شنبه 12 آبان 1403

جنایات مجاهدین خلق در روایت تاریخ انقلاب سهم زیادی دارد

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
جنایات مجاهدین خلق در روایت تاریخ انقلاب سهم زیادی دارد

نویسنده کتاب «فصل بی هراسی» گفت: به نظرم از سازمان مجاهدین روایت‌های بسیاری وجود دارد و باید در روایت تاریخ انقلاب سهم زیادی را به این سازمان و جنایت هایش اختصاص داد.

نویسنده کتاب «فصل بی هراسی» گفت: به نظرم از سازمان مجاهدین روایت‌های بسیاری وجود دارد و باید در روایت تاریخ انقلاب سهم زیادی را به این سازمان و جنایت هایش اختصاص داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه نقد رمان «فصل بی‌هراسی» توسط نهاد کتابخانه‌های استان گیلان و با همکاری کانون ادبی راوی در کتابخانه عمومی خاتم الانبیا رشت برگزار شد.

«فصل بی‌هراسی»، اولین رمان محمدحسین فاضل، اثری داستانی با پیرنگ مبارزه و ماجراجویی، قصه چند جوان در دل روزهای پرالتهاب مبارزه با رژیم پهلوی است که شرکت چاپ و نشر بین‌الملل آن را به‌تازگی منتشر کرده است.

در آغاز این نشست، سمیه انصاری، مجری و کارشناس، ضمن تاکید بر ضرورت پرداختن به روایت‌های داستانی از دل تاریخ در جهت حفظ هویت تاریخی، به اهمیت این رمان و آثاری از این دست در ترسیم صحیح حقایق تاریخی برای نسل امروز اشاره کرد.

در ادامه سعیده شبرنگ، منتقد و پژوهشگر، به شخصیت‌پردازی اثر اشاره کرده و گفت: ما در این رمان با چهار دسته شخصیت مواجهیم. شخصیت‌های محوری، شخصیت‌های حاشیه‌ای، شخصیت‌هایی که ابتدا در متن حضور دارند، اما کم‌کم به حاشیه می‌روند و شخصیت‌هایی که از حاشیه داستان به متن می‌آیند. وی سپس با اشاره به نام شهید سید علی اندرزگو در رمان گفت: انتظار داشتم در طول اثر، شبحی پررنگ‌تر از شهید اندرزگو را مشاهده کنم؛ اما با توجه به اینکه در رمان‌های انقلابی به همین اندک هم عموماً پرداخته نشده، این حرکت نویسنده را در نوع خود ارزشمند می‌دانم.

وی با پرداختن به وجوه فنی رمان، ماجراپردازی، پیرنگ و عنصر تعلیق را از نقاط قوت کار دانست و افزود: دو خط تعلیق اصلی داریم که یکی به ماجرای دفترچه باز می‌گردد و تعلیق دیگر، این پرسش است که کدام یک از شخصیت‌ها با ساواک در ارتباط هستند؛ تعلیقی که تا صفحات پایانی رمان، همراه مخاطب است و ذهنش را درگیر می‌کند.

انصاری ضمن طرح این سوال از نویسنده که رمان «فصل بی‌هراسی» چند بار بازنویسی شده، از نویسنده خواست تا درباره منابعی که پیش از نگارش رمان مطالعه کرده است، توضیحاتی بدهد. محمدحسین فاضل در پاسخ به این سوال، به منابعی دست اول از منشورات قدیمی سازمان مجاهدین خلق اشاره کرد و گفت: بعضی از مطالعاتم نیز مربوط به خاطرات افرادی است که از سازمان جدا شده بودند.

وی همچنین از رمان‌هایی که دارای مضامینی مشابه بودند و روایتی از تاریخ سازمان مجاهدین داشتند، نام برد و افزود: جرقه اولیه رمان در سال 96 در ذهنم شکل گرفت؛ اما طی مطالعات و جلساتی که با دوستان نویسنده داشتم، ضمن حفظ خط اصلی، بسیاری از جزئیات تغییر کردند و مجموعاً حدود پانزده بار بازنویسی، مرا به این «فصل بی‌هراسی» رساند.

در ادامه گفتگو، شبرنگ به سرنوشت نامعلوم بعضی از شخصیت‌ها اشاره کرد و گفت: حتی خود علی که شخصیت اصلی رمان است، تازه در انتهای قصه به ابتدای مسیر می‌رسد و انگار این رمان جلد دومی هم خواهد داشت که ادامه قصه اوست.

فاضل در پاسخ به این نکته، اینگونه شرح داد که مضمون این رمان، عبور علی از ترس است. اگر «فصل بی‌هراسی» را ادامه می‌دادم، شاید این داستان هرگز به انتها نمی‌رسید. این قصه هنوز در فصل اول است و به نظرم از سازمان مجاهدین روایت‌های بسیاری وجود دارد که می‌تواند به رمان‌هایی در حال و هوای ترورهای سال 60، وقایع تابستان 67 و حتی درگیری‌های سال 88 و سال‌های بعد از آن برسد. به هر حال در روایت داستانی از تاریخ انقلاب، باید سهم عمده‌ای را به این سازمان و جنایت‌های آنان اختصاص داد.

انصاری ادامه گفتگو را به حاضران در جلسه سپرد و از آنها خواست نکات خود را درباره رمان مطرح کنند. طاهره مشایخ، نویسنده و مدرس دانشگاه که یکی از حاضران در نشست بود، ضمن تشکر از محمدحسین فاضل، به شکل رابطه علی و مهناز در قصه اشاره کرد که حکایت از نوعی وابستگی داشت و نقشِ مهناز را به نوعی پرکننده خلأ عاطفی علی به عنوان یک جوان دانشجوی شهرستانی دانست و اظهار داشت: این واقعیت تلخ را امروزه نیز در میان دانشجویانی که از یک محیط کوچک به دانشگاه می‌آیند مشاهده می‌کنیم. این خلأ در داستان علی و مهناز، به اشتباه دلبستگی تصور می‌شود؛ اما در خلال قصه و با ورود فاطمه، جنس دیگری از تعلق به نمایش گذاشته می‌شود که به حقیقت و باور علی نزدیک‌تر است.

مجری نشست با طرح پرسشی درباره زبان و لحن روایت، از منتقد خواست تا درباره این وجه از رمان نیز نظرش را بیان کند. شبرنگ ضمن اینکه زبان اثر را روان توصیف کرد، با اشاره به تعدد شخصیت‌ها، وجود لحن و لهجه را راهکاری برای فرار از یکنواختی دیالوگ‌ها دانست و گفت: کارکرد لهجه جدا از اینکه پرونده شخصیت را ممتاز می‌کند، دست نویسنده را در پاس‌کاری دیالوگ باز می‌گذارد و می‌تواند متن را از کسالت‌بارشدن فاصله دهد.

وی مصادیقی از لحن و لهجه در رمان «فصل بی‌هراسی» را مورد توجه قرار داد و به‌کارگیری گویش مازندرانی در داستان را هرچند اندک، اما دلچسب و دوست‌داشتنی دانست. این منتقد در ادامه با تاکید بر این نکته که زبان اثر در مجموع، یک روایت نجیب را ارائه می‌دهد، به نقل شواهدی از صبغه اعتقادی در این رمان پرداخت و توسل به حضرت معصومه (س) را از بارزترین این مصادیق برشمرد. انصاری نیز پیام تاریخی امام خمینی (ره) به مردم تبریز را یکی دیگر از این مصادیق دانست.

سعیده شبرنگ در پایان سخنانش به طرح جلد و فصل‌بندی کتاب نیز نگاهی گذرا کرد و نام رمان را حاصل ذکاوت و هوشمندی نویسنده دانسته و گفت: رمان در 9 فصل تنظیم شده و فصل پایانی یا نهم، می‌تواند در واقع همان فصل بی‌هراسی باشد.

در ادامه این گفتگو، مهدی کرد فیروزجایی، نویسنده و کارشناس و مدرس داستان، از طریق ارتباط برخط به جلسه نقد پیوست و ضمن قصه‌گوخواندن رمان «فصل بی‌هراسی»، پژوهش عمیق نویسنده پیش از نگارش کار را ستود. وی در این باره گفت: یکی از مشکلات رمان‌های امروز، خالی بودن از عقبه مطالعاتی و پژوهشی است. کاری که عقبه پژوهشی داشته باشد و در قالب گفتار و رفتار، پیام‌های حساب‌شده‌ای را منتقل کند، ارزشمند است.

فیروزجایی که در مراحل تولید رمان «فصل بی‌هراسی»، در خلال جلساتی با نویسنده همراه بوده است، پژوهش فاضل را سبب غنای این اثر دانست و افزود: نویسندگان ما باید بدانند که برای خلق یک ماجرا، نیاز به پشتوانه تحقیقاتی دارند.

وی ضمن تقدیر از نویسنده، جسارت او را در نام بردن صریح از برخی شخصیت‌های تاریخ معاصر و مواضع وقت آنها در مواجهه با سازمان مجاهدین خلق تحسین کرده و این حقیقت تاریخی را مغفول عنهِ آثار ادبیات ارزشی دانست. این استاد داستان‌نویسی در پایان به تأثیر استمرار مباحثه و گعده‌های داستانی در پختگی آثار نویسندگان تاکید کرد.

در خلال این گفتگوی یک‌ساعته، تعدادی از مخاطبان که از طریق برنامه‌های ارتباطی برخط در جلسه حضور داشتند، سوالات خود را از نویسنده پرسیدند و نکاتی پیرامون کتاب مطرح کردند.