه 600 تن و در گچساران 1500 تن دانه روغنی کلزا برداشت شد که این حجم از تولید محصول نخستین بار ثبت شده است.

عیسی راستیان نسب ادامه می دهد: با توجه به بارندگی های سال جاری و سال گذشته پیش بینی می شد که گندم بسیار زیادی برداشت شود با این حال به دلیل شیوع بیماری زنگ گندم و عدم پیگیری برخی کشاورزان برای سم پاشی مزارع، انتظارات محقق نشد.

با این حال کشاورزان در مناطق گرمسیری و سردسیری استان امسال روی فروش گندم حساب ویژه ای باز کرده بودند اما خبر بد اینکه سهل انگاریها باعث شده آتش زودتر از داس ها به سراغ مزرعه ها برود و خوشه های طلایی گندم را بر زمین بیندازد و سهم کشاورزان از فصل درو، خاکستر به جا مانده از سهل انگاری و کینه توزی ها در حق طبیعت باشد.

آتشی که گاه از کوه و جنگل سرچشمه گرفته و به اراضی رسیده و گاه از مزرعه ها زبانه کشیده و جنگل ها را هم داغدار کرده است.

منشا آتش جنگل ها هر چه بوده و هست، پیشگیری از آن را دشوار کرده است. زیرا مسئولان بارها از تشکیل کمیته حقیقت یاب صحبت کرده اند و حتی در این روزها که بیش از 500 هکتار از جنگل ها و مراتع خائیز و خامی سوخته اند گفته می شود مقصران و مسببان حادثه شناسایی و به دستگاه قضا معرفی شده اند اما نامی از آنها نیست و تاکنون هم نشانه ای از برخورد واقعی با متجاوزان به منابع طبیعی در استان دیده نشده است.

اما آتش محدود به جنگل ها نیست و این روزها شاهد هستیم که آتش وارد حریم اراضی کشاورزی شده و هر روز گروهی و در شهری و روستایی بر سیاهی به جا مانده از آتش بر سر می زنند و آتش درو می کنند.

اما نکته دردناک ماجرا این است که منشا تمامی آتش سوزی های مزارع، خود کشاورزان هستند.

کشاورزانی که برای آماده سازی اراضی برای کشت محصول بعدی کاه و کلش به جا مانده در مزرعه را آتش می زنند و ناگاه مهار آتش از دستشان خارج می شود و یک نسیم موافق و یا بادهایی که این روزها خیلی می وزند جهنمی به پا می کند که هیچ کس را یارای مقابله با آن نیست.

چقدر از اراضی در آتش سوخته است؟

حال سوال اینجاست آتش تاکنون چه میزان از مزارع کهگیلویه و بویراحمد را بین برده است؟ موضوعی که معاون زراعت و باغبانی سازمان جهاد کشاورزی در توضیح آن می گوید: تاکنون در سطح استان حدود 600 هکتار از مزارع گندم و جو و البته پسماند های کشاورزی در آتش سوخته اند.

راستیان نسب ادامه می دهد: طبق گزارش های شهرستانی تاکنون بیشترین خسارت ناشی از آتش در چرام ثبت شده است به گونه ای که حدود 80 هکتار از اراضی گندم و جو و چیزی در همین حدود نیز کاه و کلش به جا مانده در مزارع دچار آتش سوزی شده است.

وی می افزاید: در شهرستان گچساران از 20 هکتار سوختگی اراضی کشاورزی، 12 هکتار مربوط به مزارع گندم و جو بوده است و در شهرستان کهگیلویه نیز از حدود 400 هکتار اراضی سوخته شده 20 هکتار آن مربوط به مزارع گندم و جو است.

اگر چه ظاهرا میزان مزارع گندم و جویی که در فصل درو سوخته اند در حجم خساراتی که آتش به مزارع کشاورزی وارد کرده ناچیز به نظر می رسد اما معاون زراعت و باغبانی سازمان جهاد کشاورزی می گوید: آتش زدن کاه و کلش به جا مانده از کشت قبلی هم به اندازه آتش سوزی محصول می تواند برای آینده زمین و خاک خسارت در پی داشته باشد.

راستیان نسب تاکید می کند خاک بافتی زنده است که میزان حاصلخیزی آن به میکرو ارگانیسمها و ماکرو ارگانیسمهای موجود در آن بستگی دارد حال آنکه آتش زدن کاه و کلش کشاورزی و حرارت ناشی از آن باعث می شود این میکرو ارگانیسم ها از بین بروند و مواد آلی خاک در ترکیب با اکسیژن به مواد معدنی تبدیل شوند.

وی ادامه می دهد: مواد معدنی در خاک به راحتی آزاد نمی شود و در نتیجه حاصلخیزی خاک از بین می رود و خاک پس از آتش سوزی سفت و مانند سیمان می شود.

راه حل جایگزین چیست؟

اما سوال اینجاست که آیا راه حل جایگزینی هم برای پیشگیری از آتش زدن پسماندهای مزارع وجود دارد؟ راستیان نسب می گوید آتش زدن مزارع کشاورزی جرم است اما برخی آن را انجام می دهند در حالی که آتش زدن پسماند مزارع راحت ترین و دم دستی ترین و در عین حال خسارت بارترین روشی است که کشاورز انتخاب می کند.

وی می افزاید: برای حفظ حاصلخیزی خاک باید پس از هر کشت، زمین با استفاده از ادوات کشاورزی برای کشت بعد شخم خورده و آماده شود.

ممکن است این سوال پیش بیاید وقتی روش هایی وجود دارد که خطر آنها کمتر است و در کیفیت محصول و زمین تاثیر گذارتر هستند پس چرا کشاورزان آتش به جان مزارع می اندازند آنچنان که عنان آتش از دستشان خارج می شود و هم به خود و هم به همسایگان و هم به زمین خسارت وارد می کنند؟

این هم موضوعی است که معاون زراعت جهاد کشاورزی استان ریشه آن را در کمبود ادوات کشاورزی برای آماده سازی زمین می داند.

کمبود ادوات کشاورزی در استان در فصل درو همواره یکی از مشکلات کشاورزان بوده است تا جایی که برخی از محصولات به دلیل عدم دسترسی به کمباین و یا سایر ادوات کشاورزی دچار خسارت می شوند.

کمبودهایی که هم در آتش سوزی جنگل ها و مراتع و هم در سوختن مزارع حرف اول را می زنند چنانچه نه امکاناتی برای خاموش کردن آتش در اختیار امدادگران و آتش نشانان است و نه کشاورزان برای جایگزین کردن شیوه سنتی آتش زدن پسماند مزارع به تجهیزات متناسب با نیازشان دسترسی دارند.

کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد به رغم کیفیت خاک و آب هیچگاه به گونه ای نبوده که بتوان به آن به عنوان یک شغل پایدار نگاه کرد زیرا همواره در هر فصلی و با کشت هر محصولی اتفاقات غیر منتظره ریسک کشاورزی را بالا می برد.

اگرچه نا آگاهی و نا آشنایی کشاوررزان با شیوه های جدید کشاورزی و پافشاری بر روشهای سنتی آسیبهایی را به کشاورزی استان وارد کرده است اما بیش از هر چیز کمبود ادوات کشاورزی به مشکلات دامن می زند.

از سویی نبود و یا عدم سخت گیری مسئولان به قوانینی که برای محافظت از اراضی کشاورزی وضع کرده اند نیز باعث می شود سالانه هکتارها جنگل و مزرعه در این استان از بین برود بی آنکه حتی یک بار مقصر یا مسبب اینگونه حوادث شناسایی یا معرفی شوند.

*س_برچسب‌ها_س*