جیانلوکا ویالی؛ سرطان نماد ایتالیای هجومی را ربود
مظهر ایتالیای هجومی 1988 کسی نبود جز لوکا ویالی 24 ساله. ویالی و یارانش در آن مسابقات، در نیمهنهایی مغلوب تیم قدرتمند شوروی شدند و از جام ملتهای اروپا کنار رفتند؛ ولی تیم جوان ویچینی، امیدهای بسیاری برانگیخت.
عصر ایران؛ اهورا جهانیان - درگذشت جیانلوکا ویالی، واقعهای تاسفبار برای دوستداران فوتبال ایتالیا و همهی کسانی است که دست کم از دههی 1980 میلادی تماشاگر و پیگیر فوتبال اروپا و جهان بودهاند.
ویالی دیروز - جمعه ششم ژانویه 2023 - بعد از مدتها مبارزه با سرطان پانکراس در سن 58 سالگی درگذشت.
نام ویالی به سامپدوریا گره خورده است. او دورهای به یاد ماندنی از تاریخ باشگاه سامپدوریا را در کنار بازیکنانی نظیر روبرتو مانچینی و جیانلوکا پالیوکا رقم زده است.
ویالی متولد 1964 بود و از بیستسالگی تا 28 سالگی در سامپدوریا بازی کرد. زوج ویالی و مانچینی در خط حملهی سامپدوریا از این حیث اهمیت داشت که سامپدوریا را به تیمی با بازی تهاجمی بدل کرده بود.
سبک بازی سامپدوریا برخلاف اکثر تیمهای سری آ، اساسا هجومی بود. ویالی و مانچینی در یورو 88 نیز خط حملهی تیم ملی ایتالیا را تشکیل میدادند.
بعد از جام جهانی 1986، آزگیلیو ویچینی سرمربی ایتالیا شد و شاید برای اولین بار، ایتالیایی ساخت که هجومی بازی میکرد.
در بازی تهاجمی ایتالیای 1988، چهار بازیکن نقشی اساسی داشتند: جوزپه جیانینی، روبرتو دونادونی، ویالی و مانچینی. البته بازیسازی بارهسی از خط دفاعی و عملکرد کارلو آنجلوتی نیز در نمایش تهاجمی ایتالیای ویچینی موثر بودند.
اما مظهر آن ایتالیای هجومی، کسی نبود جز لوکا ویالی 24 ساله. ویالی و یارانش در آن مسابقات، در نیمهنهایی مغلوب تیم قدرتمند شوروی شدند و از جام ملتهای اروپا کنار رفتند؛ ولی تیم جوان ویچینی، امیدهای بسیاری برانگیخت.
دو سال بعد، ایتالیا میزبان جام جهانی بود و تیم ویچینی در اوج آمادگی به قصد فتح جام، مسابقات را آغاز کرد. ویالی جواناول فوتبال ایتالیا بود و نورچشمیِ سرمربی تیم.
ایتالیا در بازی اول به مصاف اتریش رفت و با اینکه نمایشی سراسر هجومی ارائه کرد، قادر به گلزنی نبود. مانچینی دیگر در خط حملهی ایتالیا حضور نداشت و زوج ویالی - کارناواله در گلزنی ناکام بودند.
ویچینی برای غلبه بر اتریش، ناچار شد تعویض کند و در یک ربع پایانی بازی، شیلاچی را به جای کارناواله وارد زمین کرد. شیلاچی در دقیقه 80 توپ ارسالی ویالی را با ضربهی سر به تور دروازهی تونی پولستر گلر اتریش دوخت. گلی تماشایی، که شیلاچی را ستارهی بازی کرد.
در بازی دوم، ایتالیا به مصاف آمریکا رفت و باز هم حملات متعددش فقط به یک گل منتهی شد که زنندهاش مانچینی بود. در نیمهی اول یک پنالتی هم نصیب ایتالیا شد که ویالی پشت توپ ایستاد. ویالی تونی مئولا گلر آمریکا را فریب داد ولی توپش به تیر دروازهی یانکیها خورد و گل نشد.
ناکامی در گلزنی در دو بازی اول، آن هم مقابل تیمهایی که چندان قدر نبودند، موجب شد که ویچینی در بازی سوم شیلاچی و باجو را در خط حملهی ایتالیا قرار دهد. ویالی و کارناواله کنار رفتند.
شیلاچی در بازی سوم هم گل زد. گلش هم بسیار تماشایی بود و دوباره با ضربهی سر. گل دوم را هم باجو با دریبل چند بازیکن وارد دروازهی چکسلواکی کرد.
جدا از گلهای شیلاچی و باجو، زیبایی گلهای این دو نفر نیز عاملی بود که جایگاهشان را در خط حملهی ایتالیا تثبیت کرد. در واقع جهان فوتبال از زیبایی گلهای ایتالیا به چکسلواکی به شگفتی و هیجان آمد. و همین باعث شد که ویالی و کارناواله بیش از پیش تحقیر شوند.
در دو بازی بعدی نیز شیلاچی باز گل زد و باجو هم خوب بازی کرد. گل شکفتانگیز شیلاچی به اروگوئه در یکهشتم نهایی و بازی درخشانش مقابل ایرلند در یکچهارم، در کنار بازیسازی باجو، شانس بازگشت ویالی به ترکیب ثابت تیم ملی ایتالیا را از بین برده بود.
اما در کمال شگفتی، ویچینی در بازی نیمهنهایی، ویالی را از آغاز روانهی میدان کرد. ویچینی امیدوار بود بازیکن محبوبش در نیمهنهایی گل بزند یا بدرخشد تا در فینال هم او را در خط حملهی ایتالیا قرار دهد.
اما ویالی نه گل زد، نه بازی خوبی ارائه داد. در غیاب باجو، تکگل شیلاچی کفایت نکرد برای شکست آرژانتین. غیبت باجو در زمین باعث شد آرژانتین برای جبران گل خورده، به نحو عجیبی جلو بکشد.
در واقع آن بازی تنها بازی هجومی آرژانتین و تنها بازی دفاعی ایتالیا در جام جهانی 1990 بود. همهی کارشناسان بیرون گذاشتن باجو از ترکیب ثابت تیم را خطای فاحش ویچینی قلمداد کردند.
باجو با پابهتوپ و قدرت دریبلزنی بالایش، آن هم در اوج جوانی و آمادگی، در قیاس با ویالیِ کمروحیه و متزلزلشده در اثر دو بازی ضعیف و نیمکتنشینی در سه بازی بعدی، قطعا میتوانست نقش موثرتری برای دور نگه داشتن آرژانتینیها از دروازهی ایتالیا بازی کند.
این شد که ویچینی دو دقیقه بعد از دریافت گل، ویالی و جیانینی را از زمین بیرون کشید و باجو و سرهنا را جانشین آنها کرد.
با ورود باجو به زمین، ایتالیا که پنجاه دقیقه عقب کشیده بود (از لحظه ی گل زدن تا لحظهی گل خوردن)، دوباره تهاجمی بازی کرد ولی آرژانتین تا دقیقهی 120 دفاع کرد و حتی یک اخراجی هم برای متوقف کردن باجو داد.
بعد از تعویض ویالی، کارگردان تلویزیونی یکبار او را نشان داد که کنار نیمکت ایتالیا دراز کشیده بود و از فرط ناراحتی دستش روی صورتش بود. او میدانست که حتی اگر ایتالیا آرژانتین را ببرد، فینال را از دست داده است.
اما ایتالیا باخت و ویالی و ویچینی مقصران آن شکست تلخ قلمداد شدند. بویژه ویچینی که متهم شد نورچشمیاش را به تیم ملی ترجیح داده و با کنار گذاشتن باجو، شانس بیدلیلی به ویالی داده است برای احیا شدن و بازگشتن به جام، در کسوت یک قهرمان. در حالی که قهرمان آن تیم شیلاچی بود.
باری، آن اولین و آخرین جام جهانی لوکا ویالی بود ولی او بازیکنی مهم در یکی از معدود تیمهای ملی ایتالیا بود که نمایشی تهاجمی داشت.
دومین ایتالیای تهاجمی در تاریخ فوتبال این کشور، در جام ملتهای 2020 ظهور کرد؛ زمانی که مانچینی سرمربی ایتالیا و ویالی دستیار او بود.
لوکا ویالی و روبرتو مانچینی، چه در یورو 88 چه در یورو 2020، مظهر و موجد "ایتالیای تهاجمی" بودند.
ویالی پس از ناکامی در جام جهانی 1990، دو سال دیگر هم در تیم ملی ایتالیا بود ولی وقتی که لاجوردیپوشان از رسیدن به یورو 92 بازماندند، دوران هفتسالهی حضور ویالی در تیم ملی ایتالیا نیز به پایان رسید.
اما این پایان فوتبال ویالی نبود. او که با سامپدوریا به فینال جام باشگاههای اروپا رسیده بود و آنجا مغلوب بارسلونا شده بودند، در سال 1992 به یوونتوس رفت و دو سال همبازی باجو بود.
ویالی در یوونتوس هم مثل سامپدوریا دورهی موفقی را پشت سر گذاشت و پس از آن هم راهی چلسی شد و در آنجا نیز موفق بود.
ویالی مهاجم نوک نبود و به همین دلیل در 59 بازی ملی 16 گل زد. در سامپدوریا نیز در 223 بازی 85 گل زد. در یوونتوس 102 بازی کرد با 38 گل. طی سه سال بازی در چلسی نیز در 58 مسابقه 21 گل در کارنامهاش ثبت کرد.
او از 1996 تا سال 2000 در چلسی بود. از این چهار سال، سال اول فقط بازیکن چلسی بود، دو سال میانی همزمان سرمربی و بازیکن چلسی بود و سال آخر فقط سرمربی چلسی بود.
ویالی پس از چلسی، یکسال هم سرمربی راتفورد بود ولی بعد از سال 2002 از دنیای مربیگری فاصله گرفت تا اینکه مانچینی سرمربی ایتالیا شد و ویالی را به کمک طلبید برای فتح جام ملتهای اروپا.
پیروزی در یورو 2020، که در سال 2021 برگزار شد، آخرین و شیرینترین موفقیت ویالی در دنیای فوتبال بود؛ موفقیتی که همین یکسالونیم قبل رقم خورد. اگرچه این تنها موفقیت او نبود. ویالی با یوونتوس یکبار فاتح سری آ و یکی از هم فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد.
اما موفقیت مهمتر از درخشش و لذت بردن از فوتبال نیست. درخشانترین دورهی فوتبال ویالی در سامپدوریا رقم خورد. از 1984 تا 1992. بیشترین لذت فوتبال بازی کردن، احتمالا در سامپدوریا نصیب ویالی شد.
عدم درخشش در در جام جهانی 1990 مانع از آن شد که ویالی یک فوق ستاره شود ولی شاید همان ناکامی عاملی بوده باشد برای لذت بردن ویالی از نفس فوتبال بازی کردن.
تماشاخانه