جنگ نرم زیر آسمان باز مجازی
به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، ابراهیم کلانتری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران طی یادداشتی نوشت: همانگونه که در جنگ سخت نیروی خط مقدم به انواع پشتیبانی ها و از جمله به پشتیبانی هوایی نیاز دارد و موفقیت های او نیز تا حدود زیادی در گرو انجام به موقع این پشتیبانی ها است، در مقابله با جنگ نرم نیز رزمندگان خطوط مقدم فرهنگ نیازمند پشتیبانی های بسیاری هستند که موفقیت آنان در گرو تأمین این پشتیبانی هاست.
1 دیرزمانی است که جهان به موازات جنگ های نظامی، شاهد نوع جدیدی از جنگ هاست که در اصطلاح رایج به «جنگ نرم» شهرت یافته است. جان کالینز، نظریهپرداز دانشگاه ملی جنگ امریکا، جنگ نرم را اینگونه تعریف میکند: «استفاده طراحیشده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن، با توسل به شیوههایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری میشود». به اعتقاد ویلیام وایتی، جنگ نرم عبارت است از: «مجموع اقداماتی که از سوی یک کشور به منظور اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولتها و ملتهای دیگر، در جهت مطلوب و با ابزارهایی غیر از ابزارهای نظامی سیاسی و اقتصادی انجام میشود». به عبارت روشن تر جنگ نرم عبارت است از: «طراحی و بهرهگیری هدفمند از تبلیغات و دیگر اقدامات که هدف اصلی طراحان آن، اثرگذاری و نفوذ در باورها، اعتقادات، عواطف، احساسات، تمایلات و رفتار ملت و دولتهای متخاصم، بیطرف و همپیمان، البته به منظور دستیابی به اهداف ایدئولوژیک و ملی». در حقیقت جنگ نرم، جهان بینی ها، باورهای زیر ساختی و سنت های اخلاقی یک ملت را نشانه می گیرد و می توان آن را «جنگ جهان بینی ها»، «پیکار ایدئولوژی ها» و یا «نبرد فرهنگ ها» نامید. بنابراین، جنگ نرم همان «تهاجم فرهنگی»، «تهاجم معنوی» و «تهاجم نرم» است که در آن پایه های فکری و اعتقادی و مرزهای ایمانی، عقیدتی و روحی ملتی مورد هدف دشمنانش قرار می گیرد. اصلی ترین ابزار جنگ نرم رسانه به ویژه از نوع مجازی آن است. بدون تردید ملت ما به ویژه نسل های نورسیده میهن به موازات جنگ اقتصادی و تهدیدهای نظامی و امنیتیِ دشمنان علیه این مرز و بوم، در معرض حجیم ترین و پیچیده ترین تهاجم نرم قرار گرفته است. این حقیقت از چنان وضوحی برخوردار است که چندان محتاج دلیل و سند نمی باشد.
2 اندیشمندان، تلاشگران و فعالان فرهنگی در مقابله با جنگ نرم همان رزمندگان، افسران، سربازان و فرماندهانی هستند که در خطوط مقدم جنگ نرم پنجه در پنجه دشمن انداخته و سینه به سینه و تن به تن به جنگ نابرابر با دشمن پرداخته اند. همانگونه که در جنگ سخت نیروی خط مقدم به انواع پشتیبانی ها و از جمله به پشتیبانی هوایی نیاز دارد و موفقیت های او نیز تا حدود زیادی در گرو انجام به موقع این پشتیبانی ها است، در مقابله با جنگ نرم نیز رزمندگان خطوط مقدم فرهنگ نیازمند پشتیبانی های بسیاری هستند که موفقیت آنان در گرو تأمین این پشتیبانی هاست. از جمله همین پشتیبانی های ضروری، حفاظت و حراست حداکثری از آسمان باز کشور است. منظور از آسمان باز، همان فضایی است که از طریق آن، در هر لحظه میلیون ها امواج رادیویی، تلویزیونی، ماهواره ای و اینترنتی و اخبار دروغ، تصاویر و فیلم های مستهجن وارد کشور و اندرونی خانه های شهروندان می شود و روح و جسم و ایمان و اخلاق فرزندان ما را ویران می کند.
3 هر انسان عاقلی بر این حقیقت صحه می گذارد که به هنگام بروز و یا احتمال جنگ سخت، باید از مرزهای جغرافیایی کشور (زمینی، هوایی و دریایی) به شدت حراست شود و در نهایتِ دقت راه های ورود و نفوذ دشمن سد گردد. آیا چنین انسانی می تواند بپذیرد که در هنگامه ی جنگ نرم (قتل عام فرهنگی / شبیخون فرهنگی / تهاجم فرهنگی) که همان اهداف جنگ سخت را دنبال می کند، مرزهای فرهنگی و از جمله آسمان مجازی کشور که مرز و دالان اصلی ورود دشمن است به کلی رها و در اختیار دشمن باشد؟ آیا منطقی است در همان زمان که جمع بزرگی از نخبگان و جهادگران عرصه ی فرهنگ، در مصاف با دشمنان کینه توز این مرز و بوم از سر اخلاص از همه ی هستی خود گذشته اند تا امنیت روحی، اخلاقی و دینی را به خانواده ها و آینده سازان کشور تقدیم کنند، آسمان [= فضای مجازی] کشور در نهایت سخاوت و بدون هیچ مانعی در اختیار و انحصار شومن های غربی و سوپر تروریست های ایمان سوز، اخلاق برانداز و ضد امنیت قرار داده شود؟ آیا منطق صحیح حکم می کند که آموزش ترور و تخریب در فضای حقیقی ممنوع، اما در فضای مجازی آزاد باشد؟ آیا می شود گفت افتراء، دروغ، خیانت، اشاعه فحشا و هتک حیثیت نوامیس مردم در فضای حقیقی حرام، اما در فضای مَجازی مُجازند؟ آیا سرقت در فضای حقیقی نامشروع، اما در فضای مجازی مشروع است؟ مگر نمی گویید فضای مجازی امروز به بخشی از زندگی حقیقی مردم جهان تبدیل شده است؛ اگر همین حرف را از سر صداقت می گویید پس چرا از قانونمندی آن همانند قانونمندی در فضای حقیقی نگران می شوید؟ مگر علی الدوام به دنیای غرب و فرهنگ آن استناد نمی کنید و نمی بالید و به رخ جوانان ما نمی - کشید، پس چرا از کنترل ها و قانون ها و فیلترهای فراوانی که غربی ها برای فضای مجازی وضع کرده و به دقت اِعمال کرده اند به مردم میهن گزارشی نمی دهید؟
4 نگارنده با اینکه راهکار اصلی مقابله با جنگ نرم را کار اثباتی و تبیینی، اقناع فکری و ارتقاء معرفت اسلامی و انقلابی شهروندان به ویژه نوجوانان و جوانان در قالب «جهاد فرهنگی» با روش «جهاد تبیین» می - داند، اما هرگز نمی تواند بپذیرد که نهادهای قانون گذار، مسئولان اجرایی و متولیان فضای مجازی کشور، با ذوق زدگی، خوش باوری، ساده انگاری و حتی با افتخار و یا بی خیالی آسمان مجازی کشور را در اختیار امواج مسموم و مخرب فرهنگی دشمنان قرار دهند و عده ای با ژست متحجرانه منورالفکران عصر قاجار با چاشنی «آزادی گردش اطلاعات» به توجیه این خطای خسارت بار و نابخشودنی بپردازند. شعار آزادی گردش اطلاعات که توسط غربی ها رواج یافته و عده ای را مسحور خود ساخته مشابه شعار «آزادی زن»، «برابری جنسیتی» و ده ها شعار فریبنده ی دیگر است که در ورای آن هزاران نیت سوء و نقشه ی شوم و به خاک سیاه نشاندن زنان و نابودی مقام الهی مادری نهفته است. سخن این نیست که باید این فضا به کلی بر همه ی امواج و داده ها بسته شود، بلکه سخن این است که همانگونه که مرزهای کشور را برای ورود اجناسی از قبیل دارو و میوه و برنج و چای و... رصد و کنترل می کنید تا دارویی و یا کالایی مسموم، نامرغوب و یا تقلبی به سفره ی مردم وارد نشود، برای ورود امواج گونه گون رادیویی، تلویزیونی، ماهواره ای، اینترنتی و مجازی نیز حداقلی از کنترل را وضع کنید تا هرگونه متاع مسموم وارداتی روح و روان و اخلاق و فرهنگ اصیل و گرانسنگ مردم را به چالش و تباهی و فرسایش نکشاند.
5 چکیده سخن دلسوزان عرصه فرهنگ این است که «اگر آسمان باز یک کشور را در اختیار کانال های تلویزیونی (و فضای مجازی) قرار دهیم و در هر خانه و کاشانه ای هم امکان دریافت تصاویر و امواج را فراهم سازیم، چگونه می توانیم در لحظه یا لحظاتی که طرحی شوم در کار است و حادثه ای را در جهت منافع استکباری و ضد ملی کشوری تدارک دیده اند و از همین کانال ها مدد می گیرند و زمینه سازی می کنند، مقدمات دفاع ملی و هوشیاری و بیداری و آماده باش مردمی را در فرصتی اندک سامان دهیم؟ مگر غیر از این است که این خبرپراکنی های هدف دار توسط باند مافیایی کانال های خبری در گوشه ای از جهان تنظیم گشته و از مرکز یا مراکز فرستنده های ماهواره ها ارسال می شود؟ اگر لشکر مهاجم از مرزها عبور می کرد و به درون خانه می آمد، تجربه دفاع مقدس 8 ساله را پیش رو داشتیم، ولی وقتی از درون خانه های ما و از اعماق روح بی خبر و بی آلایش فرزندان ما و جوانان ما سر برمی آورد و تاختن آغاز می کند، حفظ استقلال و پاسداری از شرف ملی و غرور سیاسی و حراست حاکمیت خودی و بسیج روحی عقیدتی سربازان جبهه ی خودی به سادگی دفاع در برابر یورش ارتش کلاسیک نخواهد بود. به ویژه آن که به کینه و خصومت بی نظیر و آشکار جبهه استکبار با انقلاب و فرهنگ و شرف دینی و روحیه شهادت طلبی بسیجیان و مدافعان حریم و حرم ملی و سربازان پاسدار حاکمیت و تمامیت ارضی خود بیش از هر زمان دیگر واقف هستیم. کدام انسان آزاده و برخوردار از شرافت و کرامت انسانی و علاقمند به خانه و کاشانه ی خویش می تواند راه گشای یورش گران و چنگیزیان عصر «انقلاب نور» و دوران «انفجار اطلاعات» باشد؟».
انتهای پیام /